نهم دی؛ ابطالِ توطئه ابطال انتخابات در فتنه ۸۸


فارس پلاس؛ خط رهبری – ماشین اغتشاش شهری «کودتاچیان انتخابات ۸۸» پس از راهپیمایی عظیم ۹ دی منهدم شد. اما زخم بزرگی برپیکره ایران گذاشت. آمریکا در سالگرد این فتنه توانست قطعنامه ۱۹۲۹ را با اجماع جهانی به تصویب برساند. در سایه قطعنامه ۱۹۲۹ سنگینترین تحریم تاریخ علیه ایران اعمال شد و امروز پس از ۱۳ سال، ایران هنوز درگیر تحریمهای بیسابقهای است. اما چه شد که رویدادهای سال ۸۸ به حماسهی ۹ دی ختم شد؟
پیش به سوی سنگر فرماندهی!
دهه ۸۰ شمسی نقطه عطف تاریخ منطقه غرب آسیا بود. بزرگترین لشکرکشی قرن ۲۱ به همسایگان شرق و غرب کشورمان، محاصره ایران و سوریه (۱۳۸۰ -۱۳۸۲)، باز کردن پرونده ۲۰ ساله هستهای ایران (۱۳۸۲)، ترور مشکوک رفیق حریری و دو شقهشدن لبنان به طرفدار مقاومت و دشمن مقاومت (۱۳۸۳)، جنگ ۳۳ روزه علیه حزب الله (۱۳۸۵) و قس علی هذا.
هر کدام از این وقایع ظاهراً در کشورهای مختلف منطقه رخ داده، اما همگی قطعات یک پازل بودند. فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این زمینه گفت: «آمریکاییها در سال ۸۶ در اوج آمادگی بودند و حلقه محاصره ایران را تکمیل کردند تا بتوانند جمهوری اسلامی را بترسانند و در نهایت به ایران حمله کنند اما موفق نشدند و به توطئه داخلی روی آوردند.»
«گالبرایت» دیپلمات ارشد آمریکا در دوران اشغال عراق نیز صراحتاً به این عدم موفقیت در حمله به ایران اعتراف کرد و گفت: «جنگی که برای تضعیف جمهوری اسلامی به راه انداخته شد، تهران را به برترین موقعیت استراتژیک خود در طول ۴ قرن اخیر رساند.»
محاصره بغداد – آرایش تانکها و زرهی ارتش آمریکا در شمال بغداد | سال ۲۰۰۳ میلادی
تانکهای آمریکا در بغداد زمینگیر شده بودند و گزینه فتح تهران به بایگانی رفت. همزمان با وقایع و بحرانهای پیرامونی کشورمان، دهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران در پیش بود. زیر پوست تهران اما اتفاقاتی در شرف وقوع بود. اردوگاهی که بخش مهمی از قدرت را در جمهوری اسلامی در دست داشت قصد نداشت به مناسبات دمکراتیک تن دهند!
ادعای تقلب در انتخاباتی که هنوز برگزار نشده است!
طرف بازنده انتخابات ۸۸ از پاییز ۸۷ با کلیدواژه «تقلب» شروع به تشکیک در نتایج انتخاباتی کرد که هنوز برگزار نشده بود! کلیدواژهای که البته سابقه داشت. اوایل انقلاب نیز سازمان تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) با کلیدواژه تقلب در انتخابات شبهه میکردند.
فضاسازی سال ۸۷ به نقطهای رسید که رهبر انقلاب نسبت به آن در سخنرانی نوروز ۸۸ موضع علنی گرفتند: «من میبینم بعضیها در انتخاباتی که دو سه ماه دیگر انجام خواهد گرفت، از حالا شروع کردهاند به خدشه کردن. این چه منطقی است؟ این چه فکری است؟ این چه انصافی است؟ این همه انتخابات در طول این سی سال انجام گرفته است – در حدود سی انتخابات – مسئولان وقت در هر دورهای رسماً متعهد شدهاند و صحت انتخابات را تضمین کردهاند، و انتخابات صحیح بوده است؛ چرا بیخود خدشه میکنند، مردم را متزلزل میکنند، تردید ایجاد میکنند؟ » ۱۳۸۸/۰۱/۰۱
یکی از اعضای ارشد جریان موسوم به اصلاح طلب در بهمن ۸۷ مطرح کرد که نگاه به تقلب در انتخابات باید شبیه نگاه طارق بن زیاد و فتح آندلس باشد. یعنی کشتیها را آتش بزنیم، پشت سر دریا و روبروی رقیب، جلو برویم. اگر غیر از این فکر کنیم، موفق نخواهیم شد. اگر فکر کنیم همه کارها اتو کشیده و مرتب باشد، به هیچ کجا نمیرسیم.[1]
بر همین اساس بود که روز ششم اردیبهشت ۸۸ ستادهای انتخاباتی کروبی و موسوی از آغاز به کار کمیته صیانت از آراء خبر دادند. شورای نگهبان این کمیته را غیرقانونی اعلام کرد اما سردمداران این کمیته کذایی، کشتیهای خود را غرق کردند و فقط به پیشروی تا سنگر فرماندهی میاندیشند.
