می‌خواستم تور نامریی رژیم طاغوت را پاره کنم

روایت رهبر انقلاب از مبارزات خود در زمان طاغوت

رهبر انقلاب: همتمان را بر این گذاشتیم که تا آنجایی که می توانیم، جوانان را از دایره نفوذ فرهنگی رژیم طاغوت بیرون بکشیم.

رهایی جوانان از تور نامرئی رژیم طاغوت

دومین دوره مبارزات آیت الله خامنه ای که باید آن را دوره سازمان دهی مبارزات و تلاش برای احیاء اسلام ناب در اذهان عمومی دانست، پس از تبعید حضرت امام به ترکیه یعنی از نیمه دوم سال 1343 آغاز می شود و تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه دارد. این دوره، شامل فعالیت های متنوعی است که اهم آنها عبارتند از سخنرانی های عمومی و جلسات درس و تفسیر قرآن، ترجمه و تالیف کتاب، فعالیت های تشکیلاتی برای هم افزایی نیروهای مبارز، فعالیت های فکری و علمی برای تدوین جهان بینی اسلامی، تلاش برای وحدت شیعه و سنی، و فعالیت های میدانی برای سازمان دهی تظاهرات مردمی.

سخنرانی ها؛ آزادسازی جوانان از تور نامرئی رژیم

مردم ایران در عصر پهلوی، مسلمانانی بودند که تحت حکومت طاغوت قرار داشتند و هرچند این حکومت، با ایمان آنان در تضاد آشکار بود، اما معدود بودند کسانی که ایمانشان آنان را به مقابله با رژیم طاغوت می کشاند. آیت الله خامنه ای یکی از اصلی ترین ماموریت های خود در مسیر مبارزه را آگاه سازی عموم مردم درباره تکالیفی می دانستند که ایمانشان به اسلام متوجه آنها ساخته بود و تحقق وعده ‎های الهی منوط به پیوند خوردن آن ایمان با عمل بود. ایشان معتقد بودند تحقق آرمان های اسلامی در بستری از کوشش های فرهنگی ممکن است و خیزش های مردمی جز با گسترش آگاهی و دانایی آنان نسبت به الزامات عملی ایمان، محقق نخواهد شد. این بود که در طول سال های نهضت، به برگزاری جلسات درس و تفسیر و سخنرانی اهتمام ویژه ای داشتند تا دانش آموزان، دانشجویان، طلاب جوان و گروه هایی از اقشار مختلف مردم را با تفکر اسلام انقلابی و سیاسی آشنا ساخته و ایمانشان را به عمل پیوند زنند. عده زیادی از مخاطبان جلسات و شاگردان آیت الله خامنه ای بعدها در اوج مبارزات در نقاط مختلف کشور به آگاهی بخشی پرداختند.

جلسات سخنرانی و درس ایشان به صورت مرتب از سوی ساواک پیگیری و گزارش می شد. از نظر ساواک، افرادی چون آیت الله خامنه ای از مدرسان روشنفکر و انقلابی حوزه های علمیه تلقی می شدند که ضمن داشتن ارتباط با دانشجویان و جوانان، مروج اندیشه های مبارزاتی امام خمینی و خواستار آگاه ساختن طلاب علوم دینی به مسائل سیاسی و اجتماعی بودند.1

آیت الله خامنه ای درباره آن دوره می گویند: «همتمان را بر این گذاشتیم که تا آنجایی که می توانیم، جوانان را از دایره نفوذ فرهنگی رژیم بیرون بکشیم. من خودم مثلا مسجد می رفتم، درس تفسیر می گفتم، سخنرانی بعد از نماز می کردم، گاهی به شهرستانها می رفتم سخنرانی می کردم. نقطه اصلی توجه من این بود که جوانان را از کمند فرهنگی رژیم بیرون بکشم. خود من آن وقت ها این را به «تور نامرئی» تعبیر می کردم. می گفتم یک تور نامرئی وجود دارد، همه را دارد به سمتی می کشد؛ من می خواهم این تور نامرئی را تا آنجا که بشود، پاره کنم و هر مقدار که می توانم، جوانان را از کمند و دام این تور بیرون بکشم. هرکسی که از آن کمند فکری خارج می شد – که خصوصیتش هم این بود که اولا به تدین، ثانیا به تفکرات امام گرایش پیدا می کرد – یک نوع مصونیتی پیدا می کرد. آن روز این طوری بود. همان نسل هم بعدها پایه های اصلی انقلاب شدند. الان هم که من در همین زمان به جامعه خودمان نگاه می کنم، خیلی از افراد آن نسل را – چه کسانی که با من مرتبط بودند، چه کسانی که حتی مرتبط نبودند – می توانم شناسایی کنم.»2

