مأنوس با کتاب
تاکید رهبر انقلاب بر اهمیت بحث کتاب و کتابخوانی

مقام معظم رهبری با تأکید بر اهمیت بحث کتاب و کتابخوانی در حوزه فرهنگ کشور، ایجاد فضای کتابخوانی در جامعه را از فرایض میدانند و معتقدند که کتاب باعث طراوت فکری و روحی انسانها میشود. ایشان کتاب را مجموعهاى از محصولات یک فکر، یک اندیشه، یک ذوق، یک هنر میدانند. مجموعهاى از یافتههاى یک یا چند انسان و معتقدند که ما خیلى باید مغتنم بشمریم که از محصول فکر آحاد گوناگون بشر استفاده کنیم. تا بدین حد که کتابخوانی مثل خوردن، خوابیدن و سایر کارهای روزانه، در زندگی مردم وارد شود، بهطوری که هر کسی که میتواند با کتاب ارتباط برقرار کند، باید کتاب را در جیبش داشته باشد تا یک جا بیکار ننشیند؛ چراکه مردمی که اهل کتاب خواندن باشند، از لحاظ معلومات، ذکاوت و هوشیاری، تفاوت میکنند با مردمی که با کتاب و مطبوعات انس نداشته باشند.
ایشان کتاب را یک پدیده و موجود ذیقیمت دانسته و تأکید بسیار زیادی بر انس با کتاب در میان همه اقشار بهخصوص جوانان دارند به همین خاطر در بخشی از کتاب «من و کتاب» خطاب به جوانان کشور میفرمایند: «من در دوران جوانی زیاد مطالعه میکردم. غیر از کتابهای درسی خودمان که مطالعه میکردم و میخواندم، هم کتاب تاریخ، هم کتاب ادبیات، هم کتاب شعر، هم کتاب قصه و رمان میخواندم. به کتاب قصه خیلی علاقه داشتم و خیلی از رمانهای معروف را در دوره نوجوانی خواندم. شعر هم میخواندم. من در دوره نوجوانی و جوانی با بسیاری از دیوانهای شعر آشنا شدم. به کتاب تاریخ علاقه داشتم و چون درس عربی میخواندم و با زبان عربی آشنا شده بودم، به حدیث هم علاقه داشتم. الان احادیثی یادم است که آنها را در دوره نوجوانی خواندم و یادداشت کردم. دفتر کوچکی داشتم که احادیث را در آن یادداشت میکردم. احادیثی را که دیروز یا همین هفته نگاه کرده باشم، یادم نمیماند؛ مگر اینکه یادآوری وجود داشته باشد؛ اما آنهایی را که در آن دوره خواندم، کاملا یادم است. شماها واقعا باید دوره نوجوانی و جوانی را قدر بدانید. هرچه امروز مطالعه میکنید، برایتان میماند و هرگز از ذهنتان زدوده نمیشود. این دوره نوجوانی، برای مطالعه کردن و یاد گرفتن، دوره خیلی خوبی است؛ واقعا یک دوره طلایی است و با هیچ دوران دیگری قابل مقایسه نیست.»
مقام معظم رهبری تولیدکنندگان کتاب و ناشران را مهمترین وسیله انتقال فرهنگ به مردم میدانند و با تأکید بر درستی نظر برخی افراد مبنی بر کسب درآمد ناشران از تولید کتاب، ارزش ذاتی کار آنها را مغتنم میشمارند و تأکید دارند کسی که این کار را انجام میدهد، باید نیت خالصانه و اهداف عالی و الهی داشته باشد تا ارزش و مزد او مضاعف و چند برابر شود.
