بدل هیتلر در پی ردای کوروش!

«بنیامین نتانیاهو» که از سال ۱۹۹۶ میلادی، طی سه دوره و جمعا به مدت بیش از ۱۷ سال ریاست کابینه رژیم اسرائیل را بر عهده داشته، به خاطر شخصیت افراطی و پیشگامی در پروژهها و اقدامات جنایتکارانه این رژیم موضوع بحث و نظرهای مختلفی بوده است. به عنوان مثال، اوایل پاییز گذشته بود که برخی تارنماها و کانالهای مجازی ایرانی با پخش ویدئوهایی از اوایل دوره سیاستمداری وی، از «قول نتانیاهو به خاخام اعظم برای زمینهسازی ظهور دجال» نوشتند.
گذشته از محتوای این ویدئوها که مربوط به سالها ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۰ و گفتوگوهای نتانیاهو با خاخام صهیونیست تندرویی به نام «اشنیرسون» است و در آنها نتانیاهو از تلاشهایش برای «ظهور منجی یهود» سخن میگوید، بسیاری در گفتوگوهای عمومی از نتانیاهو به عنوان «دجال» (چهره شیطانی اساطیر و روایات مربوط به ادیان ابراهیمی) یاد کردهاند.
با چنین پیشینه و تصویری که خصوصا در ممالک اسلامی از نتانیاهو وجود دارد و بعد از جنایات دو سال اخیر رژیم اشغالگر قدس در غزه که نخست وزیر اسرائیل را به یکی از منفورترین چهرههای عالم بدل ساخته، وی اخیرا اظهاراتی داشته که از دید بسیاری تلاشی است برای به تن کردن رختی که چند صد سال پیش، پادشاه هخامنشی پوشیده بود!
نخستوزیر رژیم صهیونیستی به تازگی در بازدید از ویرانههای به جامانده از پاسخ موشکی ایران در بئرشبع، ادعاهایی را مطرح کرده که اگرچه تازه نیست، ولی تاملبرانگیز است و از تقلای او برای تجهیز گفتمان سلطهگرایانه و تجاوزکارانهاش از طریق روایتسازی از یک ماموریت تاریخی ساختگی و جعلی برای خود حکایت دارد.
نتانیاهو تمایل بسیاری دارد خود را شبیه پادشاه پرآوازه هخامنشی معرفی کند و نقشی شبیه نقش تاریخی کوروش در آزادی ملتها برای خود بتراشد
بنیامین نتانیاهو در تلاش است خود را چیزی شبیه «کوروش کبیر» پادشاه هخامنشی معرفی کند و در این راستا ماموریتی تاریخی برای خود در عرصه منطقه بتراشد؛ او میخواهد «ایرانیان را نجات دهد»! این توهم در حالی در ذهن نخستوزیر رژیمی اشغالگر جریان دارد که او هر روز سوار بر مرکب سرکش نژادپرستی و توسعهطلبی، گوشهای از منطقه را به آتش میکشد و ذرهای ارتباط و شباهت با پادشاه خوشنام هخامنشی به ذهن سالم متبادر نمیسازد.
نتانیاهو چند روز پیش مقابل دوربین رسانهها بار دیگر بحث «بدهی یهودیان به کوروش کبیر» را به میان کشید و گفت: «زمان آن رسیده تا یهودیان بدهی تاریخی خود به کوروش کبیر را ادا کنند و آزادی را برای ایران به ارمغان بیاورند». او مدعی شد: «میخواهم به شما بگویم که ۲۵۰۰ سال پیش، کوروش بزرگ، پادشاه ایران، یهودیان را آزاد کرد و امروز، یک دولت یهودی در حال فراهم کردن ابزارهایی برای آزادی مردم ایران است.»
پیش از این در سال ۱۳۹۳ نتانیاهو در سخنرانی خود در کنگره آمریکا با اشاره به روایات مربوط به ماجرای «استر و مردخای»، تلاش کرده بود ریشه اختلافات امروز تهران- تلآویو را به تاریخ ارتباط دهد و به این واسطه با دوگانهسازی میان جمهوری اسلامی ایران و مردم، خود را دشمن نظام و نه مردم ایران نشان دهد که می خواهد دینش را به آنها ادا کند.
به نوشته «بیبیسی فارسی»، در این روایتِ نتانیاهو آن هم از واقعهای با ابهامات فراوان در ۲۵۰۰ سال پیش، بسیاری از عناصر حذف و در مقابل عنصر مشترک نفرت قدیمی ایرانیان از یهودیان و تلاش آنان برای نابودی یهودیان برجسته شد.
