رونمایی از موشک هایپرسونیک فتاح چه پیامی دارد؟

دیروز در مراسم رونمایی از موشک هایپرسونیک «فتاح» با حضور سید ابراهیم رئیسی رئیسجمهور، جای خالی یک نفر بسیار به چشم میآمد؛ «حسن طهرانیمقدم». مردی که آرزوهای «دوربرد»ش، سالها پس از عروجش، رنگ واقعیت به خود گرفته است. آرزوهای بلندپروازانه و بیانتهای پدر موشکی ایران، تهران را در میانه آشوبهای بیانتهای غرب آسیا، مصون از هر تعرضی کرده است. مجاهدتهای او و همکارانش، ایران را پس از روسیه، چین و آمریکا، چهارمین کشور دارای موشکهای مافوق صوت کرد. آبان ماه سال گذشته که تهران خبر ساخت موشک مافوق صوت را رسانهای کرد، تحلیلگران غربی با دیده تردید به این خبر نگاه میکردند اما دیروز و پس از رونمایی از این موشک، همهچیز تغییر کرد. اگرچه ایران زرادخانه گستردهای از موشکهای بالستیک را برای مقابله با دشمن تدارک دیده است اما دلیل اصلی گام برداشتن به سمت توسعه این سلاح، سرعت بالا، مانورپذیری و مسیر پرواز غیرقابل شناسایی و پیشبینی آنهاست. ایالات متحده شروع به توسعه برنامهای برای دفاع در برابر سلاحهای مافوق صوت کرده است اما دیروز پس از رونمایی از این موشک، خبرگزاری آمریکایی «یونایتدپرس» گزارشی درباره نگرانی واشنگتن در خصوص ناتوانی در برابر این موشکها منتشر کرد. طبق این گزارش، مقامات دفاعی آمریکا هشدار دادهاند که تسلیحات هایپرسونیک توسط سامانههای زمینی و فضایی موجود قابل شناسایی و ردیابی نیستند. به گزارش فارس، «مایکل گریفین» معاون سابق تحقیقات و دفاع مهندسی وزارت دفاع آمریکا چندی قبل در جلسه استماع کنگره گفته بود که ایالات متحده سامانهای ندارد که بتواند دارندگان موشک هایپرسونیک را به شیوهای مشابه در معرض خطر قرار دهد. وی خطاب به قانونگذاران آمریکایی اظهار داشته است: «ما دفاعی برابر این سامانههای موشکی نداریم.» موشکهای مافوق صوت با کلاهکهای معمولی و غیرهستهای در درجه اول دربرابر اهداف با ارزش بالا مانند ناو هواپیمابر مفید هستند. توانایی از بین بردن چنین هدفی میتواند تأثیر قابلتوجهی بر نتیجه یک درگیری بزرگ داشته باشد. براساس آنچه مقامات نظامی ایرانی میگویند، موشک فتاح، توانایی عبور از همه سامانههای سپر موشکی را دارد و «بعید است تا دهها سال بعد هم فناوریای یافت شود که بتواند با آن مقابله کند.»
کدام کشورها چه هایپرسونیکهایی دارند؟
موشک هایپرسونیک در حوزه بالستیک، با الحاق یک کلاهک به همراه موتور پرسرعتش به یک بدنه ساده موشک بالستیک ساخته میشود. با این وجود در هایپرسونیکهای کروز، کلاهک و موتورش بدنه اصلی موشک را تشکیل میدهند. در میان کشورهای جهان، روسیه دارای کاملترین و پیشرفتهترین زرادخانه هایپرسونیک است. این کشور از سه نوع موشک در این حوزه بهره میبرد. این سه موشک را ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه در جریان رونمایی سال 2018 بهعنوان بخشی از 6 جنگ افزار خاص کشورش معرفی کرد.
نخستین موشک «زیرکن» نام دارد. از دسته هایپرسونیکهای کروز است که قابلیت پرتاب از زمین، ناو جنگی و زیردریایی را دارد. سرعت این موشک به 8 ماخ میرسد و بردی هزار کیلومتری دارد.
