کارکردهای اجتماعی حجاب

1- حجاب عامل استحكام خانواده
حجاب به دو طريق باعث تحكيم پيوند خانوادگي و استحكام خانواده هاست. اولين تاثير حجاب در استحكام روابط خانوادگي در مرحله انتخاب همسر صورت مي گيرد. حجاب باعث مي شود كه در حين انتخاب همسر، زيبائي ها و جذابيت هاي زن در چشم مرد جلوه نكند و او مبناي انتخاب خود را از ملاك زيبائي به ملاك هاي ديگري در زن تغيير بدهد. تایید این واقعیت چندان دور از ذهن نیست که زيبائي زن باعث مي شود مردان در حين انتخاب به مقولات ديگر چندان توجهي نشان ندهند و براي تصاحب اين همه جمال و زيبائي تعجيل كرده و حسابگري هاي ديگر را لحاظ نكنند و نيز واضح است كه انتخابي كه تنها از روي احساس صورت گرفته و صرف زيبائي زن را ملاك قرار مي دهد از عمق زيادي برخوردار نخواهد بود زيرا زيبائي هاي زن هر چقدر هم كه براي مرد خيره كننده باشد با گذشت زمان تكراري شده و ديگر آن همه جذابيت پيشين را نخواهد داشت. در اين مواقع است كه اگر بنا به يك اتفاق، زن زيبائي خود را از دست بدهد و يا مرد، زني زيباتر از همسر خويش را پيدا كند بدون دريغ به سوي او گرايش پيدا خواهد كرد زيرا زيبائي براي او تعيين كننده بوده است. اما حجاب مانع از اين انتخاب سطحي و احساساتی مي گردد و باعث مي شود مردان ملاك هاي ديگري را در زن جستجو كرده و آنها را مبناي تشكيل زندگي خود قرار دهند. لذا در اينگونه انتخاب ها است كه مبناي زن و شوهري و محبت ميان آنها بر پيوند هاي استواري بنا شده است و زيبائي و يا عدم زيبائي زن چندان خللي در اين ارتباط ايجاد نخواهد كرد(اقبالی،84:1390).
مردي كه بيرون از خانه دائماً در معرض جلوه هاي زنان است و با تحريكات گوناگون مواجه مي شود، كم كم از همسر خود دلسرد مي گردد و در نتيجه، محيط خانواده انسجام خود را از دست داده و سست و چه بسا متلاشي مي شود، چرا كه همسر او حدّ معيني از زيبايي را دارد و همه جذابيتها و زيبايهاي ظاهري زنان خودآرا و جلوه فروشي را كه در جامعه مي بيند، ندارد و مرد خواه ناخواه اقدام به مقايسه زن خود با زنان ديگر مي نمايد و از محدوديتهاي ظاهري زن خود دلسرد مي گردد. اگر بخواهيم بنياد خانواده مستحكم باشد، بايد مرد از معرض چنين جلوه هايي مصون بماند و براي اين منظور زنان بايد پوشيده و موقر در جامعه ظاهر شوند. اين به سود خود زن هم هست.
2- حجاب باعث بقاي انگيزه ازدواج
حجاب باعث حفظ انگيزه ازدواج و تن دادن مرد به مسئوليتها و دشواريهاي تشكيل و اداره ي خانواده است. يكي از معضلاتي كه امروز در جامعه وجود دارد اين است كه مردها تن به ازدواج نمي دهند. چون از طرفي تامين هزينه ي اداره ي زندگي و مسئوليتهاي دشوار اداره ي خانواده، كار سنگيني است و از طرف ديگر وقتي زنان خود را آرايش مي كنند و در جامعه عرضه مي نمايند و به آسانی خود را در دسترس مردان قرار مي دهند، مرد دليلي براي تن دادن به مسئوليتهاي سخت و دشوار اداره ي خانواده نمي بيند. بازار آزاد لذت جويي هاي جنسي، خواسته هاي او را تامين مي كند. بدون اينكه آن دردسرها و هزينه ها و مشكلات را داشته باشد. لذا اگر بخواهيم انگيزه ي تشكيل خانواده باقي بماند، بايد راه كاميابي هاي جنسي به شكل غير اخلاقي در جامعه بسته باشد و بازار آزاد لذت جويي ها تعطيل شود و زن به هنگام حضور در جامعه، بايد پوشيدگي، وقار، متانت و سنگيني خود را حفظ كند، تا تنها راه تامين اين نياز حياتي براي مرد، تشكيل خانواده باشد(همان:86).
