ریشه و ابعاد دشمنیهای دولت آمریکا با ایران
آمریکا؛ دشمن همیشگی ملت ایران

رهبر انقلاب: «برای ملت ایران با الهام از تعالیم اسلامی مقابلهی با ظلم یک فریضه است. مقابلهی با استکبار یک فریضه است. استکبار یعنی سلطهی اقتصادی و نظامی و فرهنگی همهجانبه و تحقیر ملتها. ملت ایران را تحقیر کردند، سالها تحقیر کردند. لذا مبارزهی ملت ایران با استکبار بوده است و بعد از این هم حتماً خواهد بود.» 1403/08/12 «خط رهبری» به همین مناسبت، تاریخچه و ریشه و ابعاد دشمنیهای دولت آمریکا با ایران را بازخوانی میکند.
مشکل آمریکا با ما، خود ما هستیم
بسیاری از مسائل ما با آمریکا اساساً قابل حل نیست، علّت هم این است که مشکل آمریکا با ما، خود ما هستیم -یعنی خود جمهوری اسلامی- مشکل این است. نه انرژی هستهای مشکل است، نه حقوق بشر مشکل است؛ مشکل آمریکا با نفْس جمهوری اسلامی است. اینکه یک دولتی، یک نظامی، یک حکومتی به وجود بیاید، آن¬هم در یک جای مهمّی مثل ایران، آنهم در یک سرزمین ثروتمندی مثل ایران، یک حکومتی سرِ کار بیاید که به «آری و نه»ی قدرتی مثل آمریکا اعتنا نداشته باشد و خودش در مسائل «آری و نه» بگوید، این برایشان غیر قابل تحمّل است؛ با این مخالفند، با این معارضند. این معارضه را چهجوری میخواهید حل کنید؟ بنابراین، با آمریکا مشکلات ما حلشدنی نیست؛ اینها با اصل نظام مشکل دارند. من به شما این را عرض بکنم که با قطع نظر از نظام، با استقلال کشور هم مشکل دارند؛ یعنی اگر فرض کنیم یک نظامی غیر نظام جمهوری اسلامی هم سر کار بود و بنا بود مستقل باشد، اینها با آن مشکل داشتند. این تجربهی نهضت ملّی جلوی چشم ما است. در نهضت ملّی، دکتر مصدّق به آمریکاییها حسنِظن داشت، بلکه ارادت داشت امّا مایل نبود تکیه کند به آنها؛ -با انگلیسیها البتّه بد بود- مایل به استقلال بود. آن کسی که عامل کودتا علیه دکتر مصدّق شد، نه یک انگلیسی، [بلکه] یک آمریکایی بود و پشت سرش بیش از دستگاه اینتلیجنت-سرویس انگلیس، سیای آمریکا قرار داشت؛ آمریکا اینجوری است. یعنی با یک نظامی و با یک حکومتی هم که مطلقاً حکومت دینی هم نیست، حکومت انقلابی هم نیست -نهضت ملّی که یک حکومت انقلابی نبود؛ فقط دنبال استقلال کشور از زیر یوغ انگلیسها بود و خیال میکرد آمریکاییها کمکش میکنند- نتوانستند بسازند؛ با استقلال کشور مخالفند. ۱۳۹۶/۰۳/۲۲
حضور استعماری آمریکا در ایران
آمریكائیها چند ده هزار مأمور در ایران داشتند – حالا رقم دقیقش مهم نیست؛ پنجاه هزار، شصت هزار، بیشتر – اینها مأمورین سیاسی بودند، امنیتی بودند، نظامی بودند؛ در داخل مجموعهی مدیریت ایران – چه در ارتش، چه در سازمانهای اطلاعاتی، چه در بخشهای برنامهریزی، چه در بخشهای گوناگون دیگر – نشسته بودند، پول و مزد خودشان را به اضعاف مضاعف از دولت ایران میگرفتند، اما برای آمریكا كار میكردند. این كار بدی بود كه در كشور ما اتفاق افتاده بود. رژیم طاغوت پهلوی به خاطر وابستگیاش به آمریكا، به خاطر مزدوریاش برای آمریكا، بتدریج در طول چند سال اینها را داخل كشور آورده بود. تا اینجای كار، بد بود؛ اما آنچه كه اتفاق افتاد، یك چیز بدِ مضاعف بود، بدِ به توان چند بود. آن كار بدِ مضاعف این بود كه آمدند در مجلس شورای ملی و مجلس سنای آن روز تصویب كردند كه مأمورین آمریكائی از دادگاههای ایران و امكانات قضائی و امنیتی ایران