دومین موشک «آوانگارد» است که در دسته هایپرسونیکهای بالستیک دستهبندی میشود. این موشک 9 ماخ سرعت دارد و ارتش روسیه اعلام کرده قادر است به حداکثر سرعت 27 ماخ نیز برسد. آوانگارد قابل نصب روی تنه موشکهای قارهپیمای روسیه و تبدیل آنها به یک موشک هایپرسونیک است. موشک RS-28 Sarmat یکی از این موشکهاست که در حالت عادی برد شگفتانگیز 18 هزار کیلومتری دارد که دستکم 1.5 برابر نمونههای مشابه قارهپیما است. با اینحال به دلیل سنگینی آوانگارد، در صورت نصب این سامانه بهعنوان کلاهکی هدایتپذیر روی تنههای بالستیک بزرگ، برد آنها به 4 هزار کیلومتر کاهش مییابد.
سومین موشک هایپرسونیک روسیه، کینژال نام دارد که به موشک بالستیک اسکندر شبیه است. برخلاف موشک اسکندر که زمینپرتاب است، کینژال هواپرتاب به شمار میرود. نحوه عملکرد پرتابههای هوایی که براساس سامانههای زمینپرتاب تولید شدهاند، در فاز حمله تقریبا شبیه موشکهای بالستیک است که در آن راکت، نه همانند موشک کروز به صورت مایل، بلکه به صورت شیرجه از بالا و تقریبا عمودی به هدف اصابت میکند. تاکنون ایران و رژیمصهیونیستی در سطحی بسیار کوچکتر، دست به چنین اقداماتی زدهاند.
در اردیبهشت سال 1399، فیلمی توسط سپاه به نمایش درآمد که طی آن یک سوخو-22 نیروی هوایی سپاه، یک راکت زمینپرتاب فجر-4 را پرتاب کرد. استفاده از این راکتها که برخلاف موشکهای کروز هواپرتاب، به دلیل حرکت بالستیکی از بالای هدف تقریبا به شکلی عمودی روی آن شیرجه میزنند، باعث دشواری کار سامانههای پدافند هوایی در شناسایی و مقابله شده و هدف نیز با انرژی جنبشی بالاتری مورد اصابت قرار میگیرد. با این وجود، ایران و رژیمصهیونیستی تنها از راکتهای توپخانهای با برد زمینی 80 تا 150 کیلومتر به صورت هواپرتاب بهره گرفتهاند که در صورت پرتاب توسط جنگنده، بردی 200 کیلومتری خواهند داشت. روسیه اما به جای راکت، سلاحی در ابعاد یک موشک بالستیک تاکتیکی را به هواپرتاب تبدیل کرده و از سوی دیگر سرعت آن را به هایپرسونیک رسانده است. موشک کینژال به دلیل ابعاد بزرگ آن تنها توسط جنگنده میگ-31 یا بمب افکن توپولف-22 قابل حمل است.
آمریکا نیز در سال گذشته اعلام کرد درحال آمادهسازی نهایی یک موشک هایپرسونیک است. آزمایشات آمریکا در این خصوص با شکستهای مختلفی روبهرو شده که دلایل خاص خود را دارد. این عوامل شامل احساس عدم نیازمندی آمریکا به چنین موشکهایی به دلیل ضعف سامانههای پدافند هوایی دشمنان این کشور و قدرت بالای آتش هوایی واشنگتن با تسلیحات موجود است. موشک هایپرسونیک آمریکا که AGM-183 ARRW نام دارد و یک موشک کروز هواپرتاب است که توسط بمب افکن بی-52 و بی-1 حمل میشود. گفته میشود این موشک بین 5 تا 20 ماخ در فازهای مختلف سرعت دارد. علیرغم ساخت این موشک، اخباری در ماه مارس سال 2023 منتشر شد که نشان میداد مقامات آمریکایی قصد تولید این موشک برای ذخیرهسازی نظامی را ندارند. واشنگتن میگوید آزمایشات موشک هایپرسونیک بیشتر برای ایجاد آمادگی و جمعآوری اطلاعات درباره این نوع از موشکها بوده است. آمریکا پیشتر با وجود عدم نیاز فوری به موشکهای هایپرسونیک-برخلاف رقبایش مانند روسیه و چین- به دلیل ناشناخته بودن چنین سلاحی برای خود، با پیشرفتهای سریع و دستیابی پکن و مسکو به هایپرسونیک، دچار هراس شده بود. واشنگتن به همین دلیل پا به حوزه کمتر شناختهشده هایپرسونیکها گذاشت. چین و روسیه به دلیل سامانههای پدافند هوایی گسترده غرب، به سمت این تسلیحات گام برداشتهاند، درحالیکه آمریکا به دلیل قدرت تهاجمی بالا و ضعیفتر بودن پدافند هوایی این دو کشور بهعنوان دشمنان اصلیاش، نیازی فوری برای به خدمت گرفتن هایپرسونیکها احساس نمیکند.