مدل مبارزاتی ایشان، افزایش آگاهی عمومی و عمومی سازی اسلام سیاسی بدون ایجاد حساسیت بود. چه، اعتراض عمومی به رژیم پهلوی اگر با افزایش آگاهی عموم مردم همراه نبود، خاموش کردن آن برای رژیم کاری نداشت. اما وقتی جامعه آگاه شد، یک جمله و اعلامیه امام(قدس سره) برای خیزش مهارنشدنی مردم کفایت می کرد. ایشان رمز پیروزی انقلاب را آگاهی مردم دانسته و می گفتند «علی نمی تواند بر یک عده مردم خام و بی خبر حکومت کند؛ درست برعکس معاویه که نمی تواند بر یک عده مردم آگاه و روشن حکومت کند و برای همین هم بود که مردم را در غفلت و ناآگاهی نگه می داشت… و اکنون هم که مردم را در غفلت نگه می دارند تا بر آنها حکومت کنند، راه معاویه است.»3 ساواک نیز کاملا به مدل مبارزاتی آیت الله خامنه ای و نتایج فعالیت های ایشان در بلندمدت پی برده بود و در گزارش های جاسوسی به مسئله اذعان داشت: «خامنه ای در سخنانش از یک روش معتدل توام با متانت استفاده می کند. نکات انحرافی واضح در سخنانش دیده نمی شود. حتی سال قبل بعد از سخنان وی شخصی جهت خمینی صلوات فرستاده بود و خامنه ای این عمل را سرزنش کرد و حال اینکه خود از طرفداران خمینی است. چون او می خواهد با سخنان معتدل و متین خود مجالی داشته باشد تا همه را به تدریج شست وشوی مغزی دهد که البته این شست وشوی مغزی بعدها اثراتی به مراتب خطرناک تر و مخرب تر خواهد داشت از ده ها نطق.»4

به تعبیر شهید بهشتی، آیت الله خامنه ای «مورد توجه شدید جوانهای داغ و مسلمان هدف دار قرار گرفته» و «مایه امیدواری آینده» بود.5 امام خمینی نیز با وجود زندگی در تبعید، ضمن هدایت مبارزات از احوال مبارزان و شاگردان خود نیز بی خبر نبود. شهید مطهری پس از تعطیلی یکی از جلسات آیت الله خامنه ای ضمن ابراز ناراحتی شدید دراین باره گفته بود: «سیدعلی خامنه ای از نمونه های ارزنده ای است که برای آینده موجب امیدواری است و در این مدت کوتاه در مشهد کارهای پرثمری انجام داده که یکی از آنها جمع کردن جوانان روشنفکر و بیدار بوده و به همین جهت وی مورد توجه [امام] خمینی هم واقع شده و [امام] خمینی دستور داده که هواخواهان وی خامنه ای را حمایت کنند.»6 آیت الله طالقانی که میزبان سخنرانی های آیت الله خامنه ای در مسجد هدایت تهران بود، درباره ایشان معتقد بود «از افرادی است که خیلی مایه امیدواری است و در آینده می تواند مرجع مطمئنی برای روشنفکران و آزادی خواهان باشد و افکارش قابل تقدیر است.»7

تصاویر جهت دانلود

تصویر کم حجم
https://mobinonline.ir/?p=41803 کپی