اتفاقاتی در حال وقوع بود. در همین راستا، رهبر انقلاب در دیدار جمعی از معلمان، پرستاران و کارگران فرمودند: «کسانی که با ملت ایرانند، جزو ملت ایرانند، توقع دارند ملت ایران به آنها توجه کنند، اینها دیگر علیه ملت ایران حرف نزنند و انتخابات ملت ایران را زیر سؤال نبرند. مرتب تکرار نکنند که آقا این انتخابات سالم نیست؛ انتخابات، انتخابات نیست. چرا دروغ میگویند؟ چرا بیانصافی میکنند؟ چرا خلاف واقع میگویند؟» ۱۳۸۸/۰۲/۰۹
یک هفته پرحادثه
هرچه روز انتخابات نزدیک میشد، فضای جامعه نیز ملتهبتر میشد. در روز رایگیری همسر هاشمی رفسنجانی صریحاً گفت که «اگر تقلب شد، مردم بریزن تو خیابونا!». در میانه انتخابات، ساعت یک ظهر، رئیس کمیته رسانه و تبلیغات ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی ادعا کرد که بر اساس گزارشهای دریافتی، موسوی برنده قطعی انتخابات است.
شب قبل از انتخابات نیز به صورت انبوه پیامکهایی به مردم ارسال شد که مضمون آن پیروزی موسوی بود. این اتفاق بدون پشتیبانی یک باند فاسد امنیتی نمیتوانست رخ دهد. اما اصل ماجرا در شامگاه ۲۲ خرداد رخ داد. هنوز رایگیری کاملاً تمام نشده بود که موسوی اعلام پیروزی کرد.
«محسنی اژهای» وزیر اطلاعات وقت روایت آن لحظه را بدین شرح بیان کرد: «ما مراقب آقای میرحسین بودیم. ایشان جمعه شب ساعت یازده و خردهای اعلام کرد من برنده هستم. دیگر کاملا پیدا بود که که چه خبر است. این برای ما حکم اسم رمز را داشت. گفتیم حتماً فردا قضایا به هم میخورد و دیگر همه باید بیایند پای کار. به هرکسی که باید هشدار و انذار بدهند، داده بودند. به همه جریانهای سیاسی گفتیم مراقب باشید. واقعاً من برداشتم این است که برخی از این سیاسیون باورشان این بود که انقلاب تمام شد! فکر میکردند پیروز میدان هستند. اینطور باور کرده بودند که امور را به دست گرفتهاند و فردا حاکم هستند. احساسشان بود که قضیه تمام شد است. آن شب که آقای میرحسین این را گفت، ما به نیروها گفتیم که خیلی مراقب باشید. بحثها بر سر این بود که ببینید اینها میخواهند چه بکنند. من این خبر اول را خودم مستقیماً نشنیده بودم، گفتم متن را بیاورید. وقتی عینش را نقل کردند، گفتم اسم رمز است برای دیگران که شروع کنید. آن شب برای من خیلی قابل توجه بود که چطور ایشان میگوید من پیروز انتخابات هستم؟»[2]
«محسنی اژهای» وزیر وقت اطلاعات (۱۳۸۴-۱۳۸۸)
روز یکشنبه ۲۴ خرداد موسوی با رهبر انقلاب دیدار کرد. در این دیدار موسوی بحث تقلب را مطرح کرد. آقا فرمودند: آقای موسوی شما عقلت را دست بچهها نده. ابطال یعنی چه؟ چرا انتخابات با این عظمت را باید ابطال کرد؟ ادعاهایتان را از مسیر قانونی دنبال کنید و اگر مشخص شد تقلب یا تضییع حقی شده، من از استیفای حق شما دفاع خواهم کرد.