چین، کشوری دیگری است که دست به ساخت موشک هایپرسونیک زده است. موشک DF-ZF روی موشکهای بالستیک چینی قابل نصب است اما تاکنون تنها تصاویر نصب آن روی موشک بالستیک DF-17مشاهده شده است. سرعت این موشک بین 5 تا 10 ماخ بوده و بردش بین 1600 تا 2400 کیلومتر تخمین زده شده است. موشک هایپرسونیک کروز چینیها Starry Sky-2 (Xingkong-2) نام دارد که سرعت آن تا 6 ماخ میرسد. برد این موشک 700 تا 800 کیلومتر عنوان شده است.
ایران با ورود موشک هایپرسونیک فتاح، با سرعت 13 تا 15 ماخ و برد 1400 کیلومتر، چهارمین عضو باشگاه هایپرسونیکیهاست. باید توجه داشت تنها روسیه و ایران به شکل عملیاتی از این موشکها بهره میگیرند. چین ادعا دارد موشکهایش در این حوزه تحقیقاتیاند و آمریکا نیز از تولید انبوه نمونههای آزمایش شده خودداری کرده است.
از لحاظ نخستین مطالعات در زمینه موشکهای هایپرسونیک روسها پیشتازند زیرا این مطالعات را از سال 1980 پیگیری کردهاند. از لحاظ تنوع نیز روسیه 3 نوع، چین 2 نوع و آمریکا و ایران تنها یک نوع موشک هایپرسونیک در اختیار دارند. از لحاظ نحوه پرتاب، روسیه دارای هایپرسونیک زمینپرتاب، هواپرتاب و دریاپرتاب است. چین و ایران تنها از زمینپرتاب بهره میبرند و آمریکا تنها روی هواپرتاب تمرکز داشته است. به لحاظ برد نیز دوربردترین موشک هایپرسونیک با برد 4 هزار کیلومتر در اختیار روسیه است. چین با 2400 کیلومتر در رده دوم قرار دارد، آمریکا با 1600 کیلومتر در رتبه سوم قرار میگیرد و ایران با اندکی اختلاف و برد 1400 کیلومتری چهارم است. آمریکا، روسیه و چین به دلیل برخورداری از جنگندههای بزرگ و بمبافکنهای عظیمالجثه قادرند موشکهای هایپرسونیک هواپرتاب را به خدمت گیرند، اما به نظر نمیرسد ایران قادر به انجام اقدامی مشابه باشد.
کشورهای دیگری نیز به سمت ساخت موشک هایپرسونیک گام برداشتهاند اما تاکنون به ساخت محصول نهایی منجر نشده است. کرهشمالی در این حوزه آزمایشاتی داشته اما سرعت موشک آن به 3 ماخ رسیده که تقریبا نصف سرعت مورد نیاز است. کشورهایی مانند هند، فرانسه، آلمان و ژاپن درحال توسعه تسلیحات هایپرسونیک هستند و کرهجنوبی و رژیمصهیونیستی تنها تحقیقاتی در این حوزه را در دست پیگیری دارند.
روش جایگزین برای ساخت هایپرسونیک؛ کار نشد ندارد!
