جابه جایی مرزهای پیشرفت دریایی کشور

چند قرن پیش که هنوز ردی از جنگندهها و هواپیماهای غولپیکر در آسمان نبود، قدرت بیش از روی زمین، در دریا معنا پیدا میکرد. بریتانیا، هلند، پرتغال و فرانسه، با تکیه بر قدرت دریایی آفریقا و آسیا را برای چندین قرن غارت کردند. در چند دهه اخیر و با رشد نیروی هوایی احساس میشد از اهمیت نیروی دریایی کاسته خواهد شد. بر همین اساس نیز بسیاری از کشورهایی که حتی به دریاهای آزاد دسترسی داشتند، بیش از دریا، نگاهشان به آسمان و خرید جنگندههای بهروز دنیا بود. این وضعیت دوام چندانی نیافت تا حتی کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس که هزینه سرسامآوری را در حوزه نیروی هوایی داشتهاند، حالا به دنبال توسعه قدرت در دریاها هستند چراکه نظریهپردازان ژئوپلیتیکی معتقدند بدون وجود دریا و قدرت دریایی هر کشوری بهسرعت به نقطه تمایل برای تسلط دیگران تبدیل خواهد شد. جدای از این دریا مسیر ضروری تجارت، مسافرت، استخراج مواد معدنی و تولید برق است. در حال حاضر حدود 90 درصد تجارت جهانی با کشتی انجام میشود و کشورها برای صادرات ایمن و در امان ماندن از دزدان دریایی نیاز به قدرت دریایی دارند. ایران نیز که در جنگ 8 ساله به اهمیت نیروی دریایی در هر تقابلی پی برده بود توسعه توانمندی دریایی را در اولویت خود قرار داد و یک برنامه کشتیسازی بومی برای توسعه نیروی دریایی خود که برای دفاع از خلیج فارس طراحی شده است آغاز کرد. این نیرو در سالهای اخیر دهها شناور از جمله چهار ناوچه کلاس موج، پیشرفتهترین کشتیهای جنگی نیروی دریایی ایران را توسعه داده و به میدان فرستاده است. سفر به دور دنیا دو غول آهنی 228 و 95 متری یعنی ناو بندر مکران و ناوشکن دنا نیز در همین چهارچوب قابل ارزیابی است. مهرماه سال 1401، نیروی دریایی ایران با هدف نمایش قدرت رو به رشد ایران کره زمین را دور زدند و پس از 8 ماه روز شنبه 30 اردیبهشتماه در بندرعباس پهلو گرفتند. از منظر تحلیلگران عرصه نظامی سرمایهگذاری تهران روی نیروی دریاییاش نشان میدهد که این نیرو احتمالا به رشد خود و به ماموریتهایش ادامه میدهد. آنها البته به فاصله ایران با برخی قدرتهای نظامی دنیا در این حوزه اشاره میکنند اما شرحی به آن میزنند: «به برنامههای موشکی و پهپادهای ایران نگاه کنید. 10 تا 15 سال پیش آنقدرها توسعه نیافته بودند. این میتواند درمورد نیروی دریایی آن هم همینطور باشد.»
در کنار نمایش اقتدار ایران در آبهای بینالمللی اتفاق قابل توجه دیگر در آن سوی خلیجفارس، نشست اتحادیه عرب در جده عربستان بود. در این نشست بندی که درباره ادعای مالکیت جزایر سهگانه در پیشنویس بیانیه پایانی آمده بود در بیانیه پایانی حذف شد. در پیشنویس آماده بود که اعضا «بهشدت بر حاکمیت مطلق امارات عربی متحده بر سه جزیره آن (تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی)» تاکید میکنند. اگرچه روی زمین، بیان این موضوع، تاثیری بر اراده ایران درباره جزایرش ندارد اما بههرحال این را باید یک پالس مثبت از سوی اتحادیه عرب تلقی کرد. مجموع این دو رخداد، نمایش اقتدار ایران است. کشورهای عربی که در یک دهه اخیر با ماجراجویی به دنبال اقدام علیه تهران بودند حالا به درک چگونگی تعامل با تهران رسیدهاند.