ایشان به آقایان مسئولان مسائل فرهنگی تأکید دارند که بایستی بدانند یک دولت، همچنان که نسبت به بسیاری از امور مردم مسئول است – کلکم مسئول عن رعیته – مسئول وضع فرهنگشان و مسئول وضع ذهنشان هم است. یعنی اگر دیدند که فرضا در جامعه کتابی است که هنرش فقط این است که احساسات جنسی را در جوانان تحریک کند، این مضر است. این را نمیشود بهعنوان اینکه یک فرآورده فرهنگی است، آزاد بگذاریم که هر که خواست، تولید و عرضه کند. البته که افراد جامعه بنا بر انواع سلایق، انواع فکرها، انواع ذهنها، انواع استعدادها، باید در مقابل خودشان میدان بازی داشته باشند، برای اینکه آنچه را میخواهند، بتوانند انتخاب کنند؛ اما آن چیزی که گمراهکننده و فاسدکننده است را نباید اجازه داد وارد میدان شود و این وظیفه دولت و وزارت ارشاد است.
ایشان در ادامه با تأکید بر این خطر، کار فرهنگی منفی را به سه نوع تقسیم میکنند و میفرمایند: «یک نوع، آن نوشته یا کتابی است که یک منطق یا سخنی را ارائه میدهد که از نظر ایشان آن سخن غلط است؛ چراکه فقط آن صاحبِ نظر مخالف، در فکر این است که نظر مخالف خودش را مطرح کند و هیچ انگیزهای دنبال آن نیست. طرح چنین فکر مخالف و غلطی – از نظر ما – در جامعه، مفید است؛ بودنش از نبودنش بهتر است؛ زیرا اگر اندیشه غلط طرح نشود، اندیشه درست نمیجوشد. این منطقی است و ما مایلیم آن چیزی که از نظر صاحبش البته درست است؛ اما از نظر ما غلط است، منتشر شود؛ در حوزههای مختلف هم منتشر شود؛ کمااینکه مثلا در عالم فقاهت یا در عالم فلسفه – حالا آن بخش کار ما؛ یعنی فلسفه اسلامی – و بقیه مباحث علمی، کسانی چیزهایی را مینویسند که از نظر یک جمع دیگر غلط است. آنها هم جوابش را مینویسند؛ نتیجه این میشود که مطلب رشد پیدا میکند، پرورش پیدا میکند، ذهنها قوی میشود و سخن و علم پیش میرود.
نوع دوم کار که غلط است، این است که انگیزه آن صرفا ارائه یک سخن علمی یا یک نظر فلسفی یا اجتماعی یا سیاسی نیست؛ بلکه جزئی از چارچوب یک طرح براندازی است. نشر این هم مضر است. دشمن وقتی که میخواهد با ابزار فرهنگی به کشور، جامعه و نظامی حمله کند، چیزهایی را هدف میگیرد که به نظر من امروز در کشور ما چنین چیزهایی هست. هم در عالم کتاب هست، هم در عالم مطبوعات هست، هم در عالم هنر هست. البته وقتی ما میگوییم که این فکر غلط، یا این طرح غلط، یا این سخن نادرست، در چارچوب یک طرح امنیتی و براندازی قرار دارد، ممکن است صاحب آن اندیشه، مطلقا نداند که چه کار میکند! این به معنای آن نیست که خود او هم در آن طرح براندازی یا خرابکاری شریک است؛ نه، گاهی اصلا او هیچ سهمی ندارد؛ اما دشمن از او استفاده میکند. اینجا یک انسان خیرخواه، به مجرد اینکه دید از سخن او، از حرف او و از کار او بهعنوان جزئی از یک مجموعه خرابکاری در این کشور استفاده میشود، اگر خود او به این کار براندازی یا خرابکاری مایل نیست، فورا عقب میکشد. قاعدهاش این است؛ اگر عقب نکشید، پس او هم سهیم و شریک است. این، نوع دوم از اندیشههای غلط است.
نوع سوم، آن کار فرهنگی است که اثرش آنی است و قابل پاسخگویی نیست. مثل اینکه در جامعهای بیایند عکسهای مستهجن جنسی را به شکل وسیعی در میان جوانان پخش کنند. این اصلا قابل جواب دادن نیست. وقتی که یک اثر هنری و یک نوشته و یک عکس، یک تأثیر ویرانگر اخلاقی دارد، این قابل پاسخگویی نیست. جلوی این کار فرهنگی را باید گرفت؛ این، آن ممیزی واجب است که در جنجال علیه ممیزی و سانسور نباید هدف را گم کرد.»