در یک موشک هایپرسونیک، آنچه اهمیت دارد موتور پرسرعت، دستگاهها و نرمافزار پروازی آن است. نرمافزار پروازی موشک اغلب مانورهایی را به شکل تصادفی انجام میدهد که باعث میشود مسیر پروازی برای سامانه پدافند هوایی دشمن، غیرقابل پیشبینی باشد. بااینحال در این موشکها، موتور حرف اصلی را میزند.
موتوری که در موشکهای هایپرسونیک استفاده میشود از نوع «اسکرمجت» هستند. این نوع موتورها، همانند موتور جنگندهها هستند که به جای حمل ترکیبات احتراقی، با هوای موجود در آسمان که به موتور وارد میشود، احتراق لازم برای حرکت را ایجاد میکنند. با اینحال سرعت جنگندهها حداکثر تا 2 ماخ است. موتورهای مورد استفاده در این سرعت «توربوجت» یا «توربوفن» هستند. برای سرعتهای بالاتر از موتورهای «رمجت» استفاده میشود که برای سرعت 3 ماخ مناسب بوده ولی قادر به استفاده در سرعتهای بالاتر تا 6 ماخ نیز هستند. این موتورها بیشتر بهعنوان پیشران موشکهای هوابههوا به کار میروند زیرا چنین موشکهایی برای شکار جنگنده دشمن به سرعت بالایی نیاز دارند.
در سرعت بالای 4 ماخ، بهرهگیری از مولکولهای هوا برای ایجاد احتراق کار دشواری است که برای غلبه بر این مشکل، موتورهای «اسکرمجت» ساخته شدهاند. این موتورها قلب تپنده هایپرسونیکها هستند. نمونههای ساختهشده توسط روسیه، چین و آمریکا بر این پایه توسعه یافتهاند.
چین حتی مدعیست به نوعی از موتورهای اسکرمجت دست یافته که میتوانند برد موشکهایش را نسبت به اسکرمجتهای سنتی تا دو برابر افزایش دهند. استفاده از موتورهایی که موشک را از ترکیبات احتراقی بینیاز میسازد، با کاهش وزن موشک میتواند به افزایش برد آن منجر گردد.
با اینحال به نظر میرسد ایران علیرغم تولید موتورهای توربوجت و گام برداشتن برای طراحی موتورهای توربوفن، در حال حاضر فاقد توانایی تولید موتورهای اسکرمجت باشد. برای جبران این مشکل، ایران راهی جسورانه را در نظر گرفته است. تهران برای ساخت هاپیرسونیک خود، یک پیشران سوخت جامد با قابلیت تغییر بردار رانش یا همان نازل متحرک را به کار گرفته است. به دلیل بهرهگیری از چنین موتوری، احتمالا برد موشک هایپرسونیک ایران کمتر از نمونههای مشابه ساخته شده است. این مساله البته راههای جبرانی دارد. یک مسیر افزایش ابعاد و وزن بخش هایپرسونیکی موشک است. در این صورت بخش هایپرسونیکی که بهعنوان یک قسمت هدایتپذیر روی تنه یک موشک بالستیک سوار میشود، بهطور کلی بزرگتر از حد معمول خواهد بود. همچنین موتور سوخت جامد نسبت به کلاهک وزن و جای بیشتری را اشغال خواهد کرد. یکی از مسیرها نیز میتواند کاستن از وزن کلاهک به میزان بیشتری باشد. شاید به همین دلیل ایران آنگونه که اعلام کرده، وظیفه موشک فتاح را نه برای عبور عمومی از سد سامانههای پدافند هوایی بلکه بهطور خاص برای نابودی این سامانهها طراحی کرده است.