معافند. یعنی اگر فرض كنید یكی از این مأمورین جرم بزرگی در ایران مرتكب شود، دادگاههای ما حق ندارند او را به دادگاه بطلبند و محاكمه كنند و محكوم كنند؛ این اسمش كاپیتولاسیون است. این نهایت ضعف و وابستگی یك ملت است كه بیگانگان بیایند در این كشور، هر كاری دلشان میخواهد، بكنند؛ دادگاههای كشور و پلیس كشور اجازه نداشته باشند اندكتعرضی به اینها بكنند. آمریكائیها این را از رژیم طاغوت خواستند، رژیم طاغوت هم دودستی تقدیمشان كرد: قانون كاپیتولاسیون. البته بیسر و صدا این كارها را میكردند، نمیگذاشتند در مطبوعات انعكاس پیدا كند؛…سیزده آبان نماد استكبار آمریكائی است؛ نماد روح تعدی و تجاوز استكبار نسبت به ملتها، از جمله نسبت به ملت ایران است. ۱۳۸۹/۰۸/۱۲
ایجاد کودتای ۲۸ مرداد توسط آمریکاییها
در كشور ما كودتای ۲۸ مرداد را آمریكاییها بهراه انداختند و بیست و پنج سال سختترین و سیاهترین دیكتاتوری را در این كشور به وجود آوردند و قرص و محكم از آن حمایت كردند. هر فاجعهای كه بهوسیلهی آن رژیم در ایران صورت گرفت- مثل قضایای ۱۵ خرداد و ۱۷ شهریور كه در هركدام از این حوادث، تعداد كثیری از مردم غیر نظامی و مردم كوچه و خیابان بهدست عوامل مزدور رژیم كشته شدند- آمریكاییها جانب رژیم دیكتاتوری را گرفتند و علیه مردم حرف زدند.
اینها دشمنی نیست؟
آمریکا بیستوهشتم مرداد را راه انداخت و حکومت ملّی را سرنگون کرد؛ آمریکا از اوّل انقلاب تا امروز دارد با ما دشمنی میکند؛ آمریکا در زمان طاغوت، ساواک را به راه انداخت که مایهی شکنجهی مردم و مبارزین [بود]؛ آمریکا در جنگ هشتساله به دشمن ما حدّاکثر کمک ممکن را کرد؛ آمریکا هواپیمای مسافربری ما را سرنگون کرد؛ آمریکا سکّوی نفتی ما را زد؛ آمریکا ما را تحریم کرد؛ اینها دشمنی نیست؟ ۱۳۹۵/۰۳/۱۴
تقابل امریکا با ایران، امر جدیدی نیست
کسی گمان نکند که تقابل امریکا با ایران، امر جدید و تازهیی است؛ نه، از شروع انقلاب، این تقابل شروع شد. شاید سه یا چهار ماه از پیروزی انقلاب نگذشته بود که مجلس سنای امریکا قطعنامهی بسیار شدیداللّحنی علیه انقلاب صادر کرد. البته اینجا مردم اجتماع و تظاهرات کردند و گفتند چرا دخالت میکنید. غرض؛ از اوّل انقلاب این تقابل وجود داشت؛ منتها در یک دورهی نسبتاً طولانی، تقابل امریکا با جمهوری اسلامی، بیشتر تقابل عملی بود. …تقابل عملی، یعنی اقدام برای ضربهزدن به جمهوری اسلامی از راههای مختلف. تقابل عملی از همین قطعنامهی سنای امریکا شروع شد. در اینجا کودتای نظامی راه انداختند. کودتای پایگاه شهید نوژه معروف است، که حتماً شنیدهاید و شاید اطّلاعاتی هم داشته باشید. البته ما در جریان ریز قضایا بودیم. کودتای نظامیِ بسیار خطرناکی بود که مقدّماتش را هم چیده بودند، اما نتوانستند آن را به جایی برسانند. مسدود کردن حسابهای بانکی کشور ما در هر جایی که اینها میتوانستند دخالت کنند، تقابل عملی دیگری بود. در بانکهای امریکا پولهای زیادی متعلّق به ملت ایران وجود داشت – از جمله، پولهای دولت ایران در معاملاتی که انجام میداد – اما آنها همهی حسابها را مسدود کردند. ضدّانقلاب را به انواع مختلف تحریک کردند؛ نه فقط ضدّانقلاب راست – یعنی سلطنتطلبها – بلکه غیرمستقیم ضدّانقلابها و گروههایی را هم که وابسته به جریان چپِ آن روز بودند، تحریک میکردند، که مدارک و نشانههایی در اختیار هست.
