فرصت طلایی دیپلماسی در قلب آمریکا

در ادامه سفر پنج روزه رئیس‌جمهور به آمریکای لاتین روز گذشته سیدابراهیم رئیسی وارد نیکاراگوئه شد و با استقبالی حماسی از جانب رئیس‌جمهور این کشور مواجه شد تا خاطرات سفر ونزوئلا در نیکاراگوئه نیز تکرار شود. تجلیل از مقام شهید سلیمانی و خواندن سرود ملی ایران ازجمله مواردی بود که در هر دو سفر تکرار […]

در ادامه سفر پنج روزه رئیس‌جمهور به آمریکای لاتین روز گذشته سیدابراهیم رئیسی وارد نیکاراگوئه شد و با استقبالی حماسی از جانب رئیس‌جمهور این کشور مواجه شد تا خاطرات سفر ونزوئلا در نیکاراگوئه نیز تکرار شود. تجلیل از مقام شهید سلیمانی و خواندن سرود ملی ایران ازجمله مواردی بود که در هر دو سفر تکرار شد تا مخاطبان ایرانی با این سوال مواجه شوند که ریشه این اشتیاق به ایران چیست. برخی نیز از اتفاقات رخ داده به‌وجد آمدند و با توصیف سرزمین فرصت‌ها به استقبال روایتگری از سفر رئیس‌جمهور به آمریکای لاتین رفته‌اند؛ توصیفی که البته میزان اعتبار آن نیاز به بررسی دارد. به بهانه رسیدن رئیس‌جمهور ایران به دومین منزل سفر خود در ماناگوآ، پایتخت نیکاراگوئه ضمن مرور ریشه تاریخی روابط بین دو کشور به بررسی اهداف و نتایج تعاملات و توافقات احتمالی پرداخته‌ایم.

احیای پیوند دیرینه 
سابقه روابط دیرینه ایران و نیکاراگوئه به ماه‌های ابتدایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی بازمی‌گردد. از آنجا که انقلاب‌های ایران و نیکاراگوئه به فاصله تنها چندماه از یکدیگر رخ داده این دو واقعه را به یکدیگر پیوند داده و برخی محافل رسانه‌ای از آن به‌ انقلاب دوقلو یاد می‌کنند. در ماه فوریه سال 1979 جبهه آزادیبخش ملی (ساندینیستا) که متشکل از چپ‌گرایان نیکاراگوئه است علیه دیکتاتوری سوموزا به پا خاسته و انقلاب این کشور را رقم زدند. چندماه بعد انقلاب ایران به‌وقوع پیوست. رویکرد ضداستکباری انقلاب‌ها باعث شد روابط دو کشور در نخستین دوره نخست‌وزیری میرحسین موسوی شکل بگیرد؛ روابطی که تحت‌تاثیر آن موسوی اعتباری به ارزش 53 میلیون دلار را در اختیار این کشور قرار می‌دهد. با خارج شدن چپ‌گرایان از قدرت روابط دو کشور دچار چالش شده و مجدد با بازگشت آنها در سال 2006 به قدرت این روابط احیا می‌شود. در دوره جدید از سرگیری روابط مجددا قراردادهایی بین دو کشور منعقد شده تا هم روابط سیاسی به بعد اقتصادی تعمیم پیدا کند و هم نیکاراگوئه بعد از سال‌ها قطع روابط بدهی‌های اعتباری را که دریافت کرده بود، بپردازد. مطابق این قراردادها گوشت و نهاده‌های دامی مهم‌ترین اقلامی هستند که ایران به‌دنبال واردات آن از نیکاراگوئه بوده و تجهیزات پتروشیمی و فرآورده‌های نفتی نیز مهم‌ترین اقلام سبد صادراتی به این کشور را تشکیل می‌دهند؛ سبدی که البته با توجه به وزن کم اقتصاد ایران خیلی پررونق محسوب نمی‌شود اما به‌نظر می‌رسد تهران سیاست خود را بر استفاده حداکثری از تمام ظرفیت‌های اقتصادی قرار داده و به همین دلیل سراغ اهدافی همچون سرمایه‌گذاری در صنایع پتروشیمی و پالاشگاهی این کشور رفته است.