برای این منظور موشک هایپرسونیک ایران باید دارای کاوندههایی برای کشف رادارها و دیگر اجزای سامانههای پدافند هوایی باشد. ایران پیشتر نیز نمونههایی از موشکهای بالستیک سرکوبگر پدافند هوایی دشمن را ساخته است. موشکهای سرکوبگر پدافند هوایی بهطور معمول دارای رادار تشعشعیاب هستند که میتواند با بررسی امواج ارسالشده توسط رادار سامانه پدافند هوایی محل دقیق آن را کشف کرده و موشک را به سمت این رادار هدایت کنند. تجهیزات اپتیکی نیز میتواند بخش دیگری از کاوندههای موجود در این موشکها باشد. در صورت نصب کاوندههای اپتیکی موشک میتواند دیگر اجزای سامانههای پدافند هوایی مانند سکوهای موشکی را نیز شناسایی و نابود سازد. اگر موشک هایپرسونیک ایرانی به دلیل ویژگیهای ساختش دارای کلاهک کوچک بوده و مجبور باشد کاوندههایی ضدرادار را حمل کند، در این صورت چندان به قدرت انفجاری نیازی ندارد زیرا با اندک ضربهای قادر به نابودی سامانه پدافند هوایی است. در موشکهای ضدسرکوبگر پدافند هوایی آنچه اهمیت دارد دقت در اصابت است نه شدت انفجار.
ایران به دلیل سرمایهگذاری در ساخت نازلهای متحرک قادر به استفاده از این پیشرانهها در ساخت موشک هایپرسونیک است زیرا نازلهای عادی به دلیل ناتوانی در تغییر بردارهای رانش، فاقد قدرت مانوردهی لازم برای موشکهای هایپرسونیک هستند. ایران به دلیل ابتکار جسورانه خود در به کارگیری موتورهای سوخت جامد که نسبت به موتورهای اسکرمجت دردستتر و ارزانتر هستند، میتواند با سرعت بالاتری دست به تولید یا ارتقای موشکهای خود به هایپرسونیک بزند. ایران با تولید بخشهای هایپرسونیکی و نصب آن به جای کلاهکهای قدیمی روی موشکهای پیشین، میتواند صدها یا هزاران موشک هایپرسونیک تولید کند.
چرا از بین 200 کشور جهان ایران چهارمین هایپرسونیکی است؟
ساخت موشک هایپرسونیک توسط ایران نه برای کارشناسان نظامی یا حتی سیاسی، اما برای افکار عمومی مورد پرسش است. چرا بسیاری از کشورهای دارای فناوری فاقد این موشکها بوده و ایران موفق به تولید آنها شده است. پاسخ به این سوال، بخشهای بسیاری دارد.
بسیاری از کشورها دارای نوع متفاوتی از سیستم تسلیحاتی هستند. بهعنوان نمونه، آنها قادر به ساخت یا خرید جنگنده در تعداد بالا هستند درحالیکه ایران به دلیل تحریم، قادر به تامین جنگنده نبوده و ناگزیر سیستم تسلیحاتی دیگری را بر مبنای موشک طراحی کرده است. اتکای ایران به موشکهای بالستیک به اندازهای است که تهران آن را به تسلیحاتی تاکتیکی برای هدفگیری اهداف خاص و بهطور دقیق در فواصل طولانی تبدیل کرده است درحالیکه موشکهای بالستیک متعارف اغلب بهعنوان دارایی استراتژیک برای هدفگیری اهداف وسیع مانند شهرهای دشمن و ایجاد هراس به خدمت گرفته میشوند.
بخش دیگری از کشورها، با تهدیداتی مواجه نیستند که اساسا نیازمند تولید موشک باشند. برزیل و آرژانتین میتوانند نمونهای از این کشورها باشند. بخشی دیگر از کشورها مانند اعضای ناتو جزئی از یک پیمان نظامی با حضور کشورهای قدرتمند هستند و از چتر حمایتی سازمان متبوع خود بهره میگیرند. این مساله حتی باعث شده در این سازمان تعداد کثیری از کشورها نسبت به اختصاص بودجههای نظامی متناسب خودداری کرده و هزینه تامین امنیت خود را به دوش کشورهای بزرگتر بیندازند.
قسمت دیگری از کشورها هرچند عضوی از یک سازمان نظامی نیستند اما با پیمان دوجانبه یا با قول و قرارهایی از چتر حمایتی متحدان خود بهره میگیرند. بهرهگیری ژاپن، کرهجنوبی و حتی عربستان از چتر حمایتی آمریکا در این راستاست.