ناوگانی که دور زمین چرخید
داستان کریستف کلمب و عبورش از اقیانوس اطلس و کشف قاره آمریکا از مشهورات تاریخیای است که بسیاری با کلیات آن آشنایی دارند. وجود این داستان در ذهن افکار عمومی و همچنین خطوط تجارت دریایی در سراسر جهان باعث میشود اینگونه بهنظر برسد که ماموریتهای نظامی در دریا نیز آسان است. برای توضیح این مساله باید گفت در سراسر زمین مسافرتهای زیادی انجام میشود و مردم روزانه با استفاده از سیستم حملونقل به سر کار میروند، اما این مساله به معنای آسانی و سادگی ترتیب دادن یک عملیات نظامی، ایجاد ارتش یا تشکیل دستههای نظامی نیست. این مساله درخصوص دریا نیز صادق است. اگر کریستف کلمب با کشتی به آمریکا رفته، بسیاری قبل و بعد از او در جریان این سفرها جان خود را از دست دادهاند. در تجارت دریایی نیز اینگونه است و سالانه کشتیهای زیادی در سفرهای معمول طعمه دریا میشوند.
با این وجود ماموریت نظامی با سفرهای کممناقشه تجاری یا مسافرتی متفاوت است. در ماموریتهای نظامی، ناوگان باید به سیستمهای نظارتی بسیاری دسترسی داشته باشد که هرچند از سوی شرکتهای بینالمللی برای سفرهای تجاری در دسترس است، اما در اقدامات نظامی میتواند با مشکل مواجه شود. همچنین سیستمهای نظامی باید پهنه دریا را رصد کرده و ناو همواره آماده مواجهه با زیردریاییها، ناوها و هواگردهای دشمن و احتمال شلیکشان بهسمت خود باشد. این مسائل برای ناوگان نظامی، هرچه از خاک اصلی دورتر میشود، مشکلتر خواهد شد. با درنظر گرفتن این موارد در ادامه تلاش شده به اهمیت سفر دریایی طولانی ناوگان 86 نیروی دریایی ارتش پرداخته شود.
1-اراده برای ارتقای جایگاه جهانی
تعداد زیادی از کشورهای جهان، نیروی انسانی، تجهیزات، قدرت مالی و همچنین نیازی به ناوگان دریایی دوربرد ندارند. با این وجود کشورهایی که قادر به تامین چنین ناوگانی هستند بیشتر از انگشتان دست میشود، اما تعداد کشورهایی که مبادرت به ماموریتهای دوربرد میکنند، کمتر از تعدادی است که قادر به انجام آن هستند.
تعدادی از این کشورها افق دید پایینی داشته و هدفی برای ارتقای جایگاهشان ندارند. آنها با اتصال به قدرتهای بزرگ نقشهایی جهانی مییابند که وابسته به قدرت مادر است. برخی از کشورها نیز بهدلیل مناقشه برانگیز بودن ماموریتهای خاص در چشم قدرتهای جهانی و از ترس خشم آنها، از خیر این دست ماموریتها میگذرند.
بر این اساس ایران در ردهبندی کشورها، ضمن دسترسی به منابع مالی و تجهیزات مناسب، خواهان ارتقای جایگاه خود در جهان است، این ارتقا را از طریق اتصال به قدرتهای دیگر تامین نمیکند و نگران خشم آنها نیز نیست.
2- تضمین تجارت و معیشت ایران
ملتی که در دریا حضور داشته و بر جریانهای تجاری نظارت میکند، قابل حذف و تضعیف در تجارت جهانی به شکل حداکثری و خفهکننده نیست؛ هدفی که باراک اوباما و دونالد ترامپ روسایجمهور پیشین آمریکا آن را پیگیری میکردند.
با ماموریت اخیر نیروی دریایی، تهدید کشورهای اروپایی برای استفاده از اهرم اسنپبک جهت بازگرداندن تحریمهای بینالمللی دوران اوباما علیه ایران که شامل بازرسی از کشتیهای تجاری ایران میشود، بیاثر خواهد شد زیرا هر کشوری که درصدد چنین کاری برآید، خود را در مخمصهای جدی انداخته است.
