موی سپیدکردن با روایت زندگی اهلبیت

سیدمهدی شجاعی درباره موضوعات مختلفی قلم زده اما او را بیش از هر چیزی با کتابهایش درباره زندگی اهل بیت میشناسیم
اگر میخواهی از موضوعی بنویسی یا دربارهاش به هر شکلی اثری خلق کنی، باید یاد گرفته باشی چطور با آن زندگی کنی. هرچه زیستت با آن موضوع عمیقتر و جدیتر باشد، درک بهتری داری و خلق بهتر…
سیدمهدی شجاعی نامی آشنا در عرصه ادبیات معاصر ماست، نامی که بدون اغراق باید گفت بخش عمده زندگیاش را گذاشته پای نوشتن از اسلام، پیامبر و اهلبیت. نوشتنی که هرچند حال داستانی دارد اما همگی به مخاطب خود این حس را القا میکند که نویسندهشان براساس مستندات، دستبهقلم برده، بسیار خوانده و نوشته و تلاش کرده آنچه مینویسد ابتدا با قلب و جانش درک کرده و سپس در جان کلمات ارائهاش کند.
ابتدا شعر را انتخاب کرده بود و در نخستین دوره مجله سروش از او شعرهایی منتشر شده است، اما خیلی زود مسیرش را از شعر جدا کرد و بهسمت ادبیات داستانی آمد و در این عرصه ماندگار شد. این تغییر اما او را بهسمت فرم تازهای کشاند و او کماکان با شوریدگی از عشق و علاقهاش به اهلبیت نوشت و نثر محکم، پرتپش و جاندار او بازهم افکار و اندیشههای شجاعی را ارائه کردند.
از روزگار انتشار کتاب «کشتی پهلوگرفته» او که مرثیهای برای حضرتفاطمهزهرا(س) است، نویسنده در یک مسیر خاص و تقریبا ثابت پیش رفته و با همین حرکت خود هم بر روند ادبیات دینی تاثیر گذاشته است.
محمدرضا سنگری معتقد است شجاعی، نوعی مرثیه مدرن به فضای محافل ما تزریق کرد و این اتفاق بزرگی است که باید بهنام او نوشته شود. به بیان سنگری، کتاب «کشتی پهلوگرفته» توانست با فتح منبر بهعنوان رسانه بارز شیعه، بابی را برای خوانش دیگر آثار سیدمهدی شجاعی همچون «پدر، عشق و پسر»، «آفتاب در حجاب» و «سقای آب و ادب» در محافل باز کرد.