مسئله‌ حجاب، پازلی که قطعاتش گم شده است

با پشت دستش رژ غلیظش را کم می‌کند مقنعه‌‌ی گشادش که حالا روی شانه‌اش افتاده  را جلو‌ی جلو می‌آورد و از خودش عکس می‌گیرد و استوری می‌کند و بزرگ می‌نویسد:«حَج خانوم کلاس حاج آقا» در ایستگاه اتوبوس دختر جوانی که رنگ مانتو بدون دکمه‌اش با شلوار جین‌ش و کفشش ست شده، با دیدنم رو برمیگرداند […]

با پشت دستش رژ غلیظش را کم می‌کند

مقنعه‌‌ی گشادش که حالا روی شانه‌اش افتاده  را جلو‌ی جلو می‌آورد و از خودش عکس می‌گیرد و استوری می‌کند و بزرگ می‌نویسد:«حَج خانوم کلاس حاج آقا»

در ایستگاه اتوبوس دختر جوانی که رنگ مانتو بدون دکمه‌اش با شلوار جین‌ش و کفشش ست شده، با دیدنم رو برمیگرداند و بلند جوری که بشنوم می‌گوید:« امثال شما هستید که….»

بلند می‌شوم گره روسریم با غیظ محکم و روی سرم مرتبش می‌کنم.

روایت اول یکی از کلاس درس‌مان در دانشگاه که اکثرا مجاب به حجاب می‌شدند و دومی اتفاقی در ایستگاه اتوبوس.

حجاب مثل گره کوری که هرچه بکشی، کورتر می‌شود‌.

هر از گاهی از هر گوشه‌ و کناری با بهانه‌های مختلف سرک می‌کشد. و بعد از مدتی مثل مثل آتشی که خاموش می‌شود ولی خاکسترش ذره‌ای انرژی برای شعله ور شدن می‌خواهد.

به خودم می‌گویم نهایت وضعیت حجاب چه می‌شود؟

موضوع حجاب،موضوع چند وجهی و پیچیده‌ای است که تنها ماهیت عقیده ای ندارد.

حجاب دارای ابعاد گوناگون سیاسی ،اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی است. شاید یکی از دلایل عدم موفقیت این زمینه صرفا توجه‌به بعد مذهبی حجاب است.

حجاب از نظر بسیاری هنوز یک تیکه پارچه است که گاهی روسری و گاهی چادر می‌شود.

با این وجود طبیعیست؛ حجاب مسئله جدایی از سایر مسائل جامعه تلقی شود، مسئله‌ی جدای از عدالت،جدایِ سیاست، جدایِ اقتصاد و… که باید انتخاب را در آن ملاک کرد. طبیعیست حجاب فقط همان تیکه پارچه بشود و دیگر هویت جامعه به حساب نیاید.

با این حال، سالهاست که موضوع حجاب از سبد مسائل اجتماعی فرهنگی خارج و به یک موضوع سیاسی بلکه امنیتی بدل شده است.

به نظر می رسد، موضوع حجاب در این سالها بیشتر از این که خودش اصل باشد، قرار است پازل مبارزه علیه حکومت را تکمیل کند. وگرنه اجبارِ حداقل میزان حجاب در یک حکومت اسلامی بدیهی‌ست. کما این که حکومت اسلامی در مورد سایر مفاسد اجتماعی ملزم به واکنش است.

وقتی جمهوری اسلامی نشانه باشد، هر گونه انشقاق و افتراق و گسست میان مردم، از آن جایی که موجب تضعیف جمهوریت نظام خواهد شد می‌تواند خودش هم یک هدف باشد. تحریک گسل های اجتماعی در دستور کار است. مبارزه رسانه‌ای علیه حجاب اجباری که  پرچمش را معصومه علینژاد با دلارهای آمریکایی به دست گرفته از همین قبیل است. قرار است جامعه زنان و مردان را به ورطه دو قطبی دیگری بکشانند. قرار است مخالفین و موافق حجاب اجباری مانند تقابل استقلال و پرسپولیس به جان هم بیفتند.

راه حل مساله حجاب در ایران امروز هر چه باشد، برای شروع به آرامش احتیاج دارد. مسائل تبیینی که آرامش حوصله می طلبد را نباید به عرصه‌های هیستریک رجزخوانی و میدان رزم و عرصه ی رو کم کنی مبدل کرد.

در فضای تنش، لشگرکشی و مجادله،‌ حق طلبی،‌ انصاف و تعقل و آزاداندیشی شکل نمی‌گیرد.

زنان و دخترانی که در این میانه بلاتکلیفند. نه لزوما طرفدار آن‌طرفی‌ها هستند و نه حاضرند ظاهر این طرفی‌ها انتخاب کنند. هر چه مساله‌ی حجاب بیشتر به معرکه‌ی حجاب تبدیل شود و هر چه در آتش این ماجرا، هیزم نفرت بیشتری ریخته شود، به نفع جریان معاند است. هر چه بیشتر بدحجاب و باحجاب در وضعیت تقابل و نفرت قرار بگیرند، هر چه بیشتر این دوگانه شدت بگیرد و تلقی دشمن انگاریانه طرفین از یکدیگر جدی تر شود، اتفاقا حل مساله‌ی حجاب هم مشکل تر می شود.

حال مع الاسف اقدامات مدیران و دست اندرکاران فرهنگی هم در همین زمین بازی رقم میخورد. اقدامات علیه فحشا را در مبارزه با مسیح علینژاد خلاصه می‌کنند.

فلذا طبیعیست که این دست اندرکاران فرهنگی دستپاچه، برای هفته حجاب و عفاف، منتظر باشند تا همایش بگیرند بلکه با این کار اردوکشی کرده و تعداد چادری ها و مذهبی ها را به رخ بکشانند!

مدیران فرهنگی عرصه خطیر فرهنگ را با میدان جنگ و عرصه ی رجزخوانی اشتباه گرفته‌اند. این اردوکشی ها و لشکرکشی‌ها ضمن این که به نظر می‌رسد بیشتر به جهت تخلیه عصبانیت باشد، در آتش نفرت این دوقطبی بیشتر می‌دمد. چند خانم که شاید حجاب مناسبی هم نداشته باشند در این همایش‌ها حضور پیدا می‌کنند؟

حال آن که پرداختن به مساله ی حجاب بماهو حجاب بزرگترین اشتباه راهبردی این چهل و خرده‌ای سال ماست. حجاب انعکاس سبک زندگی و نظام عقاید و منظومه ی گرایشهای زن است. برای نجات مردم از آتش سوزی دود را از پنجره بیرون نمیکنند!

باید علت را جست و جو کرد و برای حل مشکل باید دغدغه مندان به میدان بیایند.

به راستی چه باید کرد؟

تصاویر جهت دانلود

تصویر کم حجم
https://mobinonline.ir/?p=30892 کپی