در همین رابطه سردار حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی روز پنجشنبه گذشته نسبت اقدامات دشمن علیه تجارت دریایی ایران واکنش نشان داده و تاکید کرده بود: «کسی نمیتواند مانع تجارت دریایی ما شود و اگر چنین اتفاقی رخ دهد یقه آنها را در هر کجای جهان خواهیم گرفت.»
3- اقدام علیه قاچاق و جریان سلاح و مواد مخدر
کشورهای غربی به شکل مستقیم متحدان منطقهای خود را مسلح ساخته و با قاچاق سلاح به شکل غیرمستقیم مبادرت به مسلحسازی گروههای تروریستی و تجزیهطلب میکنند. این اقدام غیرمستقیم، گاهی به شکل بیتوجهی آمریکا به عبور و مرور کشتیهای سلاح گروههایی خاص بروز میکنند، مانند آنچه در آفریقا و علیه سودان رخ داده است. ایران با رشد ناوگان و افزایش ماموریتهای دریایی خود، میتواند در محیطی وسیعتر دست به نظارت و بازرسی کشتیها برای کشف قاچاق سلاح یا حتی کند ساختن جریان انتقال سلاح به منطقه بزند.
4- جبران عدمتسلط بر جغرافیای خاکی
براساس آنچه در منابع رسانهای آمده است، محور مقاومت برای مسلحسازی غزه، کشتیهای سلاح را به بنادر سودان ارسال کرده و سپس به وسیله کشتیها و قایقهای کوچکتر آنها را از مسیر صحرای سینا به دست مبارزان میرسانده است. در این شرایط محور مقاومت نیازمند جغرافیای سودان بوده و کار انتقال سلاح نیز به شکل پنهانی انجام میشده تا کشتیها توقیف نشوند. با تقویت ناوگان دریایی ایران، محور مقاومت بدون نیازمندی سابق به زمین، میتواند دست به تدارکاترسانی به متحدانش بزند.
5- لازمه توسعه نفوذ منطقهای فراتر از غرب آسیا
ایران برای نفوذ منطقهای خود در محیط پیرامونیاش، به مرزها و خطوط مواصلاتی زمینی وابسته است. تهران برای حمایت از لبنان به سوریه و همچنین حمایت از این کشور در طول بحران، تا حدی وابسته به عراق بود. حمایت از سوریه از مسیر زمینی عراق صورت نمیگرفت، اما برای اعزام مستشاران و تجهیزات خاص از حریم هوایی این کشور استفاده میشد.
نفوذ ایران در منطقهای غیر از غرب آسیا و حتی بخشهای گوشهای این منطقه، نمیتواند بهصورت زمینی صورت بگیرد. بهعنوان نمونه یمن در گوشهای از غرب آسیا واقع شده و ایران نه خود با آن مرز مستقیم دارد و نه قادر به یافتن مسیر مواصلاتی زمینی بهسمت آن است. این مساله برای آفریقا که عدهای معتقدند مسیر آتی توسعه نفوذ منطقهای ایران است، بیشتر صادق است. از این رو تهران برای اتصال خود به جغرافیایی که هدف نفوذ است، باید به ناوگانی قدرتمند دسترسی داشته باشد.
6- در دریای منطقه حتما برتریم
کشورهای منطقه درحال تقویت قدرت دریایی خود از مسیر خریدهای گسترده تجهیزات پیشرفته هستند. این مساله بهزعم برخی میتواند توازن نظامی در دریاها را تغییر داده و از نسبت توان ایران در این حوزه بکاهد. با این حال اقدام ایران در توسعه تجهیزات نظامی ساحل پایه مانند موشکهای ضدکشتی در تعداد بالا موجب میشود در خلیجفارس و دریای عمان بهدلیل قدرت آتش ساحلی ایران، این مساله به برتری کشورهای دیگر منجر نشود. از سوی دیگر تهران از قایقهای تندرو نیز بهره میگیرد. اقدام ایران به گسترش حوزه عملیاتی خود، تاکیدی بر برتری فرامنطقهای ناوگان بومی ایران است.
