نقدهایی نسبت به فرم برگزاری مناظرات
اینگونه مناظرات مخاطبان را تا آخرین لحظه پای تلویزیون نگاه نمیدارد
پس از پخش اولین مناظره انتخاباتی نقدهایی نسبت به فرم برگزاری و نحوه دکوپاژ این برنامه مطرح شد و تغییراتی هم در دو برنامه بعدی حاصل شد. شما از منظر رسانهای برنامه مناظرات کاندیداها را چگونه ارزیابی میکنید؟
از لحاظ فرمی در مناظرات گذشته نکتههایی در خصوص وضعیت جایگاه کاندیداهای ریاستجمهوری وجود داشت که اصلاح شد، ولی هنوز هم فاصله مجری با کاندیداها زیاد است. موضوع ساعت و زمان کاندیداها هم میتوانست به یک برنامه دیجیتالی سپرده شود که هر کسی بیشتر از وقت صحبت کرد، لحاظ شود.»
نکته دیگری که در مورد همه این مناظرهها هست این است که من فکر میکنم گفتارها مکانیکی و ماشینی هستند یعنی نکاتی مطرح میشوند که همه میدانند، فقط برخی از کاندیداها از این نکته مستثنی هستند. نباید در جریان این برنامهها توهین صورت گیرد و باید با ملاطفت برخورد شود و کاندیداها باید با برنامه کار را پیش ببرند.
چندین سال است که با این معضل روبهرو هستیم که نمیتوانیم افراد را متقاعد کنیم که در قالب قوانین و خواست نظام حاکم که در قانون جلوهگر شده مسائل را بپذیرند و قانون را اجرا کنند. بنابراین متأسفانه وقتی که گفتارها مکانیکی میشوند و هر کسی یک خط مشخصی را میگوید، نمی شود از صحبتهای این افراد چیز روشنی را استنباط کرد.
بیشتر مکالمات چنین افرادی تخیلی بوده یا بیشترشان مبتنی بر حافظه است. این افراد نمیگویند که اکنون باید چه کار کنیم. خیلی کم دیدم که این دسته از افراد به عقل و خاستگاه فلسفه مراجعه کنند. به نظرم در مناظرات بعدی به جای استفاده از قوه تخیل و حافظه باید بیشتر به سراغ فلسفه کار و یک عقلگرایی برویم، البته این فلسفه متکی بر علم الهی، علم انسان در اجتماع یا علم به طبیعت باشد.
من فکر میکنم مناظرههای اینچنینی مخاطبان را تا آخرین لحظه پای دستگاه تلویزیون نگه نمیدارند.
به نظر شما چه راهبردهایی باید توسط کاندیداها در حوزه ارتباطات و رسانه دنبال شود؟
ما باید از تجربیات کشورهای پیشرفته و به خصوص کشورهای مسلمان استفاده کنیم. مثالهای زیادی داریم و تجربههای شکستخورده هم وجود دارند. تجربه «ویدئو» نمونهای از آن است. اگر یادتان باشد ویدئوها را همسایهها دست به دست میدادند و لای بقچه می پیچیدند. بعد این تجربه تلخ را در مورد ماهواره تکرار کردیم. ما در صورتی میتوانیم در برابر ماهواره یا فضای مجازی مصونیت ایجاد کنیم که بتوانیم بستر مناسب را برای تولید محتوا آماده کنیم.»
بحث دیگر این است در کشورهای پیشرفته هر کدام از این پلتفرمها در داخل آن کشور نماینده دارند و تابع قوانین آن کشور هستند. بهعنوان مثال در آلمان یکی از این پلتفرمها بحث غیرفرهنگی نسبت به مردم آلمان داشت که با جریمه سنگین چند هزار دلاری آن پلتفرم را نقرهداغ کردند و دیگر چنین موضوعی تکرار نشد.
ما بایستی در این حوزه از تجربیات موفق کشورهای دوستمان استفاده کنیم.
به نظر من تولید محتوا ایجاد مصونیت میکند و مهمتر از همه بالا بردن سطح سواد رسانهای مخاطبان دمدمی مزاج است. این نکته خیلی مهم است و به هر حال فناوریها فرصتهای زیادی را در اختیار مخاطبان گذاشتند. من واقعا میخواهم که کاندیداها از برنامههایشان در این حوزه و علیالخصوص ویپیانها بگویند.
حرفها و وعدههای مختلفی حول محور موضوع «فیلترینگ» در گفتمان کاندیداها دیده میشود. به نظر شما چه کار تخصصی باید در این حوزه به انجام برسد؟
ما باید فیلترینگ مثبت به کار ببریم و بررسی این موضوعات را به دست خود این مخاطبان واگذار کنیم. ما باید از خانواده شروع کنیم. در مناظره اخیر خیلی بحث راجع به خانواده بود، ولی من هیچ وقت ندیدم که راجع به افراد تأثیرگذار یا اینفلوئنسرها صحبت شود. در تمام دنیا افراد تأثیرگذار مجازی در حوزههای تجارت، تبلیغ و برندینگ فعالیت میکنند. عجیب است که در کشور ما این افراد در کار سیاست دخالت و فضای سیاسی ما را متشنج میکنند و قانونی هم در این راستا نداریم که با اینها برخورد شود. بنابراین من فکر میکنم بحثهای زیادی از موضوعات مناظره اخیر به حوزه مقننه و قضائیه مربوط میشود؛ چراکه آنها بایستی به این فضا توجه کرده و آسیبشناسی کنند و همچنین قوانین را مورد بحث بگذارند. بنابراین ما چه بخواهیم، چه نخواهیم به سراغ اینفلوئنسرهایی میرویم که تولید محتوا نمیکنند، بلکه با مداخلات غیرمحتواییشان به دنبال تشویش اذهان عمومی با نشر اکاذیب هستند.
هر دولتی که سر کار میآید باید به انجمنهای مردمی که در حوزه سواد رسانهای کار میکنند، کمک کنند که آنها بتوانند بازوی اجرایی دولت باشند. دولت باید تا جایی که میتواند در مورد فضای مجازی کار را به خود کاربران و افراد با تجربه و دانشگاهی بدهد.
در خصوص روند اصلاح ولنگاری فضای مجازی چطور؟ چه نوع بروکراسی باید در این زمینه صورت گیرد؟
ما نقطهضعفهایی در حوزه فضای مجازی داریم. بایستی حتما نقطهضعفهایمان در این راستا را با مشورت و تحقیق برطرف کنیم. همچنین باید با شورای عالی فضای مجازی هماهنگی صورت گیرد و مردم هم نظر بدهند و با کسانی که در فضای مجازی بیشترین فعالیت را دارند، بررسیهای لازم صورت گیرد. یک لایحه باید توسط دولت و مجلس با تفاهم و شناخت آسیبهایی که ما در این فضا داریم طرح شده و معتدل و قابل اجرا باشد. اکنون که نظام جمهوری اسلامی قدرت پیدا کرده و قدرتش هم ناشی از مردم است و همچنین از امکانات خوبی که در عرصه بینالمللی در همه حوزهها دارد، باید از تجربیات کشورهای پیشرفته مسلمان استفاده کنیم و قوانینی را نصب کنیم که کاربران را مجازات نکند، بلکه صاحبان پلتفرمهایی که در خارج از کشور هستند، باید مجازات شوند. بخش زیادی از این آسیبها ناشی از پلتفرمهاست، نه از کاربران داخلی.