راه توقف ماشین جنگی اسرائیل از نگاه رسانه آمریکایی

از تروث آوت، توان اسرائیل برای تداوم حملات نظامی به یک نظام پیچیده تامین مالی جهانی متکی است.
به نوشته این نشریه آمریکایی، اسرائیل در طول دو سال گذشته، عملیات نظامی همزمانی را در جبهههای مختلف انجام داده است؛ از نسل کشی در غزه تا تهاجم نیروهای آن به کرانه باختری، لبنان، سوریه و یمن و ماه گذشته نیز به بهانه دفاع پیشگیرانه دست به تجاوز به خاک ایران زد.
نویسنده با تاکید بر این نکته که هیچ یک از این اقدامات بدون یک نظام پیچیده تامین مالی جهانی که ماشین جنگی اسرائیل را حمایت کند، امکان پذیر نیست، آمریکا را در صدر کشورهای حامی آن آورده است. آن هم در شرایطی که اسرائیل پرهزینهترین و آشفتهترین دوره تاریخ خود را تجربه میکند. هزینههای نظامی اسرائیل حتی پیش از رویارویی با ایران ۶۵ درصد افزایش یافته بود و در سال ۲۰۲۴، همزمان با ادامه نسلکشی در غزه و درگیریها با حزبالله در جنوب لبنان، به ۴۶.۵ میلیارد دلار رسید که بیشترین رشد هزینه های نظامی از زمان جنگ ۶ روزه در سال ۱۹۶۷ بود.
پارلمان اسرائیل در مارس ۲۰۲۵میلادی(اسفند ۱۴۰۳) بودجه ملی را تصویب کرد و ۱۰۹.۸ میلیارد شِکِل معادل ۲۹.۹ میلیارد دلار به وزارت دفاع اختصاص داد؛ بیشترین رقمی که تاکنون از زمان تاسیس آن به تصویب رسیده است.
این نشریه با تاکید بر اتکای قدرت نظامی رژیم صهیونیستی به جریانهای گسترده مالی جهانی، تشریح کرده است: اسرائیل به منظور پیشروی ماشین جنگی خود، یک چارچوب مالی فراملی ساخته است که عملیات نظامی را به داراییهای استراتژیک تبدیل میکند. بدین ترتیب که در نتیجه درگیری، بدهی عمومی ایجاد میشود و سپس این بدهی به عنوان یک محصول مالی ساختار یافته به سرمایهگذاران جهانی فروخته میشود و نقدینگی برای تامین مالی آزاد میکند. درواقع اسرائیل بدهی نظامی را به ابزارهای سرمایهگذاری برای بازارهای جهانی تبدیل کرده است.
در این میان بانکهای سرمایهگذاری بینالمللی نیاز اسرائیل به نقدینگی را با فرصتهای سرمایهگذاری مرتبط میکنند. این موسسات تنها به امور مشاوره و سرمایه گذاری مشغول نیستند بلکه اوراق قرضهای تضمین کننده هزینههای نظامی اسرائیل را هم تامین می کنند. به عنوان مثال اسرائیل از زمان آغاز نسلکشی در غزه در اکتبر ۲۰۲۳ (مهر ۱۴۰۲) اوراق قرضه دولتی بسیاری منتشر کرده و تا ژانویه ۲۰۲۵ (دی ۱۴۰۳) دستکم ۱۹.۴ میلیارد دلار جمعآوری کردهاست.
به اذعان این نشریه آمریکایی، اوراق قرضه اسرائیل از سوی طیف وسیعی از نهادها، از جمله صندوقهای بازنشستگی، شرکتهای بیمه، بانکها، دولتها و سرمایهگذاران خصوصی در بیش از ۳۰ کشور خریداری میشود.
نویسنده این گزارش یادآور شده است که روش یاد شده جدید نیست و آمریکا نیز پس از حادثه ۱۱ سپتامبر، با فروش بسیاری از اوراق قرضه خزانهداری، هزینه حملات خود و امنیت داخلی را پرداخت میکرد. در سالهای بعد نیز و در طول جنگهای عراق و افغانستان، اوراق قرضه فدرال راه اصلی تامین مالی اقدامات نظامی دولت وقت بود.
اما این تنها راه تامین مالی اسرائیل در جبهه های گوناگون نیست و تل آویو با پول برنامههای تحقیقاتی اتحادیه اروپا (EU) نیز هزینه های نظامی خود را پوشش میدهد. اسرائیل اگرچه عضو اتحادیه اروپا نیست، اما براساس تمهیدات ویژه این امکان را پیدا می کند تا به بودجههای اروپایی دسترسی داشته باشد. از جمله استفاده از برنامههایی مانند Horizon Europe (یک برنامه ابتکاری تحقیقاتی) و صندوق دفاع اروپا (EDF). براساس آمار موجود، اسرائیل بین سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۴، بیش از ۱.۱ میلیارد یورو از این برنامه پول دریافت کرد که شامل ۹۲۱ پروژه بود.
در مورد صندوق دفاع اروپایی نیز، از آنجاکه تل آویو نمی توانست به آن دسترسی داشته باشد، صنایع هوافضای اسرائیل در سال ۲۰۲۳ با خرید ۹۴.۵ درصد از شرکت یونانی Intracom Defense این مشکل را حل کرد. اکنون اینتراکام در ۱۵ پروژه این صندوق در زمینه سامانههای ضد پهپاد و غیره شرکت میکند.
تروث آوت در پایان با اشاره به بحران انسانی فزاینده در غزه که بدست رژیم صهیونیستی رقم خورده آورده است: این امر در دوسال اخیر سبب شده است تا فشار گروه های دانشجویی و فعالان حقوق بشر بر دانشگاههای شناخته شده و مراکز مالی بزرگ برای کاهش سرمایه گذاری بر دارایی های اسرائیل افزایش یابد. بنابراین قدرت واقعی اسرائیل نه از ارتش آن که از توانش در انتقال سرمایه نشات می گیرد و تا زمانی که این جریانها قطع نشوند، پایان نخواهد یافت. پشت هر بمب اسرائیل بر آسمان غزه، یک جریان سرمایهگذاری است و پشت هر حمله یک بازار جهانی.