7- لازمه توسعه همکاریها و اتحادها
ایران با ونزوئلا بهدلیل روابط گسترده قادر به ایجاد ائتلاف است، با این وجود فاصله میان دو کشور تقریبا 20 هزار کیلومتر است. اگر محور ائتلاف میان دو کشور را حوزه نظامی بدانیم، این فاصله سدی بر پشتیبانی نظامی این دو کشور از یکدیگر است. ایران میتواند به ونزوئلا تسلیحات بفروشد اما اگر مسالهای مانند عراق یا سوریه در سطحی بسیار کوچکتر در ونزوئلا ایجاد شده و این کشور درخواست کمک داشته باشد، بهدلیل فاصله زیاد سطوح پشتیبانی بسیار کمتر خواهد بود. این مساله درخصوص تمرینات مشترک نظامی با کشورهای دیگر نیز وجود دارد.
الحاق کشتیهای رزمی جدید و بزرگ به نیروی دریایی با قدرت آتش و قابلیت انتقال تعداد زیادی نیرو و تجهیزات، یک نقطه تماس برای پشتیبانی و همکاری با کشورها در خارج از منطقه است.
حضور پررنگتر در دریا
در بین کشورها، قدرتمندترین نیروی دریایی متعلق به آمریکاست. برای چندین دهه، اندازه و پیچیدگی این نیرو به رهبران واشنگتن این امکان را داده است که قدرت آمریکا را در بیشتر نقاط زمین، در زمان جنگ و صلح، نشان دهند. با این حال برخی کارشناسان بر این باورند که نیروی دریایی بر سر دوراهی قرار دارد و با مجموعهای از چالشهای تاریخی، از فشار بودجه گرفته تا نوسازی نیروی دریایی چین، مواجه است که میتواند بهزودی برتری آن را از بین ببرد. در سالهای گذشته نیروی دریایی چین، به دستور شی جین پینگ، تحت برنامه نوسازی و توسعه قرار گرفته است. وزارت دفاع آمریکا مدعی است که نیروی دریایی پکن تا سال 2025 به 400 کشتی افزایش مییابد. هدف نیروی دریایی چین این است که تا سال 2035 شش گروه تهاجمی ناو هواپیمابر داشته باشد. این تعداد ناو هواپیمابر به چین اجازه میدهد سطوحی از قدرت رزمی بیسابقه در تاریخ خود را در هر کجا که بخواهد ارائه دهد. ناوهای هواپیمابر بهتنهایی عمل نمیکنند و هسته ناوگانی را تشکیل میدهند که ناو را احاطه کرده و از این پایگاه هوایی متحرک محافظت میکند و درعینحال مقادیر عظیمی از قدرت نظامی را نیز بههمراه دارد که میتواند اهدافی را در اقیانوس یا صدها کیلومتر در داخل خاک کشور هدف ویران کند.
ایران هم برای گستردگی پاسخ به تهدیدات و ایجاد بازدارندگی توسعه توانمندیهای دریایی را در دستور کار قرار داده است. ناوهای پهپادبر درحال ساخت شهیدمهدی و شهیدباقری قرار است در هر تقابلی، دشمن را از دریا مورد هدف قرار دهند. سردار دریادار پاسدار تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران مهر سال گذشته درباره ناوپهپادبر شهیدباقری گفته بود: «شناور شهیدباقری علاوهبر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد میتواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم میتواند روی آن بنشیند.» شناور شهیدباقری مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است و بهگونهای طراحی شده است که یک باند پروازی با گنجایش 60 فروند پهپاد روی عرشه آن قرار میگیرد. تجهیز شناورهای ایران به 60 پهپاد تهاجمی درحالیکه برخی کشورها، صرفا به 10 تا 20 پهپاد تامینشده از منابع خارجی وابسته هستند، نشان میدهد ناوگان دریایی ایران قصد دارد به قدرت نظارت و آتش بزرگی دست پیدا کند.