فرصت‌های اقتصادی بزرگ‌تر نیز باید موردتوجه قرار گیرد
به‌دلیل قدرت اقتصادی ضعیف کشورهای هدف سفر رئیس‌جمهور در تفاهمات فی‌مابین این ایران است که باید بار عمده سرمایه‌گذاری‌ها را بر دوش بکشد. همین امر باعث شده برخی کارشناسان به اولویت‌بندی صورت‌گرفته در انتخاب مقاصد ایراد وارد کنند. درحالی‌که برزیل یکی از بزرگ‌ترین شرکای اقتصادی ایران در آمریکای لاتین محسوب می‌شود شاهد هستیم که نامی از این کشور در بین مقاصد سفر پنج‌روزه رئیس‌جمهور وجود ندارد. همچنین کشورهای دیگری همچون مکزیک، کلمبیا، آرژانتین و شیلی در آمریکای لاتین حضور دارند که سیاست خارجی وابستگی سیاسی به غرب نداشته و به‌لحاظ اقتصادی نیز واجد توانایی به‌مراتب بهتری به نسبت مقاصد انتخاب‌شده فعلی هستند. گسترش تعاملات اقتصادی با این کشور‌ها باعث می‌شود بار سرمایه‌گذاری‌های مشترک صرفا روی دوش ایران قرار نگیرد و احتمال معطل ماندن آنها نیز کمتر شود. به‌طورمثال ارزش بیش از چهارمیلیاردی روابط اقتصادی ایران با برزیل باعث شد با قدرت گرفتن بولسونارو به‌عنوان یک رئیس‌جمهور راست‌گرا همچنان تعاملات فی‌مابین دو کشور پایدار باقی بماند. به‌عنوان مثال منفی نیز می‌توان به اکوادور اشاره کرد؛ کشوری که مراودات تجاری محدودی با ایران داشت و با روی کار آمدن دولت راست‌گرا روابطش با ایران را به‌طور کامل قطع کرده و سفیر خود را نیز از ایران فراخواند. این اتفاقات نشان میدهد گسترش مناسبات اقتصادی می‌تواند بر تقویت تعاملات سیاسی نیز اثر گذاشته و حداقل مانع از قطع کامل آن شود. این همان مسیری است که چین آن را در آمریکای لاتین پیموده و جای پای محکمی نیز برای خود در این منطقه برای خود ساخته است. پکن در 10 سال گذشته حجم مراودات اقتصادی خود با کشورهای آمریکای لاتین را چندین برابر افزایش داده و میزان آن را به 450 میلیارد دلار رسانده است. رقمی که راست‌گرا‌ترین کشورهای آمریکای لاتین نیز نمی‌توانند از آن چشم‌پوشی کنند و مانع از گسترش روابط با کشوری شوند که رقیب اقتصادی آمریکا محسوب می‌شود. توجه ایران به آمریکای لاتین اگرچه امری شایسته تقدیر بوده و عاملی برای اعتلا قدرت سیاسی و اقتصادی محسوب می‌شود اما با اولویت‌سنجی صحیح و مورد توجه قرار دادن همه ظرفیت‌های موجود می‌توان میزان این قدرت را تا چندبرابر افزایش داد.

سبد اقتصادی کم‌رونق نیکاراگوئه 
علی‌رغم اینکه نیکاراگوئه درکنار ونزوئلا و کوبا جزء سه مقصد سفر پنج‌روزه ابراهیم رئیسی و هیات همراه او به آمریکای لاتین بود، اما تا پیش از این سفر، ایران با این کشور روابط اقتصادی بسیار محدودی داشته است. به میزانی که در سال گذشته صادرات کالاهای غیرنفتی ایران به این کشور چیزی نزدیک به صفر گزارش شده است. گرچه فاصله جغرافیایی بسیار زیاد مانعی جدی‌ بر سر راه گسترش تجارت ایران و کشورهای آمریکای لاتین است اما حجم نسبتا بالای تبادلات تجاری ایران و ونزوئلا حاکی است که درصورت اراده جدی سایر کشورهای منطقه نیز، فرصت افزایش حجم روابط اقتصادی با آن کشورها برای ایران وجود دارد. نکته حائز اهمیت دیگر آن است که نیکاراگوئه مانند کشور ما و برخی دیگر از کشورهای آمریکای لاتین مورد تحریم‌های آمریکا واقع شده و همین نقطه اشتراک می‌تواند زمینه‌ساز گسترش روابط اقتصادی ایران با این کشور باشد. گرچه سفر رئیس‌جمهور به نیکاراگوئه می‌تواند به تحقق این اتفاق کمک کند اما به دلایل متعددی نباید انتظار داشت که روابط اقتصادی با این کشور به میزان کشوری مانند ونزوئلا برسد. اولین مساله‌ای که در راستای تفاوت این کشور با ونزوئلا باید به آن توجه داشت تجربه گسترده روابط دوجانبه ایران و ونزوئلاست. ما در دهه گذشته با ونزوئلا روابط نسبتا گسترده‌ای داشته‌ایم و طبیعتا زیرساخت‌های گسترش حجم روابط با این کشور تا حد خوبی مهیاست. اما درمورد نیکاراگوئه این مساله صادق نیست و سفر رئیس‌جمهور به این کشور را می‌توان سرآغاز روابط جدی دو کشور دانست. در چنین شرایطی طبیعی است که آغاز مبادلات اقتصادی با چالش‌های بیشتری مواجه و برای استفاده حداکثری دو کشور از ظرفیت‌های اقتصادی طرف مقابل نیاز به زمان بیشتری باشد. نکته دیگر حجم اقتصاد این کشور است که بسیار کوچک‌تر از اقتصاد ونزوئلاست. بنابر آمار بانک جهانی، در سال ۲۰۱۴ (آخرین سالی که آمارهای اقتصادی ونزوئلا در سایت این بانک ثبت شده است) درحالی‌که میزان تولید ناخالص ملی ونزوئلا حدود ۴۸۰ میلیارد دلار بوده، این رقم برای نیکاراگوئه از ۱۲ میلیارد دلار فراتر نرفته است. تفاوت بالای این دو عدد کافی است که در عین امیدواری به افزایش روابط اقتصادی با سایر کشورهای آمریکای لاتین ازجمله نیکاراگوئه، انتظارات معقولی از روابط تجاری با این کشورها داشته باشیم.

