عفاف از حجاب جدا نیست

چند هفته قبل با مسئول دفتر سابق اقای خاتمی، آقای ابطحی در مشهد مقدس مناظره‌ای درباره پوشش داشتم. آقای خاتمی هم اخیرا نکاتی در این‌باره گفته‌اند که شبیه نکات آقای ابطحی است که قابل نقد است. مناظره مذکور بسیار چالشی شد و گونه‌ای بود که گویی حرف یکی بود؛ اما توسط طرفین فهم نمی‌شد. نزدیک‌های […]

چند هفته قبل با مسئول دفتر سابق اقای خاتمی، آقای ابطحی در مشهد مقدس مناظره‌ای درباره پوشش داشتم. آقای خاتمی هم اخیرا نکاتی در این‌باره گفته‌اند که شبیه نکات آقای ابطحی است که قابل نقد است.

مناظره مذکور بسیار چالشی شد و گونه‌ای بود که گویی حرف یکی بود؛ اما توسط طرفین فهم نمی‌شد. نزدیک‌های آخر مناظره بود که متوجه شدیم آقای ابطحی درباره روسری بحث می‌کنند، درحالی‌که موضوع مناظره، پوشش بود. اشاره‌ای به استندی که کنار سن بود، کردم و گفتم موضوع مناظره را دقت کنید، پوشش است. ایشان اشاره کردند که مسأله امروز ما پوشش نیست، بلکه حجاب سر و روسری است و این، محل اختلاف شد. بنده از جمع حدود صد نفری حاضر سوال کردم، امروز مسأله جامعه و چالش کدام است که همگی با صدای بلند پاسخ دادند، پوشش است. بله، مسأله پوشش است.

جناب آقای خاتمی نیز همین اشتباه را به نوعی دیگر و با لسانی دیگر مرتکب شده‌اند. با این استدلال که ما طرفدار عفاف و عفت‌ایم و این با حجاب متفاوت است و دین هم اکراهی تحمیل نمی‌کند، به این مسأله پاسخ نمی‌دهند که حاکمیت درباره بی‌پوششی چه باید بکند؟ چند بار از آقای ابطحی سوال کردم: خط قرمز پوشش کجاست و ایشان که متوجه گره مسأله شدند، تعمدا پاسخ ندادند؟ سوال درباره پوشش، حجاب سر و عفت باید صریح پرسیده شده و صریح پاسخ داده شود.  از میان طیف زیر: چادر و مانتو و حجاب کامل، مانتو و روسری، مانتو بدون روسری، پیراهن و شلوار بدون روسری، لباس زیر بدون پیراهن و شلوار و برهنگی کامل، حاکمیت ایران با این مختصات، در کدام نقطه باید خط زرد کشیده و آن را به اخلاق عمومی واگذار کرده و در کدام نقطه خط قرمز بکشد و با ضمانت اجرای قضایی برخورد کند؟ این سوال از آقای ابطحی، خاتمی و هر شخص دیگری که طرفدار عبارت عفاف است و حجاب را کنار می‌گذارد، با این سوال کامل می‌شود که: چه پوششی را بی‌عفتی می‌دانید؟ آیا اگر کسی با لباس زیر یا به صورت برهنه بیرون بیاید، کماکان ممکن است او را عفیف بنامید و بگویید فقط حجاب ندارد؟ و این‌که آیا این مسأله اصولا به دین مربوط است که دائم تکرار می‌کنید که: لا اکراه فی‌الدین یا یک امر اجتماعی است که هر اجتماعی، ولو لائیک درباره آن مقرره‌گذاری می‌کند و ضمانت اجرا در نظر می‌گیرد؟ و آیا آقای خاتمی در عمر خود نگاهی به تفسیر المیزان علامه طباطبایی ذیل آیه دویستم سوره آل عمران نکرده‌اند؟ مسأله امروز شیبی است که جامعه به آن سمت می‌رود. اگر به رستوران‌های بعضی نقاط تهران بروید، مشاهده می‌کنید که برخی به مرز پوشیدن لباس زیر رسیده‌اند. آیا این‌جا کماکان حاکمیت باید بگوید من دنبال عفت هستم و این‌ها فقط حجاب ندارند؟ طبیعی است که هر کسی مانند آقای ابطحی در ابتدا می‌گوید که خیر، ما درباره حجاب سر حرف می‌زنیم و برهنگی باید ضمانت اجرای قضایی داشته باشد و وقتی نگاه سیاسی می‌شود، از پاسخ طفره می‌روند. امروز نیز مانند هزار موضوع دیگر، سیاست‌گذار در برزخ بی‌تصمیمی و ابهام در سیاست‌گذاری است. مسأله ترس هم نیست. تنها گروه موجود که شفاف با مسائل برخورد می‌کنند، تکنوکرات‌ها هستند که به واسطه روحیه‌شان در حکمرانی، مسائل را به ایهام و در برزخ رها نمی‌کنند و باقی گروه‌ها افرادی‌اند که به واسطه ترس، سود انتخاباتی یا هر چیز دیگر، به حکمرانی دوپهلو تن می‌دهند و این مخصوص حجاب نیست و در هر مسأله جدی حتی در سیاست خارجی، آنچه می‌بینیم، تصمیم‌گیری برزخی است.

تصاویر جهت دانلود

تصویر کم حجم
https://mobinonline.ir/?p=30448 کپی