رهبر انقلاب به موسوی تاکید کرد که زیر بار طرح ابطال انتخابات نخواهند رفت. موسوی علیالظاهر پذیرفت که مدعای خود از مسیر قانونی پیگیری کند ولی بعد که رفت، دو مرتبه مردم را برای ۲۵ خرداد به تظاهرات فراخواند! [3]
راهپیمایی معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری روز دوشنبه ۱۳۸۸/۳/۲۵ بدون مجوز وزارت کشور حدفاصل میدان انقلاب تا میدان آزادی برگزار شد و در انتها به تعرض به یک پایگاه بسیج به وسیله کوکتل مولوتف و درگیری با نیروهای پایگاه انجامید. خاتمی و موسوی و فرزند هاشمی رفسنجانی در این تظاهرات حاضر شدند.
بسیج نظام برای بررسی شبهه تقلب
روز ۲۵ خرداد ۸۸ به دلیل شهادت تعدادی از شهروندان از سوی اغتشاشگران، تلخ کامی به همراه داشت. مضاف بر حمله به پایگاه بسیج مقداد در خیابان آزادی تهران، موارد متعددی از تخریب اموال عمومی از قبیل آتش زدن اتوبوسها، حمله به بانکها و سایر شرارتهایی از این دست در سطح شهر توسط اغتشاشگران مشاهده شد.
حمله به پایگاه بسیج در روز ۲۵ خرداد
با این وجود، روز ۲۶ خرداد در دفتر رهبری جلسهای محرمانه برای بررسی شبهه تقلب با حضور نمایندگان همه نامزدهای معترض و دستگاههای حاکمیتی نظیر وزارت کشور و شورای نگهبان انجام شد.
رهبر انقلاب در این جلسه فرمودند: «ترتیب این جلسه را من این جوری فکر کردم که هر کدام از مجموعههایی که در اینجا جمع شدهاید چه در مجموعههای مربوطه به دستگاههای رسمی کشور مثل وزارت کشور و شورای نگهبان، چه در مجموعههای مربوط به ستادهای نامزدهای مختلفی که در مسئلهی این انتخابات فعال بودهاید _ از هر کدام این مجموعههای چندگانه یک نفر حرف دلش و آن چیزی را که در اعماق روحش هست، همان را دقایق کوتاهی بر زبان بیاورد. هیچ تقیه و ملاحظهای هم نکنید؛ نه از من از دیگر مجموعههایی که اینجا هستند. همان که در ذهنتان هست، آن را بیان کنید.»
رهبر انقلاب در این جلسه سعی میکنند صف اغتشاشگران را از صف معترضان به نتایج انتخابات در روز ۲۵ خرداد جدا کنند و خطاب به همسر کروبی میفرمایند: «من اعتقادم این است، اینهایی که دیروز به این پایگاه [بسیج] حمله کردند، میخواستند این راهپیمایی مردم را خراب کنند؛ یعنی در واقع آنها با شماها مخالف بودند؛ با همین مجموعه آقای موسوی مخالف بودند … به نظر من تبری کنید».
فضای جلسه صمیمانه بود. رهبر انقلاب در میانه این مباحث، خود پیشنهاد میدهند که اگر لازم باشد، پارهای صندوقها بازشماری شوند و وزارت کشور و شورای نگهبان را مامور به انجام این کار کردند. حتی در این جلسه، نمایندگان یکی از ستادهای انتخاباتی مدعی شده بود که رای نامزد مدنظرشان در بعضی صندوقها به تعداد مشخصی بود ولی در شمارش تعداد دیگری معرفی شد!
آقا در همین رابطه برای پاسخ به تمام شبهات فرمودند که صندوقهای مورد اشکال را به طور تصادفی در حضور نمایندگان ستادها بازشماری کنند تا اطمینان کامل برای همه حاصل شود. حتی رهبر انقلاب در پاسخ به پیشنهاد همسر کروبی فرمودند: یک تعدادی را مشخص کنید، بگویید اینها را بازشماری کنند، یا همینطوری تصادفی بازشماری کنید.»