اما این دینِ تاریخی که نتانیاهو به آن اشاره میکند چیست و آیا نقش کنونی نتانیاهو شبیه نقش کوروش است یا دست کم کسی که بخواهد دینی تاریخی را ادا کند؟
کوروش برای یهودیان چه کرد؟
یهودیان، کوروش کبیر را به دلیل روایتهای تاریخی و مذهبی، «منجی» و «رهاییبخش» خود از اسارت طولانی قومشان در بابل میدانند.
۶۰۷ سال قبل از میلاد، پس از سقوط آشور و تقسیم قلمرو آن میان مادها و بابلیان، چون مصریان سوریه و فلسطین را تسخیر کردند، «نبوپلسر» پسر خود «بختالنصر» را مأمور جنگ با مصر کرد. بختالنصر در نبرد کرکمیش، فرعون مصر را درهم شکست و سوریه و فلسطین را گرفت. در این میان، نبوپلسر درگذشت و بختالنصر از جنگ باز ایستاد، بیدرنگ به بابل بازگشت و بر تخت نشست. در این دوره، کشمکش میان بابلیان و مصریان با لشکرکشی مجدد بختالنصر به متصرفات مصر شدت گرفت و آنگاه که «یهویاقیم» شاه یهود، بهرغم توصیه ارمیای نبی، بر ضد بابل با مصر متحد شد، بختالنصر درنگ نکرد و در ۵۹۷ قبل از میلاد، اورشلیم را گرفت.
یهودیاقیم به روایتی در این پیکار اسیر و به بابل تبعید شد، ولی اسارت یهود پس از حمله دوم بختالنصر رخ داد که طی آن وی بسیاری از یهودیان را گرفته، به بابل فرستاد و «صدقیا» را پادشاه یهود کرد. با این همه، تلاش صدقیا برای شورش، بختالنصر را به تدارک حمله دیگری به اورشلیم برانگیخت. وی این بار یعنی در ۵۸۶ سال قبل از میلاد صدقیا را نیز اسیر کرد و هزاران یهودی دیگر را تبعید یا وادار به گریز به مصر کرد و حصارهای شهر را ویران ساخت و پادشاهی یهودا را منقرض کرد.
طی مدت طولانی اسارت، انبیای یهودی به قوم خود تسکین میدادند که نجات دهندهای خواهد آمد و آنها را از ظلم رها خواهد کرد. سرانجام پانصد سال پیش از میلاد، این کوروش هخامنشی بود که با فتح بابل، یهودیان را اسارت نجات داد و آنها را با کاروانی از سپاهیان حکومت هخامنشی راهی بیت المقدس کرد. یهودیان میگویند کوروش اشیای قیمتی غنیمت گرفته شده و خزائن به غارت رفته از معبد مقدس آنها را نیز به یهودیان بازگرداند و در بازسازی معبدشان به آنان کمک کرد.
اما آیا آنچه امروز در منطقه در حال رخ دادن است، قرابت و شباهتی با مولفههای تاریخی دوره اسارت یهودیان دارد یا عملکرد نتانیاهو شباهتی با منش پادشاه خوشنام هخامنشی دارد که «بی بی» با اتکا به آنها نقشی شبیه کوروش برای خود جعل میکند؟
برای شناخت مشی و منش این پادشاه نیکنام، سندی مهمتر از منشور کوروش وجود ندارد؛ نخستین لوح آزادی بشر که برای جهانیان ارزشی تمدنی دارد. در این منشور بر رهایی و آزادی همه ملتها و قومیتهای تحت فرماندهی حکومت هخامنشی اشاره شده است؛ نگاهی مبتنی بر پاسداشت حقوق بشر و ایجاد صلح میان ملتها و همه مذاهب.
چهرهای که شبیه هیتلر است نه کوروش
حال نتانیاهو چگونه و به چه شکل میخواهد میان دوره باستان و کنونی و نقش خود و کوروش قرینهسازی کند؟ او میگوید یهودیان زیر دین تاریخی ایرانیان هستند و امروز نوبت آنان است که ایرانیان را از دست «جمهوری اسلامی ایران» نجات دهند؛ او به اصطلاح خود را حامی مردم ایران معرفی میکند.