در این میان نباید از فشار ابرقدرتها یا همسایگان نیز غافل شد. دولتهایی در جهان هستند که با وجود نیاز و توانمندی، به دلیل هراس از فشارهای خارجی، قادر به توسعه صنعت نظامی خود یا بهرهگیری از آن برای ساخت تسلیحات مناقشهبرانگیز نیستند. ژاپن و کرهجنوبی هرچند صنایع نظامیای هماهنگ با آمریکا دارند اما به دلیل رشد تهدیدات نظامی و پیشبینی نیازمندیهای آینده، در قالب برنامههای فضایی دست به ایجاد زیرساخت تولید موشکهای بالستیک قارهپیما زدهاند؛ آنها هماکنون از چتر حمایتی آمریکا بهره میگیرند اما جانب احتیاط را رها نکرده و زیر چشمان تیزبین و فشارهای واشنگتن برای آینده فکری کردهاند. در این میان، دولتهایی نیز با وجود نیاز و انگیزه، فاقد توانمندی لازم برای ساخت موشک هستند.
ایران دارای سیستم تسلیحاتی منطبق با موشکهای بالستیک است، تهدیدات فراوانی پیشروی خود دارد، دشمنانش توانمندی و دسترسیهایی به پیشرفتهترین سامانههای پدافند هوایی دارند و دارای توانمندی و شجاعت لازم برای ساخت تسلیحات دفاعی مورد نیازش است.
ایران-رژیمصهیونیستی در نصف زمان استراحت بین دو نیمه
در موشکهای بالستیک، کلاهک در ارتفاع بالاتری از تنه اصلی موشک جدا شده و سپس بهسمت هدف شیرجه میزند که در این شیرجه بهسرعت بالایی رسیده، اما پس از ورود به جو از میزان این سرعت کاسته میشود. بهعنوان نمونه گفته میشود سرعت کلاهک موشک خرمشهر-4 که اخیرا رونمایی شد در خارج از جو 16 ماخ و در جو 8 ماخ است.
موشک هایپرسونیک یا بخش هایپرسونیکی آن، در ارتفاع پایینتری از تنه اصلی موشک حامل جدا شده و بهدلیل سرعت 13 ماخیاش، در جو دستکم 1.5 برابر موشکهای بالستیک عادی سرعت دارد. یک رسانه رژیمصهیونیستی مدعی شده موشک جدید ایران در 400 ثانیه به رژیم میرسد. این درحالی است که پیشتر اعدادی مانند 7، 10 تا 15 دقیقه برای موشکهای ایرانی عنوان شده بود؛ گرچه بهنظر میرسد 10 و 15 دقیقه درستتر بودهاند. در موشک هایپرسونیک، از زمان رسیدن موشکهای ایران به سرزمینهای اشغالی یکسوم تا نصف کاسته شده است.
موشک هایپرسونیک ایران با برد 1400 کیلومتر، با پرتاب از مرزهای غربی، میتواند در زمان تقریبی 7 دقیقه یا تقریبا نیمی از زمان استراحت بین دونیمه فوتبال که 15 دقیقه است، به سرزمینهای اشغالی رسیده و در ضربات اولیه سامانههای پدافند موشکی این رژیم را نابود سازد.
موشک جدید درصورت توسعه و افزایش وزن کلاهک میتواند بهدلیل انرژی جنبشی بالای خود بهعنوان یک موشک ضدسنگر بهکار برود، هرچند فاقد توان نفوذ مستقیم به سنگر خواهد بود. در این صورت امکان هدفگیری پرتابگرهای زیرزمینی موشکهای هستهای رژیم نیز فراهم میآید.
