عهد شیخ با شهید بهشتی

بیش از نیم قرن است (از سال ۱۳۵۰ تاکنون) که عالم فرزانه و مبلغ دلسوز دین، حضرت حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین محسن قرائتی را از نزدیک می‌شناسم و خداوند را سپاسگزارم که بیشتر دوران جوانی‌ام را در خدمت ایشان گذرانده‌ام. مایل هستم گزارشی از تجربیات و روش کار ایشان را برای علاقه‌مندان به صورت خلاصه به یادگار بگذارم. […]
بیش از نیم قرن است (از سال ۱۳۵۰ تاکنون) که عالم فرزانه و مبلغ دلسوز دین، حضرت حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین محسن قرائتی را از نزدیک می‌شناسم و خداوند را سپاسگزارم که بیشتر دوران جوانی‌ام را در خدمت ایشان گذرانده‌ام. مایل هستم گزارشی از تجربیات و روش کار ایشان را برای علاقه‌مندان به صورت خلاصه به یادگار بگذارم. شاید ادای دینی باشد و شاید راهنمای راه برای طلاب و فرهنگیانی که سوز و شور و عشق توسعه فرهنگ دینی دارند و در پی تبلیغ دین برای نسل نو هستند. این مقال به مناسبت برگزاری محفل نکوداشت استاد قرائتی با عنوان «شیخ رسانه» به شما تقدیم می‌شود.

 سیدجواد بهشتی
 هنر انتخاب مخاطب 
هدف از تبلیغ دین، رساندن پیام آن به جان و دل مخاطبان است. از میان انواع و اقسام مخاطبان، بهترین گزینه جوانان هستند، زیرا جوان حق‌پذیر، جسور، پرانرژی و با عمری دراز در پیش رو است. جناب آقای قرائتی جوانان را به عنوان مخاطب اصلی خود برگزید و با فراز و نشیب روزگار، تغییر موضع نداد. در کاشان کار تبلیغ را با نوجوانان شروع کرد و پس از آن در قم، اردبیل، اصفهان و شهر‌های دیگر، مخاطب اصلی او را این قشر تشکیل می‌دادند. گرچه به لحاظ مادی، تبلیغ برای بچه‌ها هیچ‌گونه درآمدی برای ایشان نداشت و چه بسا اگر برای بزرگسالان برنامه اجرا می‌کرد، دریافت‌های خوبی داشت، اما به دلیل اعتقاد عمیق، پای این انتخاب ایستاد. خاطره شهید آیت‌الله بهشتی با ایشان گفتن دارد که: «آقای قرائتی! من نگرانم در آینده بچه‌ها را رها کنی و سراغ بزرگسالان بروی، من دوست دارم زندگی شما را پشتیبانی کنم تا از این مخاطب جوان دست برنداری…» و حاج آقای قرائتی تعهد داد که بر این راه پایدار بماند.
قرائتی آغاز تبلیغ خود را از کاشان شروع کرد؛ شهری که مردمش را می‌شناخت و با آنان انس داشت. مردم هم ایشان را می‌شناختند. پس از کاشان، کار خود را به شهر‌های دیگر توسعه داد. ایشان تا پنج سال، روز‌های جمعه از قم به کاشان می‌آمد و مطالبی را که در طول هفته تهیه کرده بود، برای جوانان بیان می‌کرد. جالب این است که طی این چند دهه، توصیه مهم ایشان به طلاب عزیز، انجام تبلیغ در شهر خود و برای بچه‌های محله خویش و فامیل و بستگان است، زیرا پیامبر عزیز اسلام (ص) نیز تبلیغ خود را از بستگان و عشیره شروع کرد و سپس به مردم مکه و آنگاه به شهر‌های دیگر تسری داد.
 انتخاب قرآن به عنوان منبع تبلیغ
انتخاب محتوای پیام، یکی از ارکان تبلیغ است که قاعدتاً از منابع دین اخذ می‌شود. نکته الهام‌بخشی که آقای قرائتی در تهیه محتوای تبلیغی خود بر آن اصرار داشت و دارد، اصل قرار دادن قرآن به عنوان اولین منبع تبلیغی است. ایشان بر این اعتقاد بود که قرآن باید در تار و پود زندگی مردم جا پیدا کند، نه اینکه در حاشیه باشد و به صورت موسمی مطرح شود، بلکه تمام اعتقادات، اخلاقیات و آداب زندگی، ابتدا باید با نگاهی به قرآن تولید و ارائه شود. حدیث، سیره و سخنان بزرگان در پرتو قرآن قرار می‌گیرد. از همان روز‌های آغاز کلاس‌داری با بچه‌ها، در هر نوبت پنج کلمه روی تخته می‌نوشتند: مسئله/ عقیده/ قصه/ اخلاق/ شعار.