حملهی نظامی به طبس، تحریم اقتصادی، قطع رابطه، قطع خرید نفت و تشویق عراق به جنگ، از دیگر اقدامات عملی امریکا بود. ما یک وقت بهعنوان تحلیل میگفتیم امریکاییها حتماً به عراقیها چراغ سبز نشان دادهاند؛ بعد هم خودشان کمک کردهاند و گفتهاند حمله کنید. پس از گذشت چند سال، اسناد و مدارکی به دست آمد و معلوم شد تحلیلهای ما کاملاً درست و منطبق با واقعیات بوده و مدارکش روشن است! اقدام عملی دیگر امریکا، سرنگونی هواپیمای مسافربری ما در خلیج فارس بود که نزدیک به سیصد نفر از هموطنان ما در آن حادثه کشته شدند. همچنین کشتی «ایران اجرِ» ما را قلدرانه در دریا توقیف کردند. اینها برخوردهای عملی امریکا، آن هم در آن موقعیت حسّاس بود…. کشتی «ایران اجر» را در خلیج فارس توقیف کردند! در نیویورک بودیم و هر کانال تلویزیونی را میگرفتیم، ماجرای کشتی «ایران اجر» و اقدام به مینگذاریاش در خلیج فارس، تمام فضای تبلیغاتی امریکا و بلکه دنیا را پُر کرده بود….حمله به سکّوهای نفتی و امثال این اقدامات، نوع دیگر تقابل عملی امریکا بود. در طول این سالها، بیشتر تکیه روی تقابل عملی بود؛ اقدام سیاسی و اقتصادی یا نیمهنظامی و حتّی نظامی. ۱۳۸۲/۰۲/۲۲
دخالتهای آمریکا در ایران
امروز بهطور مشخص امریکا – به این اکتفا نمیکنند که حولوحوش خانهی خود، در گرانادا و پاناما و امثال آن دخالت کنند؛ دخالت را به مناطق دوردستی مثل خلیجفارس هم کشاندند؛ اگرچه این اولین بارشان نبود. اولین باری که دخالت نظامی در این مناطق انجام گرفت، سال ۱۳۵۹ بود که نیروهای امریکا به فرمان رئیسجمهور دمکرات، به قصد اینکه خود را به تهران برسانند، به طبس حملهی نظامی کردند. …اتفاقاً اولین باری هم که امریکاییها، دخالت مستقیمی در اجرای یک کودتای نظامی در یک کشور کردند، در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود که آن کودتای ننگین را مستقیماً با پول و عوامل و نقشه و نیروهای نظامی و شبه نظامیشان در تهران به راه انداختند. متأسفانه در آن روز، غفلتها موجب شد که توطئهی امریکاییها به نتیجه برسد. … اینها آمدند، خلیج فارس را هم مشمول تجاوزها و دخالتها و کارهای غلط و ناشایست خودشان کردند. ۱۳۶۹/۰۸/۲۸
فصل سیاه دشمنی آمریکا با ملت ایران
تاریخ ملت ما در فصلی سیاه، تلخ و خونین آمیخته به انواع دشمنیها و کینهورزیهای رژیم امریکاست. بیست و پنچ سال حمایت از رژیم دیکتاتور و جلاد پهلوی، با آن همه جنایاتی که وی نسبت به ملت ما مرتکب شد. غارت اموال این ملت با همدستی شاه، مقابلهی جدی با انقلاب در آخرین ماههای عمر رژیم شاه و تشویق وی به سرکوب تظاهرات میلیونی مردم. کارشکنی نسبت به انقلاب به وسائل گوناگون در اولین سالهای پیروزی، تماس تحریکآمیز سفارت امریکا در تهران با عناصر ضد انقلاب، کمک به کودتاچیان، کمک مستمر به عناصر تروریست و ضد انقلاب در خارج از کشور، بلوکه کردن نقدینهها و اموال ایران و عدم تحویل اجناسی که بهای آن مدتها قبل دریافت شده است، عدم تحویل اموالی که شاه از بیتالمال برداشته و به نام خود در بانکهای امریکا گذارده بود، تلاش برای محاصرهی اقتصادی و ایجاد جبههی متحد غرب علیه ملت ما، حمایت آشکار و مؤثر از عراق در جنگ علیه ما و بالأخره لشکرکشی بیمنطق قلدرمآبانه به خلیج فارس و در خطر قرار دادن جدی امنیت و آرامش منطقه. اینها بخشی از ادعانامهی ملت ما علیه رژیم ایالت متحدهی امریکاست. ادعا نامهای که میتواند کلیهی ادعاهای صلحطلبی و اظهارات سران این رژیم در مورد حُسن نیّت نسبت به جمهوری اسلامی را که ظاهراً هدفی جز حل مشکلات داخلیشان ندارد مورد تردید جدی قرار دهد. آخرین نمونه از طومار خصومتهای امریکا با ملتمان فاجعهی خونینی است که نسبت به حجاج بیدفاع و مظلوم در سرزمین مقدس مکه و در حرم امن الهی آفریده شد؛ و در آن نزدیک چهارصد ایرانی و غیر ایرانی که اکثراً زنان بودند به شهادت رسیدند، و چندین برابر مجروح و مصدوم و مضروب شدند. بنا به قرائنی دست امریکا در این فاجعهی بینظیر تاریخی مؤثر بوده است. ۱۳۶۶/۰۶/۳۱