موشک هایپرسونیک پولبر است یا پولساز؟
دفاع، امری فطری است. پس در لزوم آن شکی نیست، زیرا بدون وجود قدرت دفاعی امکان حفاظت از داراییها دربرابر دیگران وجود ندارد. با این حال آنچه مناقشهبرانگیز بهنظر میآید بودجههای دفاعی خارج از قاعده است. ایران توسط دشمنانش و بهویژه توسط ارتش سایبری آنها، به صرف بودجه نظامی خارج از قاعده متهم شده است. این درحالی است که ایران بودجه نظامی بهمراتب کمتر از بودجه دشمنانش دارد؛ حتی دشمنان کوچک. این میزان به نسبت تولید ناخالص داخلی نیز درصد پایینی را شامل میشود. بر اساس آمارهای منتشر شده توسط بانک جهانی، ایران تنها 2.2 درصد تولید ناخالص داخلی خود را به امور نظامی اختصاص داده است. درحالیکه این درصد در آذربایجان 5.4 درصد، ارمنستان 4.9 درصد، ترکیه 2.8 درصد، عراق 4.1 درصد، ترکمنستان 2.9 الی 3.6 درصد و پاکستان 4 درصد بوده است. درکنار این کشورها که دارای مرزهای زمینی با ایران هستند، در میان کشورهای دارای مرزهای آبی با ایران، این درصد در کویت 6.5 درصد، بحرین 4.1 درصد، قطر 4.8 درصد، امارات 5.6 درصد، عربستانسعودی 8.4 درصد و عمان 10.9 درصد بوده است.
میانگین بودجه نظامی کشورهای دارای مرز زمینی با ایران 4.1 درصد، کشورهای دارای مرز آبی 6.7 درصد و میانگین هردو دسته، 5.4 درصد است. به این ترتیب ایران 47 درصد کمتر از کشورهای هممرز زمینی، 68 درصد کمتر از کشورهای هممرز آبی و بهطور کلی 60 درصد کمتر از همسایگانش بودجه دفاعی به نسبت تولید ناخالص داخلی دارد.
این آمارها نشان میدهد از اساس قضیه اختصاص مبالغ خارج از قاعده به امور نظامی توسط ایران، نادرست است. میزان شکاف نظامی میان ایران و صف بههم پیوستهای از دشمنان، آنقدر زیاد است که حتی درصورت اختصاص تمام بودجه کشور، قابل پرکردن نیست؛ گرچه همین امکان نیز وجود ندارد. تهران با اتکا به مبالغ اندکی نسبت به ابعاد اقتصاد خود به امور نظامی، موفق به ایجاد پایداری دربرابر دشمنان و شکست آنها شده است.
از سوی دیگر هرچند در بسیاری از کشورها بخش نظامی تنها مصرفکننده بودجه است، اما در ایران به سبک و سیاق کشورهای پیشرفته دارای ظرفیتهای پولسازی نیز شده است. برخی گفتهها حکایت از صادرات سالانه 4 میلیارد دلار سلاح توسط ایران دارد. میزان بهرهمندی ایران در دو دهه اخیر از بازار تسلیحاتی به اندازهای بوده که برخی معتقدند در تحریمهای تسلیحاتی ایران، به همان میزان که واردات تسلیحات ایران هدف بوده، صادرات نیز هدف بوده است. برخی رسانهها مدعیاند ایران تنها در حوزه پهپادی و تعدادی دیگر از تسلیحات، تاکنون قراردادی به ارزش 2 میلیارد دلار با روسیه امضا کرده است. خبرهایی نیز درخصوص سفارش چین برای خرید 15 هزار پهپاد سری شاهد به ایران وجود دارد. موشک هایپرسونیک ضمن برجستهسازی تهران در بازار تسلیحاتی که میتواند به گسترش صف خرید تسلیحات ایرانی بینجامد، برای برخی از رقبای منطقهای ایران نیز میتواند فواید مالی داشته باشد، زیرا آنها با اطلاع از بیهوده بودن خرید سامانههای پدافند موشکی از آمریکا، کمتر بودجههای خود را در این زمینه هزینه کرده و بیشتر از گذشته به گفتوگو و تفاهم روی خواهند آورد. در این میان رژیمصهیونیستی وضعیت متفاوتی دارد و بهجای رقیب، یک دشمن شناخته میشود.
نویسنده: سیدمهدی طالبی
منبع : فرهیختگان