جالب است که «عباس آخوندی» نماینده ستاد موسوی که بعدها یکی از وزاری دولت روحانی شد، در این جلسه صریحاً اعتراف کرد که اگر ۲۰ بار هم صندوقهای بازشماری شوند، تغییری در نتیجه آرا ایجاد نخواهد شد! آخوندی همان روز، یعنی ۲۶ خرداد، در جلسه شورای نگهبان (قبل از جلسه دفتر رهبری) با نمایندگان موسوی و کروبی نیز همین مضمون را تکرار کرد و خطاب به «کدخدایی» نماینده شورای نگهبان در جلسه گفت انتخابات مشکل مشروعیت دارد(!) نه مشکل شمارش آرا.
«کدخدایی» سخنگوی شورای نگهبان در سال ۱۳۹۶ در همین رابطه گفت: ما از نمایندگان نامزدهای معترض خواستیم که مستندات خود را درباره تقلب اعلام کنند، چراکه قانون میگوید باید اعتراضات، مستند از سوی معترضان ارائه شود، اما حتی یک گزارش مستند و حقوقی نیز به ما اعلام نشد.
رهبر انقلاب در جلسه ۲۶ خرداد ۸۸ همان اصلی را که در جلسه خصوصی روز ۲۴ خرداد دفتر رهبری به شخص میرحسین موسوی فرموده بودند را تکرار کردند: «به هیچ وجه حاضر به لغو انتخابات نیستم، چون اگر راه چنین عمل خلاف قانونی باز شود، فردا هر گروهی که در انتخابات ببازد، مردم را به خیابان کشانده و خواهان لغو نتیجه انتخابات خواهد شد.»[3]
ماجرای مکالمه وزیر وقت اطلاعات و موسوی
اغتشاشات درطول یک هفته بعد از انتخابات ۲۲ خرداد به صورت روزانه انجام شد. شخص موسوی روز دوشنبه ۲۵ خرداد و پنجشنبه ۲۸ خرداد شخصا در جمع هوادارانش حاضر شد و برای آنان سخنرانی کرد. این اصرار بر اردوکشی خیابانی نشان داد که هدف این جریان چیزی فراتر از شبهه تقلب است. این موضوع را از جلسه موسوی و وزیر وقت اطلاعات نیز میتوان فهمید.
وزیر اطلاعات وقت سه روز بعد از انتخابات و شروع اغتشاشات در پایتخت با موسوی دیدار کرد. این دیدار با فراز و نشیب فراوان بالاخره در خانه موسوی انجام شد. وزیر وقت اطلاعات به موسوی گفت که فرض میکنیم تقلب شده است؛ قانون راه را برای شما باز کرده اما من به عنوان وزیر اطلاعات به شما میگویم: میخواهید هشدار تلقی کنید یا هر چیز دیگری؛ اگر از طریق غیر قانونی بخواهید وارد شوید، مطمئن باشید نه موفق میشوید، نه ما اجازه میدهیم ولی چنانچه به طریق قانونی اعتراض کنید، مطمئن باشید ما کمکتان میکنیم. شما شاهدی بر تقلب بیاورید، قول میدهم از طریق وزارت اطلاعات به شما کمک کنیم. اگرنه، امکان ندارد شما با زور و تهدید وارد قضیه شوید و حتما ما در مقابلتان میایستیم.
سپس وزیر اطلاعات از موسوی سوالی پرسید: شما به شورای نگهبان نامه نوشتید و اعتراض دارید. فرض کنید شورای نگهبان کل صندوقها را بازبینی کرد؛ اگر دوباره شما برنده نشدید، قبول میکنید؟ موسوی گفت: نه!
وزیر اطلاعات سوال دیگری از موسوی پرسید: فرض محال که شما بخواهید انتخابات را به زور ابطال کنید؛ اگر دوباره انتخابات برگزار شد و باز شما برنده نشدید، قبول میکنید؟ موسوی گفت: نه!
وزیر اطلاعات به موسوی گفت پس مطلب شما دیگر تقلب نیست، دنبال حق نیستید. [5]
نماز جمعه تاریخی ۲۹ خرداد ۸۸
رهبر انقلاب برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی، یک هفته بعد از انتخابات ریاست جمهوری، نماز جمعه تهران را خود اقامه کردند. این نماز جمعه، اولین موضعگیری علنی رهبر انقلاب بود، اما تفاوتی با مواضع محرمانه و خصوصی ایشان نداشت. مشروح سخنرانی رهبر انقلاب خود سرفصلی جدا را میطلبد اما محورهای آن به شرح ذیل بود.
