جنایتکار درمانده

علیرغم فشار غرب و تلاش میانجیگران مصری که با هدایت آمریکا در غزه فعالیت میکنند، تاکنون آتشبسی بهدست نیامده است. شکست میانجیگریها برای آتشبس درحالی است که این گروههای مقاومت هستند که پیششرطهایی برای پایان جنگ مطرح کردهاند؛ پیششرطهایی که حتی پذیرش بخشی از آنها توسط تلآویو به معنای تعیین طرف شکستخورده و آشکار شدن ناکامی صهیونیستها خواهد بود. در این گزارش تلاش شده با اشاره به اهداف رژیم از آغاز جنگ با غزه به بررسی نتایج آن پرداخته شود.
هدفگذاریهای نظامی
1-نابودی جهاد اسلامی با تمرکز بر کادر رهبری
رژیمصهیونیستی در جریان جنگ کنونی غزه 6 تن از فرماندهان جهاد اسلامی را به شهادت رسانده است که دبیر شورای نظامی، فرمانده یگان موشکی و فرمانده یگان عملیاتی این گروه جزء شهدا هستند. با توجه به ابعاد کوچکتر سازمان جهاد اسلامی نسبت به حماس و همچنین قاعده اجتماعی کوچکتر آن، بهنظر میرسید این گروه ضربهپذیرتر بوده و بازسازی ضربات وارده نیز برای رهبرانش دشوارتر باشد و در عمل روبه نابودی بگذارد.
با وجود محاسبات مقامات رژیم اما همچنان پرتاب راکت بهسمت شهرکهای صهیونیستنشین با شدت ادامه دارد. روز گذشته نیروهای این گروه با پرتاب همزمان 50 راکت، بزرگترین پرتاب خود را در طول 4 روز جنگ انجام داده و برای دومین روز در ایام جنگ، تلآویو را هدف گرفتند.
در حوزه عملیاتی نیز گفته میشود نیروهای جهاد، یک موشک ضدزره را بهسمت شهرکی صهیونیستنشین پرتاب کردهاند که دومین تلاش از این دست بهحساب میآید. استفاده جهاد از موشکهای ضدزره خود هنگامی که صهیونیستها حملهای زمینی به غزه ترتیب ندادهاند، بهجهت تهدید به هجوم محدود صورت میگیرد؛ تهدیدی که حامل این پیام است که درصورت تشدید اوضاع، نیروهای جهاد نفرات ارتش رژیم را که در اطراف غزه مستقر هستند، هدف خواهند گرفت. پیش از این نیز در جریان جنگ سیفالقدس، پرتاب موشکهای ضدزره در چند نوبت باعث هلاکت افسران رژیم شده بود. تداوم عملیاتها و رشد کمی و کیفیشان با وجود ترور فرماندهان نظامی جهاد اسلامی و بمباران شدید زیرساختهای این گروه نشان میدهد رژیم در هدف خود برای نابودی جهاد شکست خورده است.
این گروه موفق شده درعین دریافت ضربات سنگین، بهسرعت کادرهای نظامی خود را بازیابی کند که این مساله ناشی از سطح جنگ در غزه است. غزه نواری 360 کیلومترمربعی است که طول آن 41 کیلومتر و عرضش نیز بین 6 تا 12 کیلومتر است. با توجه به امکانات محدود در این نوار محاصره شده و محدودیت جغرافیایی، سطح نبردها در غزه چندان بالا نیست و گروههای مقاومت موجود در آن در قیاس با جنگهای معمول در کلاس جهانی، امکانات اندکی دارند. از این رو بهرهگیری از این امکانات اندک، به سطح بالایی از رهبری نظامی نیاز ندارد. حتی اگر تعدادی از برترین فرماندهان نظامی جهان در غزه جمع شوند، برای اجرای تدابیرشان امکاناتی بهجز راکتهای دستساز نمییابند. بههمیندلیل تجربه آنان تا سقفی مشخص و البته محدود به کار خواهد آمد و چندان تفاوتی میان حضور آنان با فرماندهانی کمتجربهتر نخواهد بود. بر همین اساس است که جهاد اسلامی میتواند بهسرعت کادرهای رهبری خود را جایگزین کند، زیرا نیازی به سطح فرماندهی با کیفت بالا نیست.