مقام معظم رهبری وظیفه نظام، وزارت ارشاد و ناشرین میدانند که اجازه چاپ و رواج چنین آثاری در جامعه را ندهند؛ چراکه معتقدند این دست کتب، جوانان را بهطور واضح با شیوههای هنری، به سمت گناه سوق میدهد. ایشان در ادامه چنین عنوان میکنند: «ما با تفکر آزاد، با فکر آزاد و با مباحثه آزاد مخالف نیستیم، بلکه با آزادی گناه و آزادی ویرانگری مخالفیم. نمیشود اجازه داد که نسل جوان یک کشور که به اعتماد به ناشر میآید کتاب را میخرد و میگوید اینها متدینین و در رأس کار هستند، از این طریق گمراه یا فاسد شود؛ یا از این طریق دشمن بخواهد کاری انجام دهد. پس باید خیلی هوشیار بود. هم وزارت ارشاد و هم ناشران باید هوشیار باشند.»
و در آخر حضرت آیتاللَّه خامنهای یکی از راههای تهیه کتاب و ارتباط مستقیم با ناشران را نمایشگاه کتاب میدانند؛ چراکه معتقدند نمایشگاه کتاب، هم فرصتی است برای ناشران که بتوانند منشورات و کارهای جدید خودشان را در جایی در مقابل چشم بسیاری از مردم عرضه کنند و هم یک فرصت بسیار خوب است برای کتابخوانها که بتوانند از تازهترین آثار مطلع شوند.
سفارشی هم به ناشران میکنند که کتب را در کاغذها و جلدهای اعلا چاپ کنند و البته بعضی از کتابهایی که مشتری زیادی دارد، چاپ عمومی و مردمی هم برایش داشته باشند؛ یعنی با کاغذ کاهی و البته با چاپ خوانا و به میزان زیاد منتشر کنند تا ارزانتر تمام شود و افراد متعدد و زیادتری بتوانند از آنها استفاده کنند.
فلسفه آقا
به مناسبت انتشار این عکس، محمدصادق علیزاده، کارشناس کتاب، درباره کتاب های کتابخانه رهبرانقلاب نوشته است: «فلسفه آقا… فلسفه. این تصویری که از سیدناالقائد در کتابخانۀ شخصیشان منتشر شده، به احتمال زیاد مربوط به کتب فلسفی کتابخانۀ ایشان باشد، آنهم بخشی از بخش فلسفه و کتب مربوطه! توی همین بخش کوچک منتشر شده هم اما اسم و اثر خیلیها هست از «افلاطون» و «کارل پوپر» و «ویتگنشتاین» گرفته تا حضرات آیات علامه طباطبایی و جوادی آملی. خوب بیایید برویم توی نخ کتابها. آنجور که از توی تصویر معلوم است و تا حدی قابل تشخیص، این اسامی و عناوین توی قفسهها چیده شدهاند؛ اسامی و عناوینی که در نوع خودشان قابل توجهند: «منطق معرفت در نظر غزالی» اثر دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، «تحلیل ذهن» اثر برتراند راسل، «شرح رسائل فارسی سهروردی» اثر سیدجعفر سجادی، «جهان باز» اثر کارل پوپر، «ترجمه الهیات شفا» از آیتالله محمدمهدی گیلانی، «ترس و لرز» اثر کییر کیگارد، «فلسفه حقوق بشر» از آیتالله جوادی آملی، «جمهور» اثر افلاطون، «شرح مبسوط منظومه» اثر شهید مطهری، «مبادی مابعدالطبیعی علوم نوین» اثر ادوین آرتور برت، «شرح اسفار اربعه» اثر آیتالله مصباح یزدی، «اصول حکومت آتن» اثر ارسطو، «نهایه الحکمه» اثر علامه طباطبایی، «رساله منطقی فلسفی» اثر لودویگ ویتگ، «رساله منطقی فلسفی» اثر لودویگ ویتگنشتاین، «شرح حال و آرای فلسفی ملاصدرا» از سیدجلالالدین آشتیانی، «آشنایی ایرانیان با فلسفههای جدید غرب» اثر کریم مجتهدی و «فلسفه هگل» از والتر ترنس ستیس.