اولاً: خود این عناوین نشان می‌دهند که باید به تمام نیاز‌های مخاطبان توجه داشت و تمرکز بر یک عنوان و غفلت از عناوین دیگر، اشتباه است. بچه‌ها هم به احکام و مسائل فقهی نیاز دارند، هم محتاج تحکیم اعتقادات خود و هم مشتاق شنیدن قصه هستند و هم به شدت باید از نظر اخلاقی ساخته و پرداخته شوند و به فضایل اخلاقی متخلق و از رذایل اخلاقی پیراسته شوند و، چون سنین نوجوانی آنان است و سرشار از هیجان و رو به رشد هستند، نیازمند شعارند. دوست دارند همه باهم شعار‌هایی را فریاد کنند تا انرژی متراکم در نهادشان رها شود، از این رو جلسه با یک شعار پایان می‌یافت.
ثانیاً: این مبلغ باصفا تلاش می‌کرد، تمام این پنج موضوع را با رنگ قرآنی و با استناد به آیات قرآنی طرح کند. مثلاً اگر می‌خواست مسئله‌ای فقهی را بیان کند، تلاش می‌کرد آیه مناسب آن مسئله را همراه با بیان مسئله ارائه کند. اگر می‌خواست موضوعی اعتقادی مثل: توحید، نبوت و معاد را طرح کند، اصرار داشت طرح بحثش قرآنی باشد. وقتی می‌خواست قصه‌ای بگوید، به رغم اینکه ده‌ها کتاب قصه در بازار بود، ولی ایشان قصه‌های قرآنی را بیان می‌کرد و همچنین در مورد اخلاق به جای روال کتب اخلاقی بزرگان، آیات اخلاقی قرآن را در پیشانی کار خود قرار می‌داد و پایان هر جلسه با شعاری بود که روی تخته سبز نوشته می‌شد و همه باهم با صدای بلند می‌خواندند. جالب این است که آن شعار هم، آیه‌ای موزون از آیات قرآن بود. در حقیقت شاگردی که در این کلاس حضور پیدا می‌کرد، تمام دین را از نظر قرآن می‌شنید و جلسه‌ای نبود که آیاتی از قرآن کریم، در جان و دل مخاطبان نقش نبندند.
همین اصرار باعث شد با ورود ایشان به تلویزیون، نام برنامه‌اش «درس‌هایی از قرآن» باشد و در تهیه بحث‌های تلویزیونی نیز ابتدا به دنبال آیات آن موضوع و تفسیر آن می‌رفت. پس از آن از سیره، حدیث، تاریخ و کتاب‌های تحلیلی استفاده می‌کرد. پس از حدود ۱۰ سالی که از برنامه درس‌هایی از قرآن گذشت، برنامه «آینه وحی» در رادیو شروع شد و اگر عشق ایشان به قرآن نبود، با اشتغالاتی که داشت، چه بسا برنامه تفسیر قرآن ناتمام می‌ماند، اما با مدد الهی برنامه آینه وحی نیز ضبط و پخش شد و سپس نگارش یافت و نهایتاً «تفسیر نور» در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفت. پس از آن با پشتکار مثال زدنی ایشان، یک بار دیگر تفسیر نور به صورت تصویری تهیه شد و گام‌های بعدی که تفسیر موضوعی قرآن باشد، در حال برداشته شدن است.
 انتخاب روش تبلیغ
از نکات بدیع در کار آقای قرائتی، نوآوری در روش تبلیغ است. استفاده از تخته و تبدیل کردن تبلیغ سمعی به تبلیغ سمعی و بصری، آغاز یک نهضت در حوزه تبلیغ دین بود که خوشبختانه پس از چند سال بین عالمان و محافل دینی مرسوم شد. آقای قرائتی به شدت دنبال این بود که هر موضوع دینی را با چه طرحی عرضه کند. شبیه عرضه کالا که بسته‌بندی کالا، نقش مهمی در میل و گرایش خریدار دارد. او نحوه ارائه دین را مهم تلقی می‌کرد. گاهی با ده‌ها نفر از فضلای حوزه درباره چگونگی ارائه یک بحث گفتگو می‌کرد تا بتواند با جذاب‌ترین و شیرین‌ترین شکل، این کالای آسمانی را به طالبان عرضه کند، به گونه‌ای که هم عقل و هم اندیشه آنان را سیراب کند و هم آن‌ها بتوانند این غذای روحی را به دیگران منتقل کنند. جالب این است که ایشان دفتر‌هایی دارند، تحت عنوان طرح‌ها/ استفاده از دسته‌بندی/ قصه‌گویی/ تمثیل/ پرسش و پاسخ.