سیاست همیشگی آمریکا؛ دشمنی با ایران
یک سندی اخیراً منتشر شده از یک مرکز معتبر آمریکایی؛ که اسناد مهمّی را مثلاً بعد از گذشت سی چهل سال منتشر میکند. این [مرکز] یک سندی را منتشر کرده که میگوید در دسامبر ۱۹۷۹ یعنی حدود ده ماه بعد از پیروزی انقلاب ما کارتر یک دستوری میدهد به سازمان سیا؛ دستور این است که جمهوری اسلامی ایران را سرنگون کنید… آن وقت نکتهی جالب توجّه این است که ذکر میکند به چه وسیله ساقط کنید. اوّلین نقطهای که ذکر میکند تبلیغات است؛ پروپاگاندا. میگوید تبلیغ کنید علیه جمهوری اسلامی. به نظرتان این سیاست آشنا نیست؟ تبلیغ علیه جمهوری اسلامی؛ تبلیغ در دنیا، تبلیغ در افکار عمومی، تبلیغ در داخل کشور. این کاری بوده که آن روز اینها شروع کردند؛ تبلیغات. البتّه فقط تبلیغات نبود؛ تحریم هم بود، جاسوسی هم بود، نفوذ هم بود، زمینهسازی برای کودتای نظامی هم بود، از این چیزها هم بود، امّا اوّل تبلیغات را اسم میآورد، میگوید با تبلیغات. این تا امروز ادامه دارد… این سیاست آمریکا ادامه دارد؛ سیاست هدفگیری سرنگونی جمهوری اسلامی. به چه وسیله؟ به وسیلهی تحریم، به وسیلهی نفوذ، به وسیلهی فشار حدّاکثری، به وسیلهی ایجاد اتّحادهای ضدّایرانی، ایرانستیزی، اسلامستیزی، شیعهستیزی؛ به این وسیلهها، و در رأسش به وسیلهی تبلیغات… آمریکاییها این کار را دارند میکنند و تا همین امروز این کار دارد انجام میگیرد. 1401/10/19
از روز اول انقلاب، هدف آمریکا براندازی بود
ما یک دشمنی از اوّل انقلاب تا امروز در مقابل خودمان مشاهده کردهایم؛ از ساعات اوّل انقلاب این دشمن ظهور پیدا کرد، حضور پیدا کرد و شروع کرد به مخالفت کردن، و این دشمن، دولت ایالات متّحدهی آمریکا بود؛ از همان اوّل -البتّه از وقتی که گیجیشان برطرف شد و آن ایّامی که نمیدانستند چه دارد اتّفاق میافتد گذشت- شروع کردند به مخالفت کردن، معارضه کردن. آمریکاییها تا امروز که ما داریم اینجا صحبت میکنیم، انواع و اقسام دشمنیها و ترفندها و حیلههای گوناگون را برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی پیش بردهاند، یعنی واقعاً هیچ نوع معارضهای را شما سراغ ندارید که اینها نسبت به جمهوری اسلامی انجام نداده باشند؛ سازماندهی کودتای نظامی کردند، قومیّتها را تحریک کردند، صدّام را به جنگ با ایران و حملهی به ایران تحریک کردند؛ بعد در دوران جنگ به انواع و اقسام طُرق از او حمایت کردند، پشتیبانی کردند؛ تحریم کردند؛ در سازمان ملل علیه ما اعمال نفوذ کردند؛ تبلیغات شبانهروزی کردند؛ از هنر استفاده کردند؛ از هالیوود استفاده کردند برای ساختن فیلم علیه ما، نه یکی، نه دو تا؛ در برهههای مختلف حرکت نظامی کردند؛ هواپیمای ما را ساقط کردند؛ به برخی از مراکز ما در خلیج فارس حملهی نظامی [کردند]؛ همهجور کاری را علیه جمهوری اسلامی انجام دادند؛ مخالفتهای امنیّتی، سیاسی، اقتصادی، تبلیغاتی، فرهنگی؛ همهجور. هدف همهی این کارها هم براندازی بود؛ حالا [اینکه] امروز این کلمه در تعبیرات مسئولین آمریکایی تکرار میشود، چیز جدیدی نیست؛ از روز اوّل هدفشان همین بود. 1397/03/02
آمریکایی همواره در حال توطئه علیه ایران