2- احیای بازدارندگی
بازدارندگی رژیم بهشدت تضعیف شده است. درخصوص غزه درحالیکه این نوار در جریان سه جنگ 2008، 2012 و 2014 از خود دربرابر حمله رژیم دفاع میکرد، در سال 2021 با ابتکار خود به آن حمله کرد. جسارت مقاومت غزه در تهاجم به رژیم نشان داد دیگر از پاسخهای تلآویو نگران نیستند. در کنار جنگ سال 2021، پرتاب راکت در تنشهای دورهای فروجنگی از غزه، دیگر مصداق کاهش بازدارندگی رژیم است که از سال 2018 شدت یافته است و آخرین مورد آن یکهفته پیش از جنگ کنونی انجام شد. فرسایش بازدارندگی رژیم با دستکم دو حمله از خاک لبنان که یکی در سال 2021 و دیگری در سال 2023 صورت گرفت، تشدید شده است.
درحالحاضر با احیای کادر رهبری جهاد اسلامی و تداوم پرتاب راکت، احتمال طولانیتر شدن جنگ وجود دارد که میتواند باعث ورود لبنان و سوریه به معادله جنگ شود. بهعبارتی دیگر، درصورت کشیده شدن کار به جایی که راکتهایی از سمت لبنان و سوریه بهسمت رژیم پرتاب شوند، بازدارندگی رژیم با فرسایش بیشتری مواجه خواهد شد.
3- ضربه به زیرساختهای نظامی غزه
رژیمصهیونیستی بهدلیل ناتوانی در نابودی مقاومت در غزه، تلاش دارد با تهاجمات دورهای بتواند زیرساختهای ایجاد شده در این منطقه را نابود سازد تا از انباشت قدرت گروههای مقاومت جلوگیری کند. در این حملات پایگاهها، تونلهای زیرزمینی و همچنین بخشی از انبار تسلیحاتی گروههای مقاومت تخریب شده و تعدادی از فرماندهان آن نیز به شهادت میرسند. تلآویو در جنگ کنونی نیز این مساله را مدنظر دارد اما بهنظر نمیرسد توفیق قابلتوجهی در این مسیر بهدست آورد.
امکانات نظامی حماس در حوزه نفرات و تعداد موشکها، 4 تا 5 برابر جهاد اسلامی است. گروه حماس در جنگ فعلی خود را بیرون از دایره جنگ نگاه داشته است که باعث میشود امکانات این گروه از آسیب مصون مانده و همچنان انباشت شوند. صهیونیستها هرچند خواهان ضربه به زیرساختهای نظامی حماس درجهت سیاست کلی خود در قبال غزه هستند، اما از قدرت نظامی آن نگرانند و از همینرو بهدنبال تحریک این گروه نیستند.
در نخستین رزمایش اتاق عملیات مشترک گروههای فلسطینی در نوار غزه که در سال 1399 برگزار شد، 12 گروه مقاومتی حضور داشتند. در کنار حماس و جهاد اسلامی گروههایی مانند گردانهای «المقاومه الوطنیه» شاخه نظامی جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین، گردانهای «ابوعلی مصطفی» شاخه نظامی جبهه مردمی برای آزادی فلسطین، تیپ «الناصر صلاح الدین» شاخه نظامی کمیته مقاومت مردمی و گردانهای «شهداءالاقصی» از شاخههای نظامی تابع جنبش فتح در این رزمایش حضور داشتند. حتی اگر 10 گروه مقاومتی دیگر در غزه را که آنها نیز به تسلیحاتی پیشرفته مانند موشکهای ضدزره مجهز هستند نادیده بگیریم و توان نظامی غزه را تنها در حماس و جهاد اسلامی منحصر بدانیم، حماس 80 تا 90 درصد توان نظامی این منطقه را در اختیار دارد و آنچه رژیم موفق خواهد شد تنها بخشی از آن را تخریب کند تقریبا 10 تا 20 درصد از توان موجود در غزه خواهد بود. این مساله نشان میدهد رژیم در تخریب توان نظامی غزه نیز شکست خورده است.