تنظیم روابط ایران- اتحادیه عرب بهوقت جزایر سهگانه
سیودومین نشست سران کشورهای عضو اتحادیه عرب، حداقل در دو موضوع متمایز بود؛ یکی پایان غیبت بیش از یکدههای بشار اسد رئیسجمهور سوریه در این نشست و دومی بیانیه پایانی آن. با وجود اینکه در پیشنویس بیانیه به ادعای تکراری اماراتیها درباره جزایر سهگانه خودنمایی میکرد، این ادعا در بیانیه پایانی جایی نداشت. اگرچه سران عرب سال گذشته در نشست الجزایر نیز به موضوع جزایر سهگانه اشارهای نداشتند اما حذف این موضوع از پیشنویس و ادبیات ملایم این بیانیه، بیانگر تغییراتی است که در ماههای اخیر در منطقه خود را به نمایش گذاشته است. در این خصوص نکاتی وجود دارد:
1- سعودیها عامل حذف نیستند
در پیشنویس اولیه بیانیه نشست سران عرب، این مساله که «اعضا بهشدت بر حاکمیت مطلق امارات عربی متحده بر سه جزیره آن (تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی) تاکید میکنند» نگاشته شده بود اما در ادامه بهدلیل نیازمندی بیانیه به رضایت تمام هیاتهای حاضر در نشست حذف شد. با وجود این در قطعنامههای صادرشده در جریان این نشست که با ابتکار و رضایت کشور میزبان تهیه میشوند، موضوع جزایر مطرح شده بود؛ موضوعی که نشاندهنده اصرار سعودیها بر تداوم معضل جزایر سهگانه است.
عربستانسعودی حتی در جریان فرآیند بهبود روابط خود با شرق و ایران بر این مساله تاکید کرده بود. در سفر آذر سال گذشته شی جینگ پینگ، رئیسجمهور چین به عربستانسعودی که در خلال آن نشستی مشترک با حضور سران کشورهای اتحادیه عرب نیز برگزار شد، مساله جزایر سهگانه با تفاوتهایی در بیانیه پایانی این نشست منتشر شد که نشانگر اصرار سعودیها به کش یافتن معضل و تلاش چینیها برای کاستن از سطح آن بود.
در این بیانیه مشترک با چین برخلاف بیانیههای مشابه قبلی که جزایر سهگانه بهصراحت متعلق به امارات دانسته شده بودند، از ایران و امارات خواسته بود اختلافات را از مسیر گفتوگو حل کنند؛ عقبنشینی آشکاری که نشانگر تلاش چین برای کاستن از این معضل در روابط منطقهای بود.
با وجود شواهدی از وجود بند مربوط به جزایر سهگانه در پیشنویس اولیه نشست اردیبهشت 1402 و تاکید بر آن در قطعنامههای صادر شده و همچنین اصرار چینیها به عربستان برای تعدیل موضعشان در نشست آذر 1401 میتوان با قاطعیت از دنبالهروی سعودیها از تنش با ایران صحبت کرد. سوال اینجاست که چه کشور یا کشورهایی خواستار حذف بند مربوط به جزایر سهگانه شدهاند؟
2- گل بشار اسد در آخرین دقیقه
نخستین پاسخ سوال مطرحشده، سوریه است. بشار اسد که حضورش پس از 12 سال اخراج از اتحادیه عرب مهمترین اتفاق نشست اردیبهشتماه بود، به میزانی اهمیت داشت که خشم آمریکاییها را لبریز کرد و سعودیها را واداشت برای کاستن آن، ولادیمیر زلنسکی، رئیسجمهور جنجالی اوکراین را بهشکل غیرمنتظرهای به جده دعوت کنند. ریاض همچنین تمایل داشت حضور زلنسکی از لحاظ رسانهای نیز اندکی از وجاهت بشار اسد بکاهد. با اینحال اسد که در ماراتنی 12 ساله با کمک ایران بر جبهه مشترک اعراب و متحدانش فائق آمده بود، در آخرین دقایق نشست، گل پیروزی را وارد دروازه سعودیها کرد. با اینحال سوال مهم تری وجود دارد. اهمیت این اقدام چیست؟
3- جزایر سهگانه؛ پیشانی تقابل
جزایر سهگانه پیشانی التهابات میان ایران و اعراب بهشمار میرود. این معضل پنجدههای همواره در روابط دو مجموعه جریان داشته و مورد اجماع اتحادیه عرب بوده است. برای فهم این اجماع میتوان به مواضع گذشته سوریه در این خصوص اشاره کرد.