از ساعات اوّل پیروزی انقلاب بلکه حتّی قبل از انقلاب دشمن درصدد توطئه برآمد. آمریکاییها چند روز قبل از پیروزی انقلاب آدم فرستادند اینجا که شاید بتوانند یک کودتایی راه بیندازند و حرکت مردم را خنثی کنند که البتّه نتوانستند. بعد هم که انقلاب پیروز شد، انواع و اقسام تلاشها را کردند؛ چه تلاشهای سیاسی رسمی که سنای آمریکا از همان روزهای اوّل علیه جمهوری اسلامی موضع گرفت، اعلام خصومت کرد، اعلام تحریم کرد -که این راههای رسمی بود، راههای علنی بود- چه از راههای غیر علنی، که تماس گرفتند با عوامل خودشان، با مزدوران خودشان در داخل کشور که شاید بتوانند از حضور قومیّتهای مختلف برای ایجاد اختلاف در میان ملّت استفاده کنند، که تو دهنشان خورد. هم خود قومیّتهای ما -عرب ما، تُرک ما، کُرد ما، لُر ما، ترکمن ما، که همه آماج این توطئه بودند- در مقابل آمریکا ایستادند و هم جوانان مؤمن، جوانانی که آن روز، هنوز اسم پاسدار رویشان نبود، اسم بسیج رویشان نبود امّا بهمعنای حقیقی کلمه پاسدار انقلاب بودند و بسیجیِ راه انقلاب بودند، رفتند توطئهی آمریکا را خنثی کردند. بنابراین آمریکاییها از ساعت اوّل شروع کردند و اینها همه غیر از کارهایی بود که در داخل سفارت آمریکا همینجا در تهران انجام میگرفت. بعد از آنکه جوانهای ما رفتند و این مرکز را تسخیر کردند و با زحمت زیاد توانستند کاغذهایی را که خرد شده بود، مدارکی را که در کاغذخردکن ریخته شده بود، گردآوری کنند، جمع کنند، بههم بچسبانند و بهصورت کتاب دربیاورند، آنوقت معلوم شد که چه توطئههایی هم در طول این مدّت در داخل سفارت آمریکا وجود داشته. این کتابها حدود هفتاد جلد است…
حرکت دانشجویان برای تسخیر سفارت، واکنش به اینهمه خباثت بود که پیروزمندانه اتّفاق افتاد؛ یعنی جلوی تحرّک ابرقدرتِ پُرروی زیادهخواه آمریکا را در داخل کشور گرفت؛ انقلاب یعنی این. آن ابرقدرتی که عادت کرده بود ۲۵ سال، ۳۰ سال هرچه اراده میکند در ایران اتّفاق بیفتد و انجام بدهد، انجام میدهد و ایران مال او است، متعلّق به او است، دولتش، حکومتش، پادشاهش، نفتش، ذخایرش، معادنش، آیندهاش، همه چیزش مال او است و حالا از دستش گرفته شده بود و درصدد تهاجم بود، دید جوانها جلوی این تهاجم را گرفتند و گرفتند و گرفتند و ملّت ایران ایستاد و رهبر این حرکت عظیم هم شخص امام بزرگوار بود.۱۳۹۵/۰۸/۱۲
آمریکا؛ اولین دشمن انقلاب
اوّلین حکومتی و دولتی که با این حرکت[انقلابی] مردم [ایران درسال ۵۷] بجد شروع کرد مخالفت کردن، آمریکا بود…در اوّلین ماههای پیروزی انقلاب، مجلس سنای آمریکا یک مصوّبه و قطعنامهی شدیداللحنی علیه جمهوری اسلامی ایران صادر کرد، دشمنی را بهطور عملی شروع کرد؛ این در حالی بود که هنوز سفارت آمریکا در ایران باز بود! آن کسانی که خیال میکنند رابطهی با آمریکا، دوستی با آمریکا موجب میشود که انسان از آسیب آمریکا محفوظ بماند، به این تجربهی تاریخی مراجعه کنند؛ هنوز سفارت آمریکا در ایران بود، آمریکاییها راحت در داخل کشور رفتوآمد میکردند، انقلاب موجب نشده بود که آمریکاییها را از ایران بیرون کنند؛ مثل بقیّهی دولتها سفارت داشتند، مأمورین داشتند، در اینجا داشتند زندگی میکردند؛ در همان هنگام دولت آمریکا دشمنی خودش را با انقلاب نشان داد. علاوهی بر این، محمّدرضا را که یک دشمن قطعی ملّت ایران بود، در آمریکا میهمان خودش کرد، او را بردند در آمریکا نگه داشتند، در واقع پناه دادند به دشمن ملّت ایران. خب، عکسالعمل و واکنش به این حرکت، حرکتِ دانشجویان بود؛ رفتند سفارت آمریکا را گرفتند، معلوم شد اینجا لانهی جاسوسی است، معلوم شد در طول این چند ماه بعد از پیروزی انقلاب، در این مدّت، اینجا مرکزِ توطئه علیه انقلاب بوده است؛ این را اسنادِ منتشر شدهی بعدی از داخل سفارت آمریکا نشان داد و ثابت کرد….