3- حجاب باعث پویایی و نشاط جامعه
اين تصور كه حجاب باعث مي شود كه زنان امكان حضور فعال در جامعه را نداشته باشند با روح حاكم بر اصل حجاب در اسلام تضاد دارد. حجاب در دين اسلام داراي يك سري ضوابط و حدود مشخص است كه به هيچ عنوان مانع حضور فعال زن در جامعه نيست. دين اسلام به هيچ وجه نگفته است كه زنان بايد در خانه محصور شوند و يا هنگامي كه در جامعه حاضر مي شوند طوري خود را بپوشانند كه ديگر قادر به انجام هيچ گونه فعاليتي نباشند. اسلام به شدت مخالف محصور كردن زن در درون خانه است و حتي انجام كارهاي داخل خانه را جزء تكاليف زن نمي شمارد و به حجاب زنان نيز صورت تعديل يافته اي بخشيده است تا زنان در عين حاليكه رعايت تقوا و عفاف را در مواجهه با نامحرم لحاظ مي كنند از انجام وظايف اجتماعي خود نيز باز نمانند(مطهری،62:1384).
اگر یک فرد رفتار کاملا تنظیم شده ای داشته باشد و در هنگام انجام یک کار با تمرکز ذهنی و روانی کامل کار خود را پیش ببرد کارائیش بیشتر از کسی خواهد بود که رفتارش تنظیم نشده و بدون تمرکز ذهنی و روانی کامل به انجام کار مشغول می شود. به عبارت دیگر فردی که همزمان مشغول انجام دو یا چند فعالیت مهم است بسیار کمتر از کسی که سرگرم انجام یک کار بوده و تمرکز روی آن کار دارد، کارائی خواهد داشت. به طور مثال واضح است كه فردی که از طرفی مشغول مطالعه است و از طرفی دیگر در حال تماشای مسابقه فوتبال از تلویزیون است كارائي كمتري نست به کسی که صرفا مشغول مطالعه بوده و مزاحمی به نام تلویزیون را ندارد، خواهد داشت. مقوله بی حجابی و حضور زنان با لباس های تحریک کننده نیز به همین صورت است. مثلا اگر یک دانشجو در سر کلاس دختري را با وضعیت کاملا زننده و تحریک آمیز در کنار خود ببیند بیشتر حواسش به درس جمع است یا دانشجوئی که با این مسئله روبرو نیست و تنها با استاد و کتاب سر و کار دارد؟ پاسخ روشن است. لذا این بی حجابی است که مانع کارائی جامعه می شود و نه حجاب که باعث تنظیم روابط جنسی و جهت دادن به نیروهای افراد جامعه است.
نشاط جامعه در گرو نشاط افراد جامعه است و نشاط افراد جامعه نیز مستلزم جلوگیری از هدر رفتن انرژی های زائد و تنظیم آنها در یک چارچوب خاص است. به عبارت دیگر افراد یک جامعه وقتی نشاط را تجربه خواهند کرد که تمامی نیازها علی الخصوص نیاز به محبت و عشق و نیز نیاز به روابط جنسی در آنها در یک چارچوب مشخص برآورده شود و افراد احساس کمبود در نیازهای خود نداشته باشند. نكته مهمي را كه در اينجا بايد لحاظ كرد بحث نشاط جنسي افراد جامعه است كه تنها و تنها در سايه رعايت حجاب از سوي زنان و محدود كردن روابط جنسي در چارچوب خانواده امكانپذير خواهد بود. در واقع وقتي در جامعه زنان حجاب نداشته باشند و زيبائي هاي خود را بدون هيچ محدوديتي در اختيار مردان نامحرم در جامعه قرار دهند كم كم به دليل بالا رفتن آستانه تحريك مردان جامعه، جذابيت هاي زنان براي آنها بي تاثير خواهد شد و به همين دليل در روابط جنسي هيچگونه لذتي باقي نخواهد ماند و به تبع آن نشاط جنسي در آن جامعه از بين خواهد رفت و در اين حالت است كه افراد به سمت تنوع طلبي در روابط جنسي گرايش پيدا مي كنند. به همين دليل اسلام قصد دارد با الزام حجاب به زنان، نیازهای عاطفی و جنسی افراد را از درون جامعه به چارچوب خانواده منتقل کند تا با جلوگيري از بوجود آمدن اين مشكلات باعث ايجاد آرامش روانی و سلامت جسمانی افراد و به تبع آن، نشاط جامعه شود.