 مکتوب کردن تحقیقات
جناب آقای قرائتی از روز اول اهتمام داشته است تا تمام مطالبی که به شاگردانش درس داده، بنویسد و به شاگردانش نیز سفارش کند که آنان نیز بنویسند. نوشتن و مستندکردن درس‌ها، می‌تواند این امتیازات را داشته باشد:
۱- امکان بهره‌برداری در هر زمان و هر مکان، وقتی دفتری مکتوب در دسترس باشد. در این صورت با اطمینان می‌توان موضوع را انتخاب و با توجه به مستندات ارائه داد.
۲- امکان نقد و بررسی توسط دیگران، چه حاضران در مجلس یا کسانی که خبر آن جلسه به گوش آنان می‌رسد. زمانی که نوشته‌ای هست می‌توان آن را نقد کرد، اما سخنانی که به صورت شفاهی ارائه شده‌اند، هر طور ممکن است نقد شود و احتمالاً نقد منصفانه‌ای را به دنبال نخواهد داشت.
۳ ـ امکان تکثیر و انتقال به دیگران یا انتشار.
۴ ـ امکان اضافه و تکمیل شدن.
قابل ذکر است ایشان در دهه اول تبلیغ خویش، یعنی دهه ۵۰، مطالب خود را در دفاتر جیبی می‌نوشت که الان موجود هستند. پس از آن در کلاسور‌های بزرگ و در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ در فیش‌های تحقیقی و در دهه ۸۰، به صورت نرم‌افزار و قابل استفاده در محیط مجازی و سایت.
 ارائه کار به استاد 
رابطه شاگرد و استاد در حوزه‌ها، بیشتر در دروس رسمی مرسوم است. ایشان محتوای تبلیغی خود را به شکلی بدیع عرضه می‌کرد و چه بسا در هر کار بدیع و تازه‌ای، احتمال خطا نیز بود. هم از این روی مقید بود که تحقیقات خود را نزد استادان خویش ببرد و پس از تأیید آن بزرگواران به مردم ارائه کند. از زمانی که تألیف کتاب را شروع کرد، پس از پایان نگارش، از چند نفر از بزرگان حوزه تقاضا کرد یک نوبت کتاب را مطالعه و اظهار نظر بفرمایند و پس از تأیید آنان و توسل به اهل‌بیت (ع) آن را به دست چاپ می‌سپرد. تا جایی که من به یاد دارم، ایشان مطالب خود را نزد شخصیت‌هایی چون: آیت‌الله مشکینی، آیت‌الله مکارم‌شیرازی، آیت‌الله مصباح‌یزدی، آیت‌الله راستی‌کاشانی، آیت‌الله سیدمهدی روحانی و آیت‌الله جوادی‌آملی می‌برد.
 استفاده از قصه 
تقریباً نیمی از آیات قرآن در قالب قصه ارائه شده است. این نشان‌دهنده آن است که قالب قصه، قالبی تأثیرگذار، جذاب و روشن است و قصه فقط برای بچه‌ها نیست، بلکه برای تمام مخاطبان در سنین و جنسیت‌های مختلف، کارآمد و مؤثر است. این سخن نادرست و اشتباه است که فکر کنیم قصه یعنی مطلبی غیرعلمی یا از نظر علمی در سطح پایین. اگر این گونه باشد، پس باید بگوییم سطح علمی نیمی از آیات قرآن پایین است! آقای قرائتی بسیاری از معارف دینی را با بهره‌مندی از قصه‌های قرآن و قصه‌هایی که از زبان معصوم نقل شده است، ارائه می‌داد، به طوری که مشتریان درس‌هایی از قرآن، ایشان را بیشتر با قصه و مَثل می‌شناسند و این امتیاز بزرگی است.