دانشجویانی که سفارت را تسخیر کردند و فهمیدند اینجا لانهی جاسوسی است، با زحمت زیاد این اسناد را -که سعی کرده بودند در کاغذخردکنها آنها را خرد کنند، نابود کنند- به هم چسباندند، با زحمت زیاد اینها را استحصال کردند و منتشر کردند؛ هفتاد، هشتاد جلد کتاب منتشر شده است. اینها نشان میدهد که آمریکاییها چه در هنگامِ اوج نهضت، چه در هنگامی که نهضت و انقلاب پیروز شده است و جمهوری اسلامی تشکیل شده است، دائم در حال توطئه علیه نظام اسلامی بودهاند؛ آمریکا این است.اینها مسائل مربوط به بعد از انقلاب است. قبل از انقلاب، در دوران حرکت عظیم مردمی -حالا ماجراهای هفدهم شهریور و کشتار مردم و این مسائل که خب همه بهوسیلهی دولت دستنشاندهی آمریکا انجام گرفت، به جای خود- در هشتم بهمن، یعنی چند روز قبل از ورود امام به داخل کشور، در همین خیابانهای تهران، همین خیابان انقلاب، مردم اجتماع کرده بودند؛ ژنرال هایزر که فرستادهی آمریکا بود و به ایران آمد برای اینکه شاید بتواند یکجوری از دست انقلاب رژیم را نجات بدهد و حفظ بکند، او در خاطرات خودش مینویسد -اینها اسناد تاریخی است- و میگوید من به ژنرال قرهباغی گفتم که در مواجههی با مردم لولهی تفنگهایتان را پایین بیاورید؛ یعنی مردم را بکُشید، تیر هوایی بیخودی در نکنید، مردم را قتلعام کنید. اینها هم همین کار را کردند، لولهی تفنگها را پایین آوردند، عدّهای جوان و نوجوان کشته شدند ولی جمعیّت عقب نرفت. هایزر میگوید؛ قرهباغی بعد آمد به من گفت که این تدبیر تو فایدهای نکرد، مردم عقب نرفتند، آنوقت هایزر میگوید من دیدم این ژنرالهای شاه چقدر کودکانه فکر میکنند؛ یعنی باید ادامه میدادند، باید مرتّب میکُشتند.