سوریه در جریان حمله رژیم صدام به ایران، درحالیکه اجماع عربی بر حمایت از صدام قرار داشت، علیه او با ایران متحد شد. با اینحال دمشق در قضیه جزایر سهگانه همچنان به موضع یکپارچه اعراب تاکید داشت. بشار اسد در یکی از مصاحبههای خود در سال 1387 -دوسال پیش از بحران سوریه در سال 1389-در مصاحبه با روزنامه اماراتی الخلیج امارات درباره جزایر سهگانه گفته بود: «ما طرف امارات هستیم و از موضع این کشور که لزوم دست یافتن به راهحلی مسالمتآمیز را مورد تاکید قرار میدهد، حمایت میکنیم.» خطی که رئیسجمهور سوریه در این مصاحبه و در روابط کلیاش با اعراب پیگیری میکرد، تلاشی بود بر خائن دیده نشدن سوریه. با اینحال نظر وی در همان برهه با بدنه اصلی اتحادیه عرب متفاوت بود و علیرغم تاکید آنها بر اماراتی بودن جزایر، وی از مذاکره حمایت میکرد. او در بخشی از همان مصاحبه گفته بود: «سوریه میتواند از روابط خوب خود با ایران، امارات و سایر کشورهای عربی برای برطرف کردن اختلافات و سوءتفاهمهای کنونی استفاده کند.»
موضعگیریهای سوریه و حتی عراق درخصوص جزایر سهگانه که طی چند دهه اخیر متحدان ایران بودهاند، مشخص میکند این پرونده، اهمیت بالایی در اتحادیه عرب دارد و تحول رخ داده در سیودومین نشست سران، تحولی بیسابقه در این خصوص است.
این اجماع در سطحی است که حتی گفته میشود سوریهای نیز برای مدتها پای آن را امضا کرده است. سوریها درطول جنگ ایران با رژیم صدام درحالیکه اجماع عربی بر حمایت از صدام بود، برخلاف آنها به حمایت از ایران پرداختند اما بنا به دلایلی برای حفظ ارتباط با اعراب، درخصوص ادعاها پیرامون جزایر سهگانه همراهی نشان میدادند. از این رو شکسته شدن اجماع درباره جزایر سهگانه تحولی مهم در جهان عرب و نشانگر آغاز گردش از مواضع تهاجمی پیشین است؛ هرچند این گردش در ابتدای مسیر خود قرار دارد.
4- بروز سیاسی محور مقاومت در جهان عرب
پیش از آنکه عربستانسعودی به قدرت برتر در جهان عرب تبدیل شود، در زمان مانور مصر و عراق در این جهان، آنها نیز مواضعی ضدایران اتخاذ میکردند. با اینحال در یکدهه اخیر با بروز نبردهای منطقهای، تحولی جدی روی داده است.
ایجاد محور مقاومت در منطقه ضدغرب، باعث شده عربستان بهعنوان تنها قدرت برتر باقیمانده در میان اعراب، به حاشیه برود. این کشور در مرزهای شمالی خود با ایران و عراق و در جنوب با ایران درگیر است. این محاصره به ریاض اجازه بازیگری مناسب در جهان عرب را نمیدهد، چه اینکه برای چندسال این کشور صدها میلیارد دلار برای جنگ با یمن هزینه کرده و از لحاظ وجهه نیز با قرار گرفتن زیر حملات موشکی و پهپادی، با زیان مواجه شده است.
این اتفاقات ازجمله حمله به آرامکو در سال 1398 باعث شد سعودیها برای مدیریت روابط خود با ایران بهدنبال میانجیگری شرقی باشند که چین این نقش را برعهده گرفت. نتیجه این فرآیند که با حضور میانجیگران منطقهای مانند عراق و عمان همراه بود، منجر به توافق ازسرگیری روابط میان دو کشور در اسفند 1401 شد، در پیامدش باعث گشایش سیاسی در حضور رسمی اعضای محور مقاومت در صحنه جهان عرب شد. این محور با حذف بند مربوط به جزایر سهگانه در بیانیه پایانی، بروز سیاسی خود را در اتحادیه عرب به نمایش گذاشت.