کرامات اخلاقی حضرت زینب سلاماللهعلیها

زینب(س) مادر عاشوراست. نهضتی که امام حسین(ع) آنچنان عمیق و وسیع و ماندگار با آن همه شکوه و زیبایی از مدینه تا مکه و از آنجا تا کربلا آورد و سرانجام از اول محرم سال ۶۱ قمری تا روز عاشورای همان سال در سرزمین کربلا شکل گرفت و به ثمر رسید.
از جمله ویژگیهای حضرت زینب (س) که جزء القاب ایشان نیز میباشد نائبه الحسین است. این ویژگی نائب برادر بودن خصوصیت و ویژگی منحصر و مخصوص ایشان میباشد. زینب (س) در انجام رسالتی که بر عهدهاش بود کوتاهی نکرد و هرچه در توان داشت در راه زنده نگهداشتن قیام و نهضت برادر خود بکار برد. مرحوم سیدنعمتالله جزایری در این باره میگوید مقام و منزلت زینب (س) قریب مقام امامت بود که از طرف برادر در کربلا، در روز عاشورا یا شب آن نائل شد [۱].
امام حسین (ع) در روز عاشورا و قبل از آن مکررا به مناسبتهای مختلفی به خواهر خود وصیت و سفارش میکرد که پس از شهادتش صبر و تحمل کند و هرگز کاری که موجب شادی دشمن میشود انجام ندهد. آن زمانی که حضرت(ع) از اسب به زمین افتاد، زینب بلافاصله خودش را به بالین برادر رساند، خود را روی بدن برادر انداخت و فرمود: آیا تو برادر منی؟ آیا تو پسر مادر منی؟ و… و. با گریه و زاری زینب (س)، امام(ع) به هوش آمدند و فرمودند: … یا اُختاه هذا یوم التناد و هذا یوم الذی و عدنی بهِ جدی و هو الی مشتاق، خواهرم صبر پیشه کن. بنابراین آخرین کسی که در واپسین لحظات، سخن برادر را شنید و از وصایا و سفارشات آن حضرت آگاه گردید، زینب (س) بود.
حضور فعال در همه صحنهها
از دیگر ویژگیهای حضرت زینب (س) حضور فعال او در صحنههای جهاد و مبارزه با ستمکاران بود. از آن هنگامی که خودش را شناخت و توانست بین حق و باطل تمییز بدهد در جریانات سیاسی-اجتماعی حضور داشت. گویی زینب باید شاهد و ناظر حوادث تاریخ باشد تا در موقع مناسب بتواند به وظیفه خود که همان رساندن کاروان حسینی به سر منزل مقصود است عمل کند.
زینب (س) شاهد بود که چگونه جد بزرگوارش مورد آزار و اذیت قرار گرفته، چگونه دنیا طلبان به خانه فاطمه(س)، محل نزول ملائکه الله هجوم بردند و چگونه آنجا را آتش زدند و مادرش را مضروب ساخته، پدرش را ریسمان بر گردن به طرف مسجد بردند. زینب حاضر بود، میدید که چگونه میخ در به پهلوی مادر فرو می رود و چگونه برادر کوچکش محسن سقط میشود. زینب شاهد بیست و پنج سال خانه نشین شدن علی (ع) بود. زینب میدید که پدرش در این مدت چهار سال و اندی با مشکلات اساسی و بزرگی همچون ناکثین و مارقین و قاسطین روبرو است و سرانجام شاهد ضربت خوردن و شهادت پدرش بوده است.
و باز هم در آن زمانی که برادرش امام حسن(ع) پس از پدرش خلافت را به دست گرفته و با مشکلاتی مواجه میشود و با بدترین و پلید ترین دشمن اسلام یعنی معاویه به مبارزه میپردازد شاهد و حاضربود. زینب می بیند که یاران معاویه چشم و گوش بسته مطیع فرمان او بودند، اما امام حسن(ع) یارانی دارد که به طمع دنیا حضرت را تنها گذاشته و به معاویه پیوستند. خیانتی که موجب شد حضرت به ناچار پیمان صلح را امضاء نماید. آری زینب در جریان تمامی این حوادث و اتفاقات قرار داشت.
زینب(س) باید در همه عرصههای جهاد و مبارزه حضوری فعال داشته باشد هم خطیب باشد، هم محا فظ حضرت سجاد (ع) و اسرای دیگر، هم هدایتگر، خط دهنده، ترسیم کننده خط مشی سیاسی و هم مبین احکام شرع و جوابگوی یاوه سرایی دشمن. زینب (س) باید اهانت ها و دروغ ها و نسبت های بی اساس دشمنان به شهدا را پاسخ گوید و حقیقت امر را روشن سازد.
صفت اضداد
از دیگر ویژگیهایی که در زینب کبری(س) میتوان یافت، وجود صفات و خصوصیات متضاد و مختلف در ایشان است. ایشان همانندپدر بزرگوارش حضرت امیرالمومنین(ع) همان طور که علما و محققین [۲]
کشف کرده و گفتهاند، دارای صفات و خصوصیات متضاد و مختلف بوده است یعنی در زمانی از آن بانو یک نوع صفت سراغ داریم و در زمانی دیگر صفتی ضد آن. به عبارت دیگر، خصوصیاتی در آن حضرت وجود داشت که کاملا منافی و متضاد با هم بودهاند.
شاید برای بسیاری از افراد شگفت انگیز باشد که بگوییم زینب(س) هم دارای صفات مختلف و متضاد بوده است. البته زینب به آن مرتبهای که علی(ع) دست یافت نمیرسد، ولی بالاخره در طول حیات زینب(س) هم صفاتی میبینی که حتی با طبیعت و خصوصیات زنان معمولی سازگاری ندارد. مثلا از جمله صفاتی که در زنان بیشتر از مردان وجود دارد؛ رقّت قلب و احساسات و عواطف است که به مجرد دیدن و یا شنیدن حادثه و واقعهای تأثر آور متاثر شده و چه بسا از دیده شان اشک جاری میشود.