ببینید این رژیمِ دستنشانده بود. ژنرال آمریکایی دستور قتلعام هموطنان را به ارتشبد ایرانی میدهد و این به دستور او و به توصیهی او عمل میکند و چون فایدهای ندارد، میرود به او میگوید فایدهای ندارد؛ او هم میگوید اینها بچّهاند، اینها کودکانه فکر میکنند. این، ماحصل و خلاصهی حکومت پهلوی در ایران است. آمریکاییها اینجوری با ما شروع کردند؛ با انقلاب اینجوری شروع کردند. بعد هم در طول این مدّت هرچه توانستند توطئه کردند. هر گروهی که میتوانست علیه انقلاب حرکتی بکند، از سوی آمریکاییها حمایت شد: کودتای معروف به کودتای پایگاه شهید نوژهی همدان، یکی از این قضایا بود؛ کمک به کسانی که بهعنوان قومیّتها در گوشه و کنار کشور علیه انقلاب حرکت میکردند، یکی از این نمونهها بود؛ بعد تشویق صدّام حسین به حملهی به ایران و هشت سال کمک به صدّام حسین یکی از این نمونهها بود. هشت سال! آمریکاییها در طول جنگ، بخصوص بعد از سال دوّم و سوّم، کمکهایشان را شدید کردند، امکانات دادند؛ هم آنها، هم متأسّفانه همپیمانان اروپاییشان. آمریکاییها اینجوری با انقلاب ما عمل کردند؛ همّت آنها این بود که این اساس را براندازند. ۱۳۹۴/۰۸/۱۲
کمک و حمایت صدام از طرف آمریکاییها
بعد از قیام انقلاب اسلامی و تشكیل نظام جمهوری اسلامی، منافع اینها ( صدام و امریکایی ها) به هم گره خورد. قبل از آن هم نشستند با طاغوت ایران، محمّد رضا، توافق كردند. پیدا بود كه منافعشان به هم نزدیك است. بعد كه انقلاب به وجود آمد، منافع اینها مشترك شد. صدّام طمع ارضی به كشور ما داشت، آمریكا هم با تشكیل نظام جمهوری اسلامی مخالف بود و میخواست حكومت طاغوتیِ دستنشانده را برگرداند. این منافع باهم گره خوردند، لذا در سال ۱۳۵۹ وقتی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شروع شد و صدّام در روز اوّل به همین تهران هجوم هوایی كرد، آمریكاییها از ساعت اوّل حتّی چشمغرّهای به او نرفتند و كمك خودشان را به او روز به روز بیشتر كردند. اینها چیزهای یقینی است، یعنی جای احتمال نیست…بعد از شروع جنگ، از طرف آمریكا حدّ اكثر حمایت نسبت به صدّام صورت گرفت و از صدّام حمایت كردند. حتّی سازمان ملل را زیر فشار خود به انحای مختلف به حمایت از صدّام وادار كردند. ما هشت سال این جنگ را تحمّل كردیم. صدّام به درد آمریكاییها خورد؛ چون توانست به نفع آنها هشت سال انقلاب اسلامی را به یك مسألهی داخلی خونین، یعنی جنگ، مشغول كند…صدّام هشت سال از بهترین اوقات ما را به نفع آمریكا مشغول كرد؛ برای اینكه منافعشان به هم گره خورده بود. ۱۳۸۲/۰۱/۲۲
تحریم های غیر منطقی آمریکا علیه ایران
[امریکاییها] وانمود میکنند که اگر ملت ایران از انرژی هستهای صرفنظر کند، تحریمها برداشته میشود. دروغ میگویند. از روی بغض و کینهای که دارند، تحریمهای غیر منطقی میکنند؛ تحریمهائی که همهی عقلا و انسانهای باانصاف عالم وقتی نگاه میکنند، میبینند اینها کارهای غیر منطقی و در واقع وحشیانه است؛ این یک جنگِ با یک ملت است. ۱۳۹۱/۰۷/۱۹
تروریستپروری آمریکا در مرزهای غربی ایران
متأسفانه در پشت مرزهای غربی ما، آمریکائیها مشغول توطئهاند، مشغول تروریستپروری هستند. پول، سلاح، سازماندهی، تشکیلات به وسیلهی آمریکائیها به طور مستقیم در پشت مرزهای غربی کشور ما صرف میشود برای موذیگری کردن و پنجه انداختن و معارضه کردن با نظام جمهوری اسلامی؛ باید بیدار باشیم. ۱۳۸۸/۰۲/۲۹
ملت ما دشمنیها را فراموش نمیکند
از روز اوّلی كه انقلاب پیروز شد، در مواجهه و نوع تعامل با دولت ایالات متحدهی آمریكا، میدانی به عنوان یك آزمون بزرگ برای ملت ایران باز شد… دولت آمریكا از اول با این انقلاب با روی عبوس و چهرهی ترش و با لحن مخالفت روبهرو شد. البته آنها با محاسباتِ خودشان حق هم داشتند. ایران قبل از انقلاب در مشت آمریكا بود؛ منابع حیاتیاش در اختیار آمریكا، مراكز تصمیمگیری سیاسیاش در اختیار آمریكا، عزل و نصب مراكز حساس در اختیار آمریكا؛ مرتعی بود برای چرای آمریكائیان و نظامیان آمریكائی و غیر آنها. خوب، این از دستشان گرفته شد. میتوانستند مخالفت خود را اینجور خصمانه ابراز نكنند؛ اما از اول انقلاب دولت آمریكا- چه رؤسای جمهور جمهوریخواهشان، چه رؤسای جمهور دمكراتشان- با نظام جمهوری اسلامی بدرفتاری كرد؛ این چیزی نیست كه بر كسی پوشیده باشد. اولین كاری كه از طرف آمریكائیها انجام گرفت، تحریك مخالفین پراكندهی جمهوری اسلامی و كمك به حركتهای تجزیهطلب و تروریستی در كشور بود؛ از اول این كار را شروع كردند. در هر نقطهای از نقاط كشور كه حركتهای تجزیهطلب در آنجا زمینهای داشت، انگشت آمریكائیها را ما دیدیم؛ گاهی پول آنها را، و حتّی در مواردی عناصر آمریكائی را ما در آنجا دیدیم؛ این برای مردم ما خسارت زیادی داشت. متأسفانه این كار هنوز هم ادامه دارد. همین شرورهائی كه در مناطق مرزی ایران و پاكستان هستند، بعضی از آنها ما شنودهایشان را داریم؛ اینها با عناصر آمریكائی مرتبطند؛ یعنی با بیسیم با آنها حرف میزنند، دستور میگیرند. شرورِ تروریستِ آدمكش مرتبط با افسر آمریكائی در یك كشور همسایه! این هنوز هم متأسفانه ادامه دارد. شروع كارشان از اینجا بود، بعد تصرف و حبس دارائیها و اجناس ایران.