 استفاده از تمثیل 
تمثیل قالبی کوتاه، شیرین، قابل انتقال و دارای زمینه‌ای برای فکر و اندیشه است. خداوند در قرآن کریم، ده‌ها بار مطالبی را در قالب تمثیل برای بندگانش بیان فرموده است. تمثیلات آقای قرائتی، یکی از عوامل مهم جذب مخاطب به برنامه است. طی سال‌های گذشته در نظرخواهی‌های متعددی که از بینندگان برنامه درس‌هایی از قرآن شد، یکی از دلایل اشتیاق به برنامه را تمثیلات ملموس و مؤثر حاج‌آقا دانستند. کتابچه‌ای تحت عنوان تمثیلات از ایشان به چاپ رسید، اما به نظر حقیر تدوین مجموعه تمثیلات ایشان، به خصوص تمثیلات در موضوعات اخلاقی و اجتماعی، بسیار جای کار دارد و می‌تواند منبع بسیار خوبی برای مبلغان و معلمان باشد.
 در اختیار گذاشتن تحقیقات 
تحقیقات هر پژوهشگر ثمره عمر اوست و شاید به دلایل منطقی یا غیرمنطقی برای بسیاری از پژوهشگران و مؤلفان سخت باشد که به راحتی نتایج کار خود را به ویژه قبل از چاپ در اختیار دیگران قرار دهند، اما من شاهد بودم که افراد زیادی طی سه دهه گذشته، مطالب ایشان را می‌خواستند و ایشان، چون می‌دانستند مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد، با کمال میل در اختیار آن‌ها می‌گذاشتند. به یاد دارم یک بار حجت‌الاسلام وحیدی به ایشان گفت: «اجازه می‌دهید از تمام یادداشت‌های شما یک نسخه بردارم؟» حاج‌آقا قرائتی گفت: «بله، یک دستگاه فتوکپی به منزل ما بیاور و از تمام نوشته‌هایم یک نسخه بردار!». جناب آقای وحیدی هم این کار را کرد. این روحیه حکایت از عشق آقای قرائتی به گسترش معارف دینی و مبلغان دینی است. نمونه‌ای دیگر ارائه متن تمام کتاب‌ها و تفسیر نور در سایت است تا برای تمام کسانی که طالبند و چه بسا امکان خرید کتاب را ندارند، به طور رایگان در اختیار باشد. این روحیه از جوانی در ایشان بود و باعث برکت در کار‌های علمی ایشان بوده است.
 کار فراوان و دشوار 
این کمترین افتخار دارد که دهه‌ها به صورت تمام‌وقت و پاره‌وقت به همکاری با استاد قرائتی مشغول باشد. به یقین می‌توانم ایشان را یکی از پرکاران صحنه تحقیق و تبلیغ در کشور نام ببرم. فراموش نمی‌کنم در اولین سالی که بنده برای همکاری با ایشان به تهران آمدم، یک سال کار کردم، با یک روز تعطیل و آن هم روز عاشورا بود! در تمام جمعه‌ها مثل دیگر روزها، مشغول کار بودیم. در بسیاری از روزها، ساعت کار از صبح زود تا نیمه‌شب طول می‌کشید! گاهی که صحبت از بی‌توجهی به خانواده‌ها می‌شد، ایشان با سوز خاصی می‌گفت: «موقعیت ویژه‌ای نصیب شیعه در جهان شده است. انقلاب اسلامی ایران با خون هزاران شهید و خدمات و رنج‌های هزاران عالم و رهبری امام خمینی، این موقعیت را برای ما فراهم کرده‌اند. ما باید در حد خودکشی، این معارف را به زبان روز تبدیل کنیم و در اختیار دنیای تشنه قرار دهیم». او در حوزه تبلیغ، چنین روحیه‌ای دارد. وقتی وارد استانی می‌شود، جلسات متعددی برگزار می‌کند که گاهی پایان کار به بیمارستان ختم می‌شود! حتی در سفری که در ماه مبارک رمضان سال ۱۳۷۰، در خدمت ایشان به چهار کشور اروپایی اتریش، سوئد، فرانسه و آلمان رفتم، ایشان به برنامه‌هایی که از قبل تنظیم شده بود، اکتفا نکرد و چند برابر آنها، برای خود برنامه ایجاد کرد؛ پدیده‌ای که مسئولان دیپلماسی ما را شگفت‌زده کرده بود!