زینب (س) هم مستثنا از این خصوصیت نمیتوانست باشد، ایشان هم رقت قلب نشان میدهد و از دیدن ناراحتی و مصیبت، متاثر و مغمون میگردد. در شب عاشورا هنگامی که امام حسین (ع) مشغول تمیز کردن شمشیر بود و با خودش اشعاری زمزمه میکرد، زینب (س) فورا شروع کرد به گریستن و گریه و نالهای سر داد و سپس بی هوش شد.
اما همین زینبی که چنین رقّتی دارد و از اینکه برادرش را از دست خواهد داد میگرید و بی هوش میشود، در جریان اسارت کوچک ترین گریه و ضعفی از خود نشان نمیدهد و حتی امام سجاد(ع) را تسلیت میگوید.
باز در جایی دیگر می بینیم که زینب زنی است که از شدت حجاب و عفت کسی او را نمیبیند و صدایش به گوش نامحرمی نمیرسد، حتی نزدیک ترین همسایهها. هرگاه میخواهد برای زیارت مرقد نبی اکرم (ص) برود شبانه و آن هم با محافظت کامل پدر و برادرانش حرکت میکند.
زینب(س) به پیروی از مادرش فاطمه زهرا (س) که فرمودند: بهترین چیزبرای زنان این است که مردان نامحرم آنان را ندیده وخودشان نیز ایشان را نبینند [۳]،
در حفظ حجاب و عفت خود میکوشد. اما همین زینب(س) در عاشورا و در بازار کوفه در میان جمع کثیری از زن و مرد و پیر و جوان فریاد میزند و صدای خود را هرچه توان دارد، بلند میکند تا همه بشنوند، چراکه رسالت الهی اش اینگونه اقتضا میکند، آنچنان حیا و عفت را با فصاحت و بلاغت و نیز شجاعت و شهامت در میآمیزد که اعجاب همگان را بر میانگیزد.
راوی میگوید: لم اَرَ والله خفره قط انطق منها [۴] به خدا سوگند من زنی را ندیدم که به این اندازه حیا و عفت داشته باشد و در عین حال گویاتر و تواناتر از زینب(س) باشد.
رعایت حدود شرعی و الهی
برای بسیاری از مردم- غیر از معصومین (ع) – مقدور و میسور نیست که تحت هر شرایطی خدا و احکام الهی را به یاد داشته باشند. معمولا در هنگام مواجهه با سختی، بسیاری از افراد خود را میبازند.
اما حضرت زینب (س) از جمله اولیاء الهی است که در بحرانی ترین لحظات زندگی خود درحالیکه مصایب از هر طرف او را احاطه کرده بود، به وظیفه الهی خود عمل نمود. حتی از دست دادن خامس آل عبا(ع) تنها یادگار مادر و جدّ بزرگوارش، نتوانست این خصیصه زینب (س) را تحت الشعاع قرار دهد.
امام زین العابدین (ع) در باره عمهاش زینب (س) فرمود: حتی در آن شب غم و اندوه که روزش سید الشهداء و یارانش را شهید کردند نماز شب از عمه ام زینب ترک نشد منتهی نشسته نماز خواند چون توان ایستادن را از دست داده بود. [۵]
اساسا آرام بخش دل زینب در تحمل آن مصائب، در طول حیاتش خصوصا در واقعه عاشورا، ارتباط با خدا بود و بس.
لذا هیچگاه زینب(س) این ارتباط را قطع نکرد و یک لحظه برخلاف رضا و مصلحت الهی اندیشهای به دل راه نداد. بلکه حتی شکرگذاری هم میکرد و نمازش در شب یازدهم محرم در واقع حمد و سپاس الهی بود بر نعماتی که ارزانی نموده است.
نقل شده وقتی اسرا را وارد کوفه کردند مردم کوفه از روی ترحم به اطفال به اسیران نان و خرما میدادند زینب(س) فریاد میزد: ای اهل کوفه صدقه بر ما حرام است.
پس زینب(س) در رعایت حلال و حرام الهی هیچ گونه سهل انگاری نمیکرد و در این خصوص به هیچ عنوان راضی نمی شد که بی تفاوت باشد.
اگرچه اطفال و زنان اهل بیت راه دور و درازی طی کرده و خسته و گرسنه هستند، اما جواز اَکل صدقه را صادر نمیکند. اگر گرسنه اند، زینب(س) حاضر است از سهمیه غذایش بگذرد و نان خود را بین بچه ها تقسیم کند و سه روز یا بیشتر چیزی نخورد و از شدت ضعف و گرسنگی نشسته نماز بخواند، [۶] اما اجازه نمی دهد که ذره ای از صدقه را تناول کنند.
حضرت زینب (س) تا مزه پیروزی را در کام یزیدیان و بنیامیه تلخ نکرد و تا در جام فاتحین قطرات زهر کشنده نریخت راحت ننشست و تا پایان عمر به این کار پرداخت و سرانجام این بانوی بزرگوار در نیمه رجب سال ۶۲ ه. ق. به دیدار حق شتافت.
منابع و مآخذ:
۱- خصا یص زینبیه ص۳۳۷.
۲-سیری در نهج البلاغه، ص۲۹.
۳- مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص ۳۴۱، به نقل از زینب کبری عقیله بنی هاشم.
۴- احتجاج طبرسی ج۲، ص۱۰۹.
۵- زینب کبری، ص۶۳.
۶- زینب کبری ص ۶۲.
منبع: همشهری آنلاین