نتانیاهو با همین منطق ادعایی، سیاستهای تجاوزگرایانه خود علیه ایران را توجیه میکند. او بخش مهمی از استراتژی تهاجم خود در جریان جنگ ۱۲ روزه را با امید واهی برانگیختن مردم ایران علیه حاکمیت، تنظیم کرده بود؛ همان مردمی که مدعی بود مدافع آنها است ولی خود، آنها را هدف موشک و پهپادها قرار داد و بیش از هزار نفر شامل تعداد زیادی غیرنظامی را به خاک و خون کشید.
نتانیاهو در خاورمیانه امروز و در چارچوب تحقق طرح تجاوزکارانه نیل تا فرات، آشکارا نقشی مشابه نقش هیتلر قبل از جنگ جهانی دوم بازی میکند
این دوگانگی و تضاد میان نقش واقعی و نقش ادعایی نتانیاهو در دیگر نقاط دیگر منطقه هم قابل ردیابی است. نسلکشی مردم در غزه، تهاجم به سوریه، تجاوز به لبنان و … همه و همه از خوی متجاوز نتانیاهو و رژیمی حکایت دارد که هدایت آن را بر عهده دارد.
همچنان که گفته شد، نتانیاهو تمایل بسیاری دارد خود را شبیه کوروش معرفی کند و نقشی شبیه نقش تاریخی کوروش در آزادی ملتها برای خود بتراشد، ولی نقشی که او امروز در منطقه ایفا میکند بیشتر به هیتلری شباهت دارد که با هدف کشورگشایی و با تجاوزگری، زمینههای وقوع جنگ جهانی دوم و فجایع پس از آن را فراهم کرد.
تجاوز هفته پیش اسرائیل به مراکز دولتی و نظامی سوریه در سویدا و دمشق که با ادعای حمایت از دروزیهای سوریه در برابر نیروهای تکفیری و در واقع برای توسعهطلبی صورت گرفت، شبیه ادعای هیتلر در حمایت از سودتلند در چکسلواکی است که به غصب این منطقه منجر و زمینهساز جنگ جهانی دوم شد.
هیتلر با تفکرات افراطی و نژادپرستانه، در سالهای دهه ۱۹۳۰ گردهم آوردن سرزمینهای به زعم خودش دارای تشابهات قومی و زبانی و فرهنگی با آلمان چون اتریش، لوگزامبورگ، سرزمینهای سودت در شمال غربی چکسلواکی، آلزاس و لرن در فرانسه، دالان دانتزیگ در لهستان و … را درصدر برنامههای خود قرار داد؛ چیزی شبیه نقشه «نیل تا فرات» که چند روز پیش صهیونیستها در رسانههایشان دوباره از آن رونمایی کردند.
این بود که پس از الحاق اتریش به آلمان در ۱۹۳۸، دومین گام خود را در نشان دادن قصدش برای انضمام منطقه سودت برداشت؛ منطقهای که جمعیتی آلمانی تبار داشت و ادعای حمایت از این جمعیت، بهانه خوبی برای تصرفش بود؛ مانند اقدامی که هفته پیش تلآویو در مورد منطقه سویدا در سوریه انجام داد.
واکنش کشورهای اروپایی در مقابل این اقدام نازیها، همراهی و سازش بود. حاصل برگزاری کنفرانسی در مونیخ برای حل این بحران، با حضور رهبران بریتانیا (نویل چمبرلین)، فرانسه (ادوارد دالادیه)، آلمان (آدولف هیتلر) و ایتالیا (بنیتو موسولینی)، توافقی شد که طی آن رسما به آلمان اجازه داده شد سودتلند را به صورت مسالمتآمیز ضمیمه خود کند.
این اقدام به هیتلر اجازه داد تا قدرت خود را در منطقه افزایش دهد و زمینه را برای اشغال کامل چکسلواکی در سال ۱۹۳۹ و سپس جنگ جهانی دوم فراهم کرد.
جمعبندی
نتانیاهو در خاورمیانه امروز، در چارچوب تحققبخشی به طرح تجاوزکارانه نیل تا فرات، آشکارا نقشی مشابه نقش هیتلر قبل از جنگ جهانی دوم بازی میکند. امروز دامنه و شدت اقدامات تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی تا به آنجا پیش رفته که نگرانیهایی جدی را حتی در میان حامیانش برانگیخته است.
«اکسیوس» به تازگی در گزارشی به نقل از یک مقام ارشد آمریکایی نوشت که تردیدها در داخل دولت ترامپ نسبت به نتانیاهو در حال افزایش است؛ حسی وجود دارد مبنی بر اینکه «انگشت او بر روی ماشه بیش از حد خارش دارد و بیش از اندازه بیثباتکننده عمل میکند.»