اول؛ از مردم برای حماسه مشارکت ۸۵% در انتخابات تشکر کردند. دوم؛ تلاش برای جداکردن صف جریان اغتشاش و از صف معترضان عادی همچنین حفظ سردمداران مثلاً معترض به نتیجه انتخابات ذیل چتر نظام. سوم؛ تأکید بر رفع شبهات پیرامون نتیجه انتخابات از طریق قانون.
رهبر انقلاب خطاب به سران جریانات سیاسی فرمودند: «من میخواهم عرض کنم به این حضرات، که امروز یک لحظه حساس تاریخی برای کشور است؛ نگاه کنید به وضع دنیا، نگاه کنید به وضع خاورمیانه، نگاه کنید به وضع اقتصادی عالم، نگاه کنید به مسائل کشورهای همسایه مثل عراق، افغانستان و پاکستان. ما در این نقطه حساس قرار گرفتهایم. همه ما وظیفه داریم که در این مرحله تاریخی هوشیار باشیم. دقیق باشیم، مواظب باشیم اشتباه نکنیم.» ۱۳۸۸/۰۳/۲۹
در آخر نیز، همان اصلی که در دو دیدار محرمانه خطاب نامزدهای انتخابات ذکر کرده بودند، برای اولین بار به صورت علنی اعلام کردند:« اگر کسانی شبهه دارند و مستنداتی ارائه میدهند، باید حتما رسیدگی شود، البته از مجاری قانونی؛ بنده زیربار بدعتهای غیرقانونی نخواهم رفت … امروز اگر چارچوبهای قانونی شکسته شد، در آینده هیچ انتخاباتی دیگر مصونیت نخواهد داشت.» ۱۳۸۸/۰۳/۲۹
پس از نماز جمعه تاریخی ۲۹ خرداد، عمده بدنه مردمی از اردوکشی خیابانی موسوی جدا شد و فقط بدنه آشوب در خیابانها حضور داشت. این، اولین ثمره نماز جمعه ۲۹ خرداد بود. اما سران کودتا مسیر خود را انتخاب کرده بودند. قرار بود ارادهای باطل تحمیل شود. از همین روی، یکی از مهمترین عبرتهای تاریخی در روز ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ به وقوع پیوست.
گزیدهای بیانات رهبر انقلاب درباره انتخابات ۸۸
شورش در سالروز شورش!
۳۰ خرداد ۱۳۶۰ روزی است که گروهک مجاهدین خلق (منافقین) علیه نظام اعلام جنگ مسلحانه کرد. ۲۸ سال بعد، افرادی دیگر که تا چندی قبل در درون نظام بودند، روز ۳۰ خرداد ۸۸ علیه نظام جمهوری اسلامی شوریدند.
این اردوکشی خیابانی در شرایطی بود که رهبر انقلاب روز قبل در خطبه نماز جمعه پیرامون قُشونکشی در خیابانها فرمودند: «من از همه میخواهم به این روش خاتمه دهند. این روش درستی نیست. اگر خاتمه ندهند، آن وقت مسئولیت تبعات آن، هرج و مرج آن، به عهده آنان است.» ۱۳۸۸/۰۳/۲۹
اتفاقات تلخی در ۳۰ خرداد رقم خورد. تهران شاهد توحش بالایی از سوی اغتشاشگران بود. در این روز حادثهای رخ داد که تبدیل به جنگ روانی و تبلیغاتی گستردهی ضدانقلاب و نظام سلطه علیه نظام اسلامی شد. دختری به نام ندا آقا سلطان به شکلی مشکوک در یکی از خیابانهای فرعی کشته شد.
نکته عجیب ماجرا، مستندسازی تصویری کامل از لحظات آخر زندگی ندا در آن خیابان فرعی بود. اما در فیلم اتفاقی افتاد که بر پیچیدگی معمای قتل ندا آقا سلطان افزود. بالای سر ندا کسی حاضر شد که یک هفته قبل از انتخابات وارد ایران شد و چند روز بعد از قتل ندا از کشور خارج شد. پس از مدتی نیز تبدیل به کارشناس ثابت رسانههای لندنی شد. نام این فرد آرش حجازی بود.