 جسارت در ارائه کار 
از ویژگی‌های بارز ایشان، این روحیه است که به دلیل اعتقاد به درستی و تأثیر داشتن کار، جسارت به خرج می‌داد و ایده و روش خود را با شخصیت‌ها و مسئولان در مجامع مختلف مطرح می‌کرد. شاید این روحیه، خوشایند برخی نباشد. برای نمونه چند سال قبل از انقلاب، وقتی وارد گردهمایی معلمان دینی در مشهد شد (جلسه سالانه‌ای که با مدیریت بزرگانی چون: شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر و آیت‌الله خامنه‌ای برگزار می‌شد) آقای قرائتی از شهید بهشتی یکی از اداره‌کنندگان جلسه، با نامه‌ای درخواست کرد: به من وقتی بدهید. شهید بهشتی با قاطعیت جواب داد، برنامه از قبل تنظیم شده است و ممکن نیست! ایشان سراغ افراد دیگری مثل شهید مطهری و مقام معظم رهبری رفت و آن‌قدر پیگیری کرد تا وقتی گرفت و ایده و روش خود را بیان کرد و مورد استقبال هم واقع شد.
نمونه دیگر در سال‌های پس از انقلاب و دهه ۷۰ روی داد که همراه ایشان بودم. ایشان پرسیدند: «چه خبر؟» جواب دادم: امروز گردهمایی دوسالانه مدیر مسئولان نشریات سراسر کشور است. به راننده گفت: «برو وزارت ارشاد». گفتم: حاج‌آقا شما دعوت نشده‌اید، ضمناً شما مدیرمسئول روزنامه و نشریه‌ای نیستید. ایشان گفت: «اینجا جای طرح مسئله نماز است. ما وظیفه داریم این فریضه را در مجامع فرهنگی طرح کنیم.» وارد جلسه شدیم. ایشان بالای سن رفتند و بدون هماهنگی، «بسم‌الله الرحمن الرحیم» گفتند و همه را با تعجب روبه‌رو کردند! ایشان گفت: «ممکن است بگویید من کیستم و در این جلسه چه می‌کنم؟ من میان‌پرده هستم و آمده‌ام چند کلمه‌ای درباره ستون دین، یعنی نماز به شما بگویم.» آنگاه دقایقی درباره اهمیت نماز و مسئولیت نشریات صحبت کرد.
نمونه سوم اینکه ایشان بار‌ها و بار‌ها برای تألیف کتاب‌های دینی دانش‌آموزان و دانشگاهیان اعلام آمادگی کرد و نقد خود را نسبت به کتاب‌های موجود، به صورت کتبی و شفاهی بیان کرد. به طور جد می‌توانم بگویم ما در بین مبلغان دینی، به این روحیه نیازمندیم.
 توسل و تبرک 
هر کس مدت کوتاهی با استاد قرائتی حشر و نشر داشته باشد، نقش توسل به پیامبر عزیز (ص) و اهل‌بیت (ع) پاکش را در زندگی ایشان و به ویژه در کار تبلیغ مشاهده می‌کند. وقتی به گذشته ایشان و دوران جوانی‌شان سرک می‌کشیم، می‌بینیم که بسیاری از موفقیت‌های امروزشان، استجابت دعا‌هایی است که در جوار حرم آل‌البیت (ع) از خدا خواستند. حقیقتاً به توسل، به عنوان اهرم برای موفقیت در کار تبلیغ نگاه کرده‌اند. توفیق فهم درست معارف، اخلاص در تبلیغ، تأثیر در مخاطبان، فراهم شدن محافل تبلیغی، برکت در کار و دوری از انحراف، خطا، عُجب و غرور، همگی دستاورد‌های توسل ایشان به اهل‌بیت پیامبر (ع) است. ایشان می‌گفت: «در ماه رمضانی که توفیق شد یک ماه در حرم عسکریین باشم، گاهی شب‌ها من بودم و ضریح مطهر و این دو امام معصوم (ع). دکمه پیراهنم را باز می‌کردم و سینه‌ام را به ضریح می‌چسباندم و از این دو معصوم می‌خواستم که نظر بفرمایند تا قلبم از شرک، شک، ریب و انحراف مصون بماند.» بار‌ها و بار‌ها تقاضا‌های تبلیغی خود را از حضرت امام رضا (ع) می‌خواست و آن امام رئوف، خیلی زود حاجتش را به او مرحمت فرمود. وقتی ایشان کتابی را تألیف می‌کرد، دستنوشته خود را قبل از چاپ، به ضریح امام رضا (ع) متبرک می‌کرد. در دعا‌ها و نیایش‌های فردی و جمعی هم، هیچ‌گاه از آن ذخایر الهی غافل نیست. خدایش همچنان محفوظ و موفق دارد.
منبع: روزنامه جوان

تصاویر جهت دانلود

تصویر کم حجم
https://mobinonline.ir/?p=27076 کپی