نتیجهگیری از هدفگذاریهای نظامی
صهیونیستها در هدفگذاریهای نظامی خود در جنگ شکست خوردهاند و حتی در مورد 2 (بازدارندگی) درحال دشوار ساختن وضعیت خود هستند. تداوم نبرد میتواند در حوزه نظامی، فشارهای متقابلی به صهیونیستها وارد سازد. بهعنوان مثال اختلافات میان فرماندهان در داخل یک نهاد نظامی، نهادهای نظامی و اطلاعاتی با یکدیگر و همچنین میان نهاد سیاسی (دولت) با ارتش افزایش یافته و بخشی از کادر رهبری نظامی رژیم از دور معادلات جنگ خارج میشوند. از سوی دیگر فشار به ذخایر موشکهای سامانه گنبدآهنین آن هم در شرایطی که جبرانشان بهدلیل درگیری آمریکا در جنگ اوکراین دشوارتر از گذشته است، میتواند بخشی از توان نظامی رژیم را تضعیف کند. همچنین فشار سنگین به شهرکهای صهیونیستنشین اطراف غزه که بخشی از حلقه محاصره فلسطینیان و تامین امنیت رژیم هستند، میتواند منجر به کاهش جمعیت آنان شده و امنیت رژیم در سمت جنوب را کاهش دهد.
هدفگذاریهای سیاسی
1- کاستن از اعتراضات داخلی اپوزیسیون
دولت نتانیاهو از نخستین هفتههای آغاز به کار به دلیل طرحهای خود شاهد خیزش خیابانی اپوزیسیون بوده که در برهههایی یک میلیون تن را به سطح خیابانهای این رژیم 9 میلیون نفری کشانده است؛ چیزی در حدود 10 درصد از جمعیت آن. عمدهترین دلیل به خیابان آمدن اپوزیسیون تلاش نتانیاهو برای انجام اصلاحات قضایی و تغییر ساختارهای این نهاد است که به زعم مخالفان میتواند رژیم را از حالت دموکراتیک به یک دیکتاتوری تبدیل کند. در کنار لایحه اصلاحات قضایی، تلاش برای تغییر ساختار نظام آموزشی به نفع راستگرایان و افزایش امتیازات قانونی و مالی به نفع مذهبیها، دیگر مسائل اختلافی هستند. یکشنبه دو هفته قبل، همزمان با پرتاب مجموعا 100 راکت در طول روز به سمت شهرکهای صهیونیستنشین، خیابانهای رژیم شاهد تظاهرات بود که حکایت از جدیت مخالفان دولت دارد. با درگرفتن جنگ، مخالفان اعلام کردهاند برای حفاظت از جان تظاهرکنندگان -و نه رعایت حال دولتی که در حال جنگ است- اعتراضات خیابانی خود را یک هفته به تعویق میاندازند؛ مسالهای که نشان میدهد اپوزیسیون نتانیاهو با هیچ اتفاقی از پیگرد او غافل نخواهند شد.