رسانههای لندنی هنوز نیروهای منتسب به نظام را متهم به قتل میکنند، بدون آنکه سندی ارائه کنند. نظیر آن را همین امسال، در جریان ماجرای فوت آرمیتا گراوند نیز شاهد بودیم که حتی با وجود، روشن بودن لحظه فوت نیز، کماکان بر این دروغ ماندند که آرمیتا را کشتهاند! (بیشتر بخوانید)
درد مزمن تا عاشورای ۸۸
بعد از نماز جمعه تاریخیِ ۲۹ خرداد ۸۸ هرچند بدنهی مردمیای که در ابتدای ماجرا تصور میکرد واقعا تقلبی اتفاق افتاده و از رأی او سوءاستفاده شده و حالا به حقیقت ماجرا پی برده بود از سران فتنه و طراحیهای فتنهگون این جریان جدا شده بود اما پس از هر واقعه و مناسبتی مردم منتظر بودند که اخباری از اغتشاش توسط پیادهنظام ضدانقلاب بشنوند؛ رویدادهایی نظیر وقایع پس از نماز جمعه هاشمی رفسنجانی، روز قدس، روز ۱۳ آبان و روز شانزدهم آذر.
هرچه زمان جلوتر میرفت، تعداد جمعیت حاضر در اغتشاش نحیفتر و شدت خشونت و تخریب اغتشاشگران حاضر بیشتر میشد. فراخوانها یکی پس از دیگری با بیتوجهی مردم روبرو میشد. نظیر جشن تولد سهگانهای که برای موسوی، کروبی و خاتمی در روزهای ۷، ۱۴ و ۲۱ مهرماه تدارک دیده بودند.
موازی با تهران، گروه تروریستی تحت امر عبدالمالک ریگی نیز دست به کشتار در شرق کشور زد و رسانههای ضدانقلاب به شکل یک قهرمان با او مصاحبه میکردند. شش ماه روند شرارت خیابانی ادامه داشت تا روز عاشورای حسینی سال ۱۳۸۸ فرا رسید.
بزرگترین حماقت جریان کودتا در این روز رخ داد. آشوبگران صبح روز عاشورا در خیابان آزادی جمع شدند تا به سمت میدان ولیعصر حرکت کنند. در این روز همه پردهها کنار رفت. مشخص شد که اصل ماجرا از ابتدا هیچ ربطی به انتخابات نداشت.
گزارش ۱۲ دقیقهای صداسیما از عاشورای ۸۸
عاشورای ۸۸ بالاترین میزان توحش و تخریبگری از سوی اغتشاشگران وابسته به موسوی انجام شد. برخی خشونتها و تخریبگریهای فتنهگران در این روز شباهت بسیار زیادی با رفتارهایی داشت که بعدا از سوی داعش دیده شد. علاوه بر این، پیادهنظام فتنهگران به محافل عزاداری حمله کردند و پرچمهای عزاداری را نیز آتش زدند. در واقع کودتاگران انتخاباتی آخرین و قدرتمندترین برگه خود را تا آن روز رو کردند.
پس از پخش تصاویر حرمت شکنی روز عاشورای ۱۳۸۸ مردم در مراکز استان دست به تظاهرات زدند. قرار مردم تهران روز نهم دی بود. جمعیتی بیسابقه پس از تشییع پیکر امام(ره) تا آن روز در تهران دست به تظاهرات علیه حرمت شکنان روز عاشورا و موسوی زدند و نقطه پایانی بر ۸ ماه اغتشاش شدند.
رهبر انقلاب پس از حماسه روز نهم دی در دیدار فرمانده و پرسنل نیروی هوائی ارتش فرمودند: « روز نهم دی شما دیدید در این کشور چه اتفاقی افتاد و چه حادثهای پیش آمد. دشمنان انقلاب که همیشه سعی میکنند راهپیمائیهای میلیونی را بگویند چند هزار نفر آمدهاند – تحقیر کنند، کوچک کنند – اعتراف کردند و گفتند در طول این بیست سال، هیچ حرکت مردمیای به این عظمت در ایران اتفاق نیفتاده است؛ این را نوشتند و گفتند. آن کسانی که سعی در کتمان حقائق دربارهی جمهوری اسلامی دارند، این را گفتند. علت چیست؟ علت این است که مردم وقتی احساس میکنند دشمن در مقابل نظام اسلامی ایستاده است، میآیند توی میدان. این حرکتِ ایمانی است، این حرکتِ قلبی است؛ این چیزی است که انگیزهی خدائی در آن وجود دارد؛ دست قدرت خداست، دست ارادهی الهی است؛ این چیزها دست من و امثال من نیست. دلها دست خداست. ارادهها مقهور ارادهی پروردگار است.» ۱۳۸۸/۱۱/۱۹