رژیم گذشته پول بیحسابی را در اختیار آمریكائیها گذاشته بود، برای اینكه از آنها هواپیما بگیرد، بالگرد بگیرد، سلاح بگیرد. بعضی از این وسائل، آنجا تهیه هم شده بود. وقتی انقلاب شد، آن وسائل را ندادند؛ آن پولها را كه میلیاردها دلار بود، ندادند؛ و عجیبتر اینكه این وسائل را در یك انباری جمع كرده بودند، نگه داشته بودند، انبارداری برای خودشان قائل شدند، خود را طلبكار كردند و از حساب قرارداد الجزائر انبارداری برداشتند! مالی را از یك ملت غصب كنند، پیش خودشان نگه دارند، ندهند، بعد انبارداریاش را هم بگیرند! این رفتاری بوده كه از آن روز شروع شده، الآن هم ادامه دارد. هنوز اموال ملت ایران آنجاست؛ هم در آمریكاست، هم در بعضی از كشورهای اروپائی است؛ كه ما در طول سالها به اینها مراجعه كردیم كه اموال ما را بدهید، اینها پولهایش دریافت شده؛ گفتند چون زیر لیسانس آمریكائیهاست، آمریكائیها اجازه نمیدهند و نمیدهیم؛ نگه داشتند. هنوز هم كه هنوز است، مال ملت ایران آنجا موجود است. به صدام چراغ سبز دادند؛ این یك اقدام دیگر دولت آمریكا بود برای حملهی به ایران. صدام اگر چراغ سبز آمریكا را نمیگرفت، بعید بود به مرزهای ما حمله كند. هشت سال جنگ را بر كشور ما تحمیل كردند؛ قریب سیصد هزار جوانهای ما، مردم ما در این جنگ به شهادت رسیدند. در طول این هشت سال- بخصوص در سالهای آخر- همیشه آمریكائیها پشت سر صدام بودند و به او كمك میكردند- كمك مالی، كمك تسلیحاتی، كمك كارشناسیِ سیاسی- خبرهای ماهوارهای میدادند و امكانات خبررسانی داشتند.
تحرك نیروهای ما را در جبهه در ماهوارههایشان ثبت میكردند، بعد آن را همان شبانه برای قرارگاههای صدام میفرستادند كه از آنها علیه جوانهای ما و نیروهای ما استفاده كند. در مقابل جنایات صدام چشمهایشان را بستند. فاجعهی حلبچه اتفاق افتاد، زدن شهرهای متعدد كشور ما با موشك اتفاق افتاد، خانهها را خراب كردند، در جبههها شیمیائی به كار بردند، چشمهایشان را بستند، اصلًا و ابداً تعرضی نكردند، به صدام كمك كردند. این هم یكی از كارهای این دولت بوده است در طول این سالها با ملت ما و با كشور ما. بعد در آخر جنگ، هواپیمای مسافربری ما را در آسمان خلیج فارس افسر آمریكائی با موشكی كه از ناو جنگی شلیك كرد، ساقط كرد. قریب سیصد نفر مسافر در این هواپیما بودند، كه همهشان كشته شدند. بعد به جای اینكه آن افسر توبیخ شود، رئیسجمهور وقت آمریكا به آن افسر پاداش و مدال داد. ملت ما اینها را فراموش كند؟ میتواند فراموش كند؟ ۱۳۸۸/۰۱/۰۱