دستاورد امنیتی هم‌پیمانی با چپ‌های آمریکای لاتین
«چندسال پیش که به برخی زیرساخت‌های ونزوئلا از طرف آمریکا حمله سایبری وحشیانه‌ای شد، ژنرال سلیمانی به کمک ما آمد. خیلی‌ها از خدمات ژنرال سلیمانی این مرد بزرگ خبر ندارند.» این جمله‌ای بود که مادورو، رئیس‌جمهور ونزوئلا در مذاکره با هیات ایرانی و در جریان سفر رئیسی به این کشور درباره حاج قاسم گفت. ونزوئلا البته تنها کشوری نبود که در آن از حاج‌قاسم سلیمانی صحبت به‌میان آمد؛ دانیل اورتگا، رئیس‌جمهور نیکاراگوئه دومین شخصی بود که از حاج‌قاسم تجلیل کرد. او در مراسم استقبال از رئیسی در بدو ورود به این کشور به شهید سلیمانی ادای احترام کرد و گفت: «زنده‌باد شهید ایران؛ سردار قاسم سلیمانی» توجه این دو کشور به قهرمان شهید ایران که به دست آمریکایی‌ها به شهادت رسید، جدای از اینکه از همدلی و همراهی کشورهای آمریکای لاتین در مبارزه با امپریالیسم غرب و روحیه ضدآمریکایی این کشورها حکایت دارد، نشان می‌دهد ایران در این منطقه، نقش‌های امنیتی را برای خود تعریف کرده و همین امر هم باعث افزایش محبوبیت ایران در این منطقه شده و این امکان را فراهم آورده که نقش ایران در سایر ابعاد اقتصادی در آمریکای لاتین گسترش پیدا کند. بهره‌برداری‌های اقتصادی ایران در ونزوئلا از اهمیت قابل‌توجهی برخورداراست. آمارها می‌گویند میزان صادرات ایران به ونزوئلا در سال گذشته به سه میلیارد و 600 میلیون دلار رسیده است. نیکاراگوئه اما کشوری است که با توجه به اینکه توان اقتصادی زیادی برای برقراری روابط دوجانبه اقتصادی ندارد، بیشتر از اینکه برقراری روابط اقتصادی با این کشور برای ایران اهمیت داشته باشد، بُعد امنیتی آن پررنگ است. این موضوع تقریبا درباره برقراری روابط با کشور کوبا هم مطرح است. همکاری دریایی می‌تواند ازجمله مصادیق تعاملات امنیتی ایران با کشورهای آمریکای لاتین باشد. سواحل نیکاراگوئه در شرق، هم‌مرز با دریای کارائیب است. کوبا هم بزرگ‌ترین جزیره دریای کارائیب است که از طریق خلیج مکزیک به مرزهای ایالات‌متحده متصل می‌شود. در سوی مقابل ایران طی سال‌های اخیر تلاش داشته در قامت یک نیروی دریایی توانمند ظاهر شود که سفر دور دنیای اخیر ناوگروه 86 نیز موید همین نکته است. گسترش تعاملات امنیتی به‌ویژه در حوزه دریایی این امکان را فراهم می‌آورد تا ایران در برنامه‌ریزی‌های آتی برای عملیات‌های مشابه بتواند روی ظرفیت بندرگاهی همپیمانان لاتین خود حساب کند.

منبع: فرهیختگان

تصاویر جهت دانلود

تصویر کم حجم
https://mobinonline.ir/?p=25672 کپی