2- کسب رضایت تندروها در ائتلاف دولتی
ایتمار بنگویر وزیر امنیت ملی رژیم که رهبری یکی از تندروترین احزاب عضو ائتلاف دولتی را برعهده دارد، پس از پاسخهای ضعیف رژیم به موشکباران گروههای مقاومت در انتقام شهادت خضر عدنان، به اعضای حزبش در کابینه و پارلمان دستور داد در جلسات این نهادها شرکت نکنند؛ اتفاقی که در صورت تداوم حتی میتوانست مقدمهای در فروپاشی ائتلاف دولتی و برگزاری انتخابات زودهنگام باشد. این گروهها در شرایطی که نظرسنجیها نشان میدهد در صورت برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی، راستگرایان شکست خواهد خورد، احتمال دارد دست به حماقتی در سطح فروپاشی دولت بزنند؛ بنگویر و همحزبیهایش اساسا به دلیل چنین محاسبات غیرعقلانیای تندرو و حتی «دیوانه» لقب گرفتهاند. نتانیاهو برای کسب رضایت بنگویر نهتنها در جنگ با غزه غلتید بلکه آغاز آن را براساس خواست بنگویر بر مبنای «بازگشت سیاست ترور» قرار داد. حزب بنگویر با جنگ کنونی به جلسات کابینه و پارلمان بازگشته است اما در طول چند ماه از روی کارآمدن دولت نتانیاهو، این حزب به صورت دورهای دولت را به دلیل اقداماتش در ورطه بحران انداخته است. حتی در صورت عبور نتانیاهو از اختلافات کنونیاش با بنگویر، بحرانزایی او و رفقایش ادامه خواهد داشت. به نظر میرسد بنگویر یک مانع عمده در حصول آتشبس در غزه باشد زیرا هرگونه امتیازدهی به مقاومت را برنتافته و آن را شکست نتانیاهو قلمداد کرده و بار دیگر به مسیر پیشین خود در تحریم جلسات دولت و پارلمان بازخواهد گشت.
نتیجه هدفگذاریهای سیاسی
هردو هدفگذاری سیاسی نتانیاهو از جنگ غزه از لحاظ زمانی بهشدت محدود هستند و به سرعت شاهد بازگشت معضلات با همان میزان از مشکلزایی یا حتی بیشتر خواهیم بود. معترضان که راهاندازی جنگ بیهوده کنونی را برای فرار نتانیاهو از خود ارزیابی کردهاند بلافاصله پس از جنگ راهی خیابان شده و بنگویر نیز که مشاهده کرده میتواند با فشارهایش نخستوزیر را به جنگ نیز بکشاند، بر میزان خواستههایش افزوده و برای اجرایی شدن آنها اصرار بیشتری خواهد داشت.
هدفگذاری منطقهای
1- نابودی نزدیکترین گروه غزه به ایران
جهاد اسلامی به نسبت حماس، گروهی نزدیکتر به ایران شناخته میشود. گروه حماس به دلیل پیوندهای خود با اخوانالمسلمین دارای حمایتهایی در کشورهای اسلامی و عربی بهویژه در منطقه است که برجستهترین آنها ترکیه و قطر هستند. از لحاظ فکری نیز گروه جهاد اسلامی محدودیتهایی نسبت به اخوانالمسلمین دارد. برخلاف اخوان که ناظر به تربیت کادر برای اداره جامعه است، بر مبارزه نظامی با نفوذ خارجی تاکید دارد. به همین دلیل نیز کشورهای اسلامی به دلیل خطر بالای برقراری ارتباط با این گروه که از ریشههای مشترکش با جهاد اسلامی مصر آشکار است، از آن احتراز دارند. با این وجود به دلیل نزدیکی فکری جهاد اسلامی با انقلاب اسلامی ایران و همچنین رنج بردن از انسداد ارتباطات منطقهای، این گروه نزدیکی زیادی با تهران و گروههای مقاومت نزدیک به آن دارد زیرا آنها در برقراری ارتباط با گروههای مقاومتی محدودیتی برای خود قائل نیستند.
2- اخلال در اتصال جبههها
رژیمصهیونیستی اینگونه تبلیغ میکند که موفق شده تا میان حماس و جنبش جهاد اسلامی شکاف انداخته و مانع از فعال شدن همزمان آنها علیه خود شود. با این وجود تهدیدات صورتگرفته توسط دیگر اضلاع محور مقاومت، نادرستی این مساله را نشان میدهد. در تحولات کنونی، گروههای مقاومت لبنان، عراق و حتی یمن موضعگیریهایی داشتهاند؛ موضعگیریهایی که بعضا در سفرهای خاص و اخیر زیادالنخاله، رهبر جهاد اسلامی همانند سفرش به بغداد صورت گرفته است.
نتیجه هدفگذاریهای منطقهای
هدفگذاریهای منطقهای رژیم به نسبت هدفگذاریهای سیاسی آن، فرعی به شمار میروند ولی با این وجود، در این حوزه نیز تلآویو ناموفق بوده و وضعیت را بدتر از گذشته برای خود رقم زده است. امروز به کمک دو جنگ مستقل جهاد اسلامی با رژیم-جنگ 3 روزه 2022 و جنگ کنونی- این گروه در منازعات داخلی فلسطین طرفیت یافته و همزمان به دلیل حمایتهای گسترده نظامی ایران و گروههای مقاومتی منطقه شامات، دستگاه نظامی خود در کرانه باختری را نیز بهشدت تقویت کرده است. خطاب قرار گرفتن جهاد در جنگها انعکاسی در فضای سیاسی دارد که منجر شده این گروه با همان وزن نظامی سابق، در حوزه سیاسی و بینالمللی به وزنی بیشتر دست یابد.
موشکهای غزه و وظیفه محدود
تساحی هنگبی، مشاور امنیت ملی رژیمصهیونیستی اخیرا اعلام کرده گروه جهاد اسلامی، 6 هزار راکت و حماس 4 برابر این مقدار (24 هزار) راکت در اختیار دارد.
با توجه به میانگین پرتاب 300 راکت در روز طی جنگ سال 2021 و 2022 که از لحاظ کمی مشابه بودهاند، از لحاظ محاسباتی 100 روز برای پرتاب تمام راکتهای موجود در زرادخانههای حماس و جهاد در شرایط کنونی زمان لازم است. با اینحال در طول جنگ احتمال دارد برخی از این ذخایر بمباران شوند. علیرغم این مشکلات، به راحتی نمیتوان این زرادخانه را محدود به اعداد اعلامشده دانست زیرا گروههای مقاومت میتوانند با بهرهگیری از ظرفیتهای خود تولید راکت در این منطقه را تداوم بخشند. تنها بخشی از ذخایر موشکی مقاومت راکتهایی هستند که ساخت آنها دشوار است ولی بسیاری از راکتهای ساده و قابل تولید در تعداد بالا هستند. در کنار این موارد باید دانست در صورت نیاز، راکتها از سرزمینهای دیگر نیز به سمت رژیم پرتاب خواهند شد. جدای از زرادخانه راکت خبرها از وجود 500 پهپاد انتحاری در غزه حکایت میکند. 30 هزار راکت، 500 پهپاد انتحاری و چندده هزار رزمنده با تجهیزات متوسط، تمام داراییهای غزه در برابر ارتش تا بن دندان مسلح رژیم است. با اینحال باید نقش و هدفگذاریهای مقاومت در این ضلع را شناخت تا بر مبنای آن دست به ارزیابی زد. هدفگذاری نخست مقاومت در غزه خارج ساختن این منطقه از سیطره رژیم و در وهله دوم مبدل کردن آن به نقطهای برای ایجاد تنش در برابر تلآویو و ایجاد ناامنی در شهرکهای صهیونیستنشین بود. امروز این اهداف محقق شده و به نقطه بدون بازگشت رسیده، به گونهای که تلآویو با وجود بیش از یک دهه عملیات قادر به تغییر شرایط نشده است. تمام این دستاوردها با ظرفیت نظامی اندکی به دست آمده است که نشان میدهد وظیفهای بیش از توان غزه برعهدهاش قرار داده نشده است. امروزه مقاومت با تغییر اوضاع ضمن دسترسی بهتر به جغرافیای شامات در مجاورت سرزمین فلسطین، به تسلیحات جدیدتری نیز مجهز است. مقاومت در سالهای اخیر کرانه باختری را مسلح ساخته و حملاتی پهپادی علیه رژیم صورت داده است؛ اتفاقاتی که در ابتدای سیطره مقاومت بر غزه رخ نداده بودند. در حال حاضر هم غزه توان نظامی بیشتری یافته و هم به دلیل توسعه همهجانبه توان محور مقاومت، فشار کمتری روی آن قرار دارد. به همین دلیل قرار نیست غزه نقش بزرگتری برعهده گیرد تا مجبور شود برای ظرفیتسازی برای آن متحمل رنج گردد.
منبع